• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

برگزیده دلنوشته‌ی خفته در غم | کار گروهی کاربران انجمن ناول فور

ک

کاربر حذف شده 428

مهمان
مهمان
نام اثر
خفته در غم
نام پدید آورنده
ماهان. ایزدی. | کابر انجمن رمان فور
ژانر
  1. عاشقانه
  2. تراژدی
نویسندگان: سبا، رژوان، ماهان

خلاصه
همیشه یک قانون کلی در جهان وجود داشت، با هرکنشی، واکنشی وجود داشت اما من
دربرابر کنش‌های تو فقط ایستادم و نگاه کردم.
کشتی، شکاندی، نابود کردی و تو هرچه کردی
من جز نگاه کردن کار دیگری نکردم
یا جرئتی نبود و یا دلی راضی نبود.
هرچه که بود من فقط تماشاگر ژانر جنایی نگاهت بودم


منتظر نقدتون هستیم (معرفی و نقد خفته در غم)
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4

دلنویس عزیز، جهت اطلاع بیشتر از قوانین به تاپیک زیر سر بزنید: شما می‌توانید پس از گذشت پانزده پست از دلنوشته‌تان، درخواست جلد دهید: درصورتی که علاقه‌مند هستید کاربران دلنوشته‌های شما را نقد کنند؛ می‌توانید از طریق لینک زیر تاپیک نقد ایجاد کنید: پس از گذشت پنج پست از دلنوشته، می‌توانید درخواست تگ دهید تا اثر شما سطح‌بندی شود: چنانچه از پایان دلنوشته مطمئن شدید؛ در تاپیک زیر اعلام کنید: قلم تخریب می‌کند، می‌سازد، واقعیت‌ها را آشکار می‌کند، آشکارها را نهان می‌کند، به واقع قلم؛ معجزه‌ای جاویدان است...! موید باشید 🌹کادر مدیریت تالار کتاب🌹​
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
ک

کاربر حذف شده 428

مهمان
مهمان
شاید تو ندانی
اما هرکسی که کنارت بود
فهمید که دوستت دارم
تو چشم بند سیاهت را از چشمانت برنداشتی
همه چیز را شوخی گرفتی
دوست داشتنم را
احساسم را
حمایتم را
من نیز
شوخی شوخی از تو آنقدر دور شدم که حتی
نامت را هم به زبان نمی‌‌آورم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

RoZhaN☂

کاربر خاص
کاربر رمان فور
سطح
3
 
ارسالات
1,409
پسندها
3,048
دست‌آوردها
163
مدال‌ها
5
سن
24
محل سکونت
Autumn
و تو ممنوعه‌ترین شیرینی دنیایی که کامم را تلخ میکنی.
شاید آن گندمی ک با داشتنش تا به ابد محکوم زمین می‌شوم. اوج ظلم می‌دانی کجاست؟ اینکه هنوز هم در کنج نگاهم نگهت داشته‌ام!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

RoZhaN☂

کاربر خاص
کاربر رمان فور
سطح
3
 
ارسالات
1,409
پسندها
3,048
دست‌آوردها
163
مدال‌ها
5
سن
24
محل سکونت
Autumn
بیماری‌ام عود کرده است‌، تو را که می‌بینم نفس‌هایم در گلو می‌ماند و صداي خس خس‌شان که بلند می‌شود، غمگین چشم می‌بندم.
تمام قلبم را برگ‌های خشک پر کرده است، نه بادی می‌وزد و نه رفتگری‌ست که جمعش کند، شهریار قلب من قصرش را دوست‌ ندارد، در خیال قصر دیگری و شاهزاده دیگری‌ست!
اینجا کلبه‌ای چوبی و نمور شده از بس که نادیده گرفتی، نه نوری در آن می‌درخشد در دل شب و نه گرمایی در آن است. اینجا منم و نبود تو که تمام شب‌ها را بیدار مانده و روزها را به دنبال تو می‌گردیم!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
ک

کاربر حذف شده 428

مهمان
مهمان
اینکه هنوز دوست دارم زهرآگین‌ترین نوشیدنی دنیا را بچشم
اینکه می‌دانم نزدیک شدن به تو همچو راه رفتن روی میخ است اما
به این میخ راضی هستم اگر به تو برسد.
این بدترین ظلم است که من دارم با یادت خودکشی می‌کنم و این خودکشی را دوست دارم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
بس کنید این تراژدی نویسی‌هارا
اگر بخواهیم تا به ابد تراژدی بنویسیم‌به یادش و اورا گندم بپنداریم در کنج نگاهمان یا اینکه زهرآگین ترین نوشیدنی ها را نسبت دهیم به آن حجم از عشقی که خلاصه شده در یک آدم... هیچ چیز تغییر نخواهد کرد... .
ما گم گشتگانی هستیم در دیار فراموشی... تا به ابد نوشتن هایمان هم، با هیچ بادی به دستش نمی‌رسد!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
ک

کاربر حذف شده 428

مهمان
مهمان
اما اگر یک بار برخلاف میلش عمل کنیم و به جای
دوستت دارم، ندارم بنویسیم، او سریع توجهش به این سو جلب می‌شود
چون گمان می‌کند آدمک‌ داستان تا ابد همچو خواسته او نقش بازی خواهد کرد اما اگر این بار
به جای آدمک ساده و پوشالی، آدمکی باهوش و متفاوت نشانش دهیم
بی شک چشم بر نخواهد داشت چون
تا زمانی که بخواهیش فرار می‌کند اما اگر
نخواهیش، خودش همچو قاصدکی روی دستت می‌نشیند اما این بار
با فوت تو
پر پر خواهد شد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

RoZhaN☂

کاربر خاص
کاربر رمان فور
سطح
3
 
ارسالات
1,409
پسندها
3,048
دست‌آوردها
163
مدال‌ها
5
سن
24
محل سکونت
Autumn
من آن شعله‌ی ضعیف شمع شده‌ام که می‌خواستم برایت شبی عاشقانه بسازم و لبخند‌هایت را برایم باز کنی؛ امّا تو پر گلایه اخم کردی و نگاه سیاهت می‌گفت که انتظار دیگری داشتی...!
و چقدر ساده فوت کردی...
این شمع عاشق خود را...
به جرم کم بودن...!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
ک

کاربر حذف شده 428

مهمان
مهمان
شاید اگر یادمی‌گرفتیم کمی بی‌ر*حم‌تر و شبیه‌تر به دلبرنامهربانمان باشیم
بازنده ماجرا نبودیم بلکه دوسر برد بود.
اما مشکل ما این است نمی‌توانیم مانند او تیر برداریم و به هرجهتی که می‌خواهیم آزادانه شلیک کنیم.
ما آیینه بودیم و او مارا شکست
اما آیا جرئت شکستنش را داریم؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,977
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
قضیه این است که ما گند صادق بودن را درآورده‌ایم... بلد نیستیم بی وجدان باشیم... بلد نیستیم بنویسیم دوستت ندارم و آن را با صدای بلند در مغزش تکرار کنیم و اکووار تکرارش، اذیت کند دلبر بی ر*حم را.
قاصدک‌های خاک شده در قلبمان هرگز توان روی دست نشستن‌ها را ندارند!
آنها تا ابد قاصدک‌های رفته بر بادند!
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین