-
- ارسالات
- 27
-
- پسندها
- 142
-
- دستآوردها
- 33
#پارت19
ملیناز:
من:وای مادر بی دختر شدی.....چنان جیغ فرا قرمز قهوه ای آبی
کشیدم که بچه ها وحشت زده اومدن بالا.
سپیده:یا خدا چی شد؟؟؟؟
من:با حرص گفتم:
آبشو کشیدیم چلو شد چی شد!!!
ناقص شدم میمون بیا آ بیا کمرم نابود شده دل و روده ام از دماغم
زدن بیرون تو کجا بودی؟؟؟
سپیده:الان آروم باش!!
من:من الان آرومم اصلا عصبی نیس
نسیم:بعله مشخصه به چشات داری هشدار میدی اگه چیزی نگید
و کمکم نکنید در یک حرکت انتحاری هممون رو چال میکنی.
من:آروم بلند شدم و نشستم که کمرم صدای تیکی داد.
گفتم:
نسیم با این مغز فندقیش فهمید من چمه.
یهو متین چنان زد زیرخنده که چسبیدم به کف زمین.
نسیم:زهرمار چرا میخندی؟؟؟
متین:زهرمار برا خودت من به حرفای ملیناز خانوم میخندم.
من:اووووهوووو کی میره این همه راهو ملییییناااااز خانوووووم.
بگی ملیناز راحت ترم.
متین:چاکر شما پس توهم متین صدام کن!
من:نوکرم
متین:خاک پاکتم.
من:موی زیر بغلتم.
متین:کرم لای دندوناتم.
من:خار کف پاتم
متین:سبزی زیر پاتم
من:کفش پاتم.....متین خواست ادامه بده که با دادی که یاشار زد
بدبخت ادامه که نداد هیچ از ترس فک کنم به خودش جیشید.....
ملیناز:
من:وای مادر بی دختر شدی.....چنان جیغ فرا قرمز قهوه ای آبی
کشیدم که بچه ها وحشت زده اومدن بالا.
سپیده:یا خدا چی شد؟؟؟؟
من:با حرص گفتم:
آبشو کشیدیم چلو شد چی شد!!!
ناقص شدم میمون بیا آ بیا کمرم نابود شده دل و روده ام از دماغم
زدن بیرون تو کجا بودی؟؟؟
سپیده:الان آروم باش!!
من:من الان آرومم اصلا عصبی نیس
نسیم:بعله مشخصه به چشات داری هشدار میدی اگه چیزی نگید
و کمکم نکنید در یک حرکت انتحاری هممون رو چال میکنی.
من:آروم بلند شدم و نشستم که کمرم صدای تیکی داد.
گفتم:
نسیم با این مغز فندقیش فهمید من چمه.
یهو متین چنان زد زیرخنده که چسبیدم به کف زمین.
نسیم:زهرمار چرا میخندی؟؟؟
متین:زهرمار برا خودت من به حرفای ملیناز خانوم میخندم.
من:اووووهوووو کی میره این همه راهو ملییییناااااز خانوووووم.
بگی ملیناز راحت ترم.
متین:چاکر شما پس توهم متین صدام کن!
من:نوکرم
متین:خاک پاکتم.
من:موی زیر بغلتم.
متین:کرم لای دندوناتم.
من:خار کف پاتم
متین:سبزی زیر پاتم
من:کفش پاتم.....متین خواست ادامه بده که با دادی که یاشار زد
بدبخت ادامه که نداد هیچ از ترس فک کنم به خودش جیشید.....