• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

اشعار «مارلبرو» اثر زری کاربر انجمن رمان فور

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
باران، پشت پنجره‌ی اتاقم ایستاده است
یک ریز مرا، نظاره می‌
شاید هم از تماشای من، چشمانش خیس شده است
یادت نگذاشته است، جهان را ترک کنم
در سی*ن*ه‌ام قلب فرسوده و شکسته‌ای دارم
نمی‌توانم خاطرات را با قلب فرسوده‌ام، پس بزنم
 خاطرات‌های با تو آن‌قدر شیرین است
که فراموش کردنِ آن سخت محال است
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
فراموش که می‌شوم
بدون بغض و گریه
بدون آه و حسرت
بدون داد و فریاد
سیگاری را بر روی لبان کبودم می‌گذارم
و کام‌کامِ آن را
با تمام دردهایم، به ریه‌هایم می‌فرستم
این مورفین من است
من با کام‌کام‌های سیگار، آرام می‌شوم
بغض چه است؟
گریه غریب‌ترین چیزی‌ست
که هرگز نمی‌خواهم با او آشنا شوم
بعد از تو سیگار تنها چیزی‌ست
که او را فراموش نخواهم کرد
دستانش را در دستانم می‌گذارد
و مرا آرام می‌کند!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
خاطره‌هایت
هرگز از ذهنم پاک نمی‌شوند
حتی کم‌رنگ هم نمی‌شوند
شاید با کام‌های سیگارم
به گوشه‌ترین جایِ مغزم آوار شوند
اما هیچ‌گاه از ذهنم
پاک نخواهند شد!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
به نبودن‌ها عادت می‌کنم
اما فراموش نه
سیگار باعث می‌شود
دردهایم را باری دیگر، تحمل کنم
خاطره‌ها را مرور کنم
اما هرگز نمی‌گذارد بدی‌‌ها را
به فراموشی بسپارم
خوبی‌ها یک بار اما بدی‌ها
هزاران بار، در ذهنم مرور می‌شوند!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
حتی نمی‌توانم ذره‌ای از تو
حتی نیمی از خاطراتت را فراموش کنم
اشتباه نیست
من برای عاشق شدنِ تو،
 از چشمانت شروع کردم
اما برای فراموشی‌ات به سیگار عادت نکردم!
من هنوز هم، به یاد آن چشم‌ها
نخ به نخ
 سیگارم را روشن می‌کنم
و به یاد همان چشمانت
سیگارم ته می‌گیرد و پک سیگارم تمام می‌شود!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
خودم را فراموش می‌کنم
اما تو را هرگز
دلم سراغت را، گاه و بی‌گاه می‌گیرد
 دل است دیگر، عقل که ندارد
گاه می‌گیرد
گاه تو را می‌خواهد
و گاه تو که نیستی
سیگار فقط آرامَش می‌کند!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
به گفته‌ی مادربزرگم
این همه سیگار کشیدن
چه نفعی برای تو دارد؟
نخ‌نخِ سیگار بهمنت
که می‌گویی دمش گرم آرامم می‌کند!
در عوض، روزی تو را خواهد کشت
اما مگر می‌شود، او را رها کرد؟
او نیمه‌ی دیگر جانم است
سیگار بهمن را می‌گویم!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
روزی لای انگشتانم را
دستان تو پُر می‌کرد
حال کجایی؟
روزی رسیده است که
لای انگشتانم را
نخ‌نخِ سیگارِ بهمن
پُر کرده است
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
این روزها
رفاقتم را با دودِ سیگار
محکم‌ و پایدارتر کرده‌ام
او به ل*ب‌های من
و من به کام‌های او
هر دو به هم
وابستگی بیش از حد پیدا کرده‌ایم!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ARNICA

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
130
پسندها
5
دست‌آوردها
18
محل سکونت
SHIRAZ
از سیگار آموختم
پای کَسی بسوزم
که به پایم بسوزد
همانند سیگار!
به پایش می‌سوزم
به پایم می‌سوزد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین