ک
کاربر حذف شده 428
مهمان
مهمان
اگر تو کمی آن گوشه منتظر میماندی، همه جا را رد میکردم
حتی جاهایی که عبور از آنها ممنوع بود
حتی اگر دست و پایم میشکست، باز به تو میرسیدم
اما گم شدی... در امتداد باران
میان سوسوی توهم
در آن روز تاریک
گم شدی و من
فقط خیره ماندم
نه به اینکه باز گردی
به اینکه... چه زود رفتی
حتی جاهایی که عبور از آنها ممنوع بود
حتی اگر دست و پایم میشکست، باز به تو میرسیدم
اما گم شدی... در امتداد باران
میان سوسوی توهم
در آن روز تاریک
گم شدی و من
فقط خیره ماندم
نه به اینکه باز گردی
به اینکه... چه زود رفتی