• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
یه روزی آدم میفهمه رییس سابق، زیاد هم قد بلند نبود
میفهمه معشوق قدیمی نه خوش ‌صدا بود نه اون ‌قدرها خوش ‌فکر
میفهمه زنی هم که او دوستش داشت آدمی معمولی بود مثل من، مثل همه
یه روزی آدم میفهمه همه‌ی اون ترسها و نگرانی ‌ها و دلهره‌ها بیخود بود؛ که خب طبعا دیگه دیره...

شادی بیضایی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
کاش می فهمیدی
آدم از یک جایی به بعد
کنار میکشد ...
مگر یک آدم چقدر میتواند مهربان باشد
و تو هی سیلی بزنی بر احساسش...

امیر وجود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
نمی‌دانی چقدر آرزو دارم که یکبار با آن چشم‌هایت، به خاطر من به من نگاه کنی. یک گلدان گلی می‌شوم که نقش چشم‌هایت روی آن کشیده شده. می‌روم زیر خاک که هزار سال دیگر برسم دست آدمی که بدون ترس بتواند بگوید دوستت دارم...

شهریار مندنی‌ پور
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
از یک جایی به بعد، بی تفاوت می‌ شوی به هرچیزی که هست، پشت می‌ کنی به دلواپسی‌‌ها و با خودت می‌‌گویی : "بیخیال! بالاخره یک چیزی می‌ شود" ...
از یک جایی به بعد، دلت جنگیدن نمی‌‌خواهد، رسیدن نمی‌‌خواهد، داشتن نمی‌‌خواهد ! فقط می‌‌خواهی آرام باشی .
از نقش جنگنده ها و دونده‌ ها انصراف می دهی، عقب‌تر می ایستی و فقط تماشا می‌کنی .
از یک جایی به بعد، می‌نشینی کناری و در امن ترین نقطه ی زندگی‌ات، خیره می‌شوی به مسیرهای در حال عبور و در کمال بیخیالی و آرامش ، چای‌ات را می‌نوشی ...

نرگس صرافیان طوفان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
وای بر آن روزی که چیزی حتی عشق ،عادتمان شود !
عادت همه‌چیز را ویران می‌کند؛ از جمله عظمت دوست داشتن را، تفکر خلاق را، عاطفه جوشان را ...
عاشق کم است ، سخنِ عاشقانه فراوان !
روزگاریست چه بد، که دیگر کلام عاشقانه دلیل عشق نیست و آواز عاشقانه‌ خواندن دلیل عاشق بودن ...!

نادرابراهیمی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
یک جای دوست داشتنمان
ایراد دارد که
شش ماهه فارغ می‌شویم
یک جای بودنمان کال است
که تمام قد نیستیم
یک جای رفتنمان
قرص نیست که برمیگردیم
یک جای حرف ها
بوسه ها، دست ها
می لنگد که سرد می‌شویم
که از دهان می افتیم
ما نوزادی نارسیم
با بند نافی پیچیده به دور احساس
که عشق را از لوله می مکیم
از پشت این دنیای شیشه ای
چشم زمان در انتظار معجزه ای
خیره مانده به ما ...

پریسا زابلی‌پور
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
هرگز با زنی که نومید
گریه می کند
نجنگ، صورتش را نمی بینی؟!
تمام باروت های او خیس خوردند
از این نبرد نابرابر دست بکش
نگذار ویرانه شود
مرد باش و برگرد
به مرزهای گذشته ات
آن جا که دوستت دارمی
شلیک نکرده ای که او بیفتد
آن جا که هنوز دست نیافتنی ست
بگذار برود پشت پنجره خانه شان
دوباره برایت ناز کند
نه برای زن ها
جمله ای شکوهمند است
بگذار کمی از قفسی که
تو برایش ساخته ای
دور شود، اوج بگیرد
زن ها برای زندگی باعشق
دنبال دوام اند، نه دام
تو نجنگی این پرنده
یک روز خودش
سمت احساس تو برمی گردد ...

رسول ادهمی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
گفت تو مقصری!
هروقت خواست بودی
هر وقت نخواست بودی
تو هميشه بودی
يه وقتا بايد بری
تا قدر بودنتو بدونه
نگاش كردم
لبخند زدم
آروم گفتم:
وقتی بدونی دنبالت نمياد
نميری!
چون نمی‌خوای باورت عوض شه
نمی‌خوای از دستش بدی!
بهش گفتم :
وقتی بدونی كه اگر بری
همه چيز تموم ميشه
هيچوقت نميری
چون از تموم شدن ميترسی
در اصل از نبودنش ميترسی ...

نیلوفر رضایی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
بعضی آدم‌ها
فقط می آیند که حسرت بسازند
با تمام توانِشان زیباترین رویاها را
برایمان به واقعیت تبدیل می‌کنند
و وقتی خیالشان از حماقتِمان در عشق
راحت می‌شود، در اوج قله خوشبختی
دستمان را وِل می‌کنند و من نمیدانم
چرا حتی وقتی با مغز به زمین میخوریم
باز هم هوای عاشقی از سرمان نمی‌‌پرد
چرا درس عبرت نمی‌گیریم ...

سحر رستگاری
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

mrbump

کاربر خاص
کاربر ممتاز
سطح
0
 
ارسالات
4,444
پسندها
5,404
دست‌آوردها
233
سن
25
محل سکونت
شوم لای لای
گفتم: ببین انگار اصلا دلش نمیلرزه...
دقیقا وقتایی که من
آسمون و زمین وبه هم میدوزم و...
خلاصه میخوام بگم یه صدمِ نگرانیِ من،
ترسِ از دست دادنم و نداره...!
گفت: ببین منم میخوام بگم که
اون ``خیالش راحته که یکی هست``...
یکی که همیشه و به هرقیمتی هست...
دلش قرصِ قرصِ بودنته و
همینه که آرومش میکنه...
همینه که واسه نفس کشیدنِ یه آدمِ عاشق لازمه...!

فاطمه حیدری
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین