یه روزی آدم میفهمه رییس سابق، زیاد هم قد بلند نبود
میفهمه معشوق قدیمی نه خوش صدا بود نه اون قدرها خوش فکر
میفهمه زنی هم که او دوستش داشت آدمی معمولی بود مثل من، مثل همه
یه روزی آدم میفهمه همهی اون ترسها و نگرانی ها و دلهرهها بیخود بود؛ که خب طبعا دیگه دیره...
شادی بیضایی
میفهمه معشوق قدیمی نه خوش صدا بود نه اون قدرها خوش فکر
میفهمه زنی هم که او دوستش داشت آدمی معمولی بود مثل من، مثل همه
یه روزی آدم میفهمه همهی اون ترسها و نگرانی ها و دلهرهها بیخود بود؛ که خب طبعا دیگه دیره...
شادی بیضایی