• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

محمدجواد

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من یه رمانی خوندم که دختره نابینا بوده و تو خیابون یه نامه پیدا می‌کنه که توش یه سی دی بوده که مربوط به یک پسر خواننده هستش، نامزد پسره با پسر عموی پسره فرار کرده و این نامه رو تو خیابون گذاشته و دختر نابیناعه می‌ره به پسره نامه رو میده
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

yeganeh.km

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دوستان سلام
من دنبال یه رمانم ک دختره نامادری داره بعد تو شهرستان زندگی میکنه از اونجا میاد تهران برای کار و زندگی بعد عاشق یه پسر میشه ک وکیل هم هست و یه دفعه ک برمی‌گرده شهرستان نامادریش خانوادشو میکشه و میندازه گردن این دختره تازه اینام مطمئن نیستم ولی از اینکه دختره از شهرستان میاد تهران و پسره وکیل مطمئنم ممنون میشم اگر کسی اسمشو میدونه راهنماییم کنه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

yeganeh.km

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام وقتتون بخیر
یک رمان بود ک یه دختر از شهرستان میاد تهران و پسره هم وکیل دختره عاشقش میشه بعد میره شهرستان نامادریش قتل خانوادشو میندازه گردن این دختره پسره هم پرونده اونو قبول میکنه اگر اشتباه نکنم دختره هم کرده اگر اسمشو لطف کنید ممنون میشم
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

yeganeh.km

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام وقتتون بخیر

یک رمان بود ک یه دختر از شهرستان میاد تهران و پسره هم وکیل دختره عاشقش میشه بعد میره شهرستان نامادریش قتل خانوادشو میندازه گردن این دختره پسره هم پرونده اونو قبول میکنه اگر اشتباه نکنم دختره هم کرده اگر اسمشو لطف کنید ممنون میشم
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

moonchild

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
6
پسندها
1
دست‌آوردها
3
سلام
رمان دختری که دکتر معز و اعصاب هستش بعد فوت مامانش پدرش ازدواج میکنه و عاشق پسر زن باباش میشه ولی پسره تومور مغزی داشت و روز عروسیشون‌میمیره و دختره دیوونه میشه و تو تیمارستان بستری میشه و بعدش توهم‌میزنه و خودشو از پشت بوم تیمارستان پرت میکنه پایین و میمیره

اگه کسی اسمش رو میدونه لطفا بهم بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

sarima

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
لطفا این رمانو برام پیدا کنید
پسره از خارج اومده هم بازی بچگی دختره هست
یکی از فامیلای دختره هست
یکبار پسره و دختره داشتن روی یه پروژه کار میکردن پسره از لیوان دختره از جایی که دختره اب خورده بود آب میخوره و دختره خیلی تعجب میکنه چون پسره وسواس داشته و دهنی بقیه رو نمی‌خورده
یک بارم شب دختره غذا درست میکنه پسره هم میاد گشنش بوده توی تاریکی و وقتی هما خوابن میشنن غذا بخورن که نمیدونم چی مشه ولی دختره روی پسره غذاشو تف میکنه
یکبار دیگه هم پسره میخواد دختررو ببره دکتر و تویه همون ساختمون یه دکتر زنان بوده. دختره تابلویه دکتر زنان رو که میبینه فکر میکنه پسره میخواسته بیارتش اینجا ولی میفهمه قصد پسره این نبوده
یکبار دیگه هم تویه ماشین بحثشون میشه
دختره به پسره میگه ناسزا و این ناسزا بینه این دوتا از بچگی ممنوع بوده چون معنی بدی برای هر دوشون داشته و پسره میپرسه من واقعا عوضیم؟ و خیلی از دست دختره ناراحت میشه
یه صحنه ی دیگه هم دختره توی خونه تنهاست و داره یه اتاقو که دستگیرش خرابه جاروبرقی میکشه و ناخداگاه باد میزنه در بسته میشه
و دختره ترس از مکان های بسته داره و پنیک میکنه و نفسش تنگ تر میشه
که پسره درو میشکنه و نجاتش میده
همه ی اینا تیکه هایی از یک رمان هستن که من ۱۰ سال پیش خوندم و میشه پیداش کنید؟؟
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

sarima

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
لطفا این رمانو برام پیدا کنید
پسره از خارج اومده هم بازی بچگی دختره هست
یکی از فامیلای دختره هست
یکبار پسره و دختره داشتن روی یه پروژه کار میکردن پسره از لیوان دختره از جایی که دختره اب خورده بود آب میخوره و دختره خیلی تعجب میکنه چون پسره وسواس داشته و دهنی بقیه رو نمی‌خورده
یک بارم شب دختره غذا درست میکنه پسره هم میاد گشنش بوده توی تاریکی و وقتی هما خوابن میشنن غذا بخورن که نمیدونم چی مشه ولی دختره روی پسره غذاشو تف میکنه
یکبار دیگه هم پسره میخواد دختررو ببره دکتر و تویه همون ساختمون یه دکتر زنان بوده. دختره تابلویه دکتر زنان رو که میبینه فکر میکنه پسره میخواسته بیارتش اینجا ولی میفهمه قصد پسره این نبوده
یکبار دیگه هم تویه ماشین بحثشون میشه
دختره به پسره میگه ناسزا و این ناسزا بینه این دوتا از بچگی ممنوع بوده چون معنی بدی برای هر دوشون داشته و پسره میپرسه من واقعا عوضیم؟ و خیلی از دست دختره ناراحت میشه
یه صحنه ی دیگه هم دختره توی خونه تنهاست و داره یه اتاقو که دستگیرش خرابه جاروبرقی میکشه و ناخداگاه باد میزنه در بسته میشه
و دختره ترس از مکان های بسته داره و پنیک میکنه و نفسش تنگ تر میشه
که پسره درو میشکنه و نجاتش میده
همه ی اینا تیکه هایی از یک رمان هستن که من ۱۰ سال پیش خوندم و میشه پیداش کنید؟؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

PariiiA

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من دنبال رمانی هستم که خیلی سال پیش از سایت 98IA گرفته بودم
در مورد یه خانواده بزرگ پولدار کرد هستش
شخصیت اول رمان یه دختر کم سن و سال که عاشق پسری هستش ولی سر جریاناتی عمو و پدرش مجبورش میکنن با پسر یکی از فامیل‌های دورشون که از خارج کشور اومده ایران و خونه اینا میمونه ازدواج کنه
بعد سالها دختره برمیگرده ایران چون عموش مریضه و خواسته اونو ببینه
دختره بعد برگشتش متوجه میشه عشقش با دختر عموش به درخواست عموش ازدواج کرده
اول رمان هم اگه اشتباه نکنم دختره تو فرودگاه داره برمیگرده ایران
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

Namxx

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
من قبلا ی رمان خوندم ک خلاصشو الان فقد یادم هست
اگر میتونید میشه کمکم کنید اسمشو پیدا کنم؟! خیلی گشتم دنبالش ولی اسمشو پیدا نکردم


یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

fatemeh. mm

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام من یه رمان چند سال پیش خوندم در مورد دختری که خانواده اش از دست داده پیش عموش ژندگی میکرد الانم باز عموشم از دست داده و حالا پسر عموش خیلی بد باهاش رفتار میکنه میشه لطفا اسمشو بگید
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین