• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Zahra_goli

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام وقتتون بخیر....کمک کنید لطفا اسم این رمان را پیدا کنم خیلی درگیره ذهنم....داستان در مورد به دختره که باله کار میکنه و یه برادر داره که عاشق یه دختره و میخواد باهاش ازدواج کنه اما خانواده دختره با خانواده اینا مشکل دارن و قبول نمیکنن تا اینکه مادر دختری که برداره دوست داره شرط میزاره که باید دختر قصه با پسر من ازدواج کنه که منم دخترمو به شما بدم....دختره به خاطر اینکه برادرش به آرزوش برسه قبول میکنه که با پسری ک اصلا نمیشناسه ازدواج کنه ....پسره پلیسه و بعد ازدواج دختره میره تو خونه پسره با خانواده اش زندگی میکنه و داستان‌های زیادی پیش میاد و این دونفر با اینکه همدیگه رو نمی‌شناختند خیلی زود عاشق هم میشن
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازپری

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی بود
دختره مادرش ترکشون میکنه میره
بعد این میمونه و باباش
باباش از زن قبلیش که فوت شده یه دختر داشته که میشه خواهر بزرگ این دختره
بعد خیلی یادم نیست دختره انگار بیماری قلبی داشت
خواهرش یه دوستی داشت مرد بود که این دختر میره پیش اونا
بعد این دختر خیلی اروم بوده و مدرسه هم میرفت
حتی یادمه وقتی رمان شروع میشه دختره داره از مدرسه میاد همه با عجله میرن این اروم و بی حوصله از در مدرسه میاد بیرون
بعد دختره میره خارج با خواهرش و اون پسره
پسره هم سنش زیاد تر از دختره بود
بعد اونجا عمل میکنه
یه نامه مینویسه که پسره رو دوست داره پسره هم پیداش میکنه میخونتش
بعدش اینا ازدواج میکنن دختره میره دانشگاه دوست مدرسه و قدیمی دختره با یه عکس ادیت شده باعث‌میشه دختره طلاق بگیره بعدش پسره میره و‌بابای دختره سکته میکنه
بعد چندسال دختره توی یه شرکت کار میکنه و پسره هم برمیگرده دوباره
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

سایلار

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دوستان
ازتون خواهش میکنم کمکم کنید که اسم این رمان رو پیدا کنم
رمان در مورد یه دختر پسر هست که تو دانشگاه باهم همکلاسی هستن و باهم لجن یه روز دختره میره تو اتاقش میبینه توی یه جعبه یه سر بریده براش فرستادن که رو تختشه یه اتفاقایی میفنه که مجبور میشه خونه پسره زندگی کنه برای یه مدت پسره خلافکار بوده و قاچاقچی بعد همسایه پسره پلیسه فکر کنم اسمش سپهر بود یه روز که دختره خونه پسره بود چند تا پسر اذیتش میکنن پسره هم میفهمه میره اونارو شکنجه میکنه یکیشوت رو دستشو میشکنه یکیو چشمشو درمیاره بعد کم کم دختر و پسر عاشق هم میشن بعد میفهمن دختره و پسره باهم دختر عمو پسر عمو هستن که تو بچگی عاشق هم بودن و بینشون یه صیغه ۹۹ ساله خونده شده
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

ترانه خانم

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
من یه رمانی رو دنبالشم و اسمش رو نمیدونم
رمان این که صاحب خونه خونش رو یه بار به یه دختر میفروشه و یک بار به یه پسر دیگه
این دختره و پسره باهم دعوا میکنن که یکی شون از خونه بره ولی هیچ کی نمیره به همین خاطر مجبوری باهم زندگی میکنن پسره هم پلیس بود
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
سلام دنبال اسم این رمانم که یکی از دوستان گفتن اسمش شهربازی هست ولی اشتباهه کسی میدونه راهنمایی کنه ممنونم
آرام دختری که خیلی تنهاس و پسری به اسم طاها به آرام نزدیک میشه برای انتقام خواهرش تارا که برادر آرام ظاهرا تارا رو ول کرده بود
طاها میاد آرام رو عاشق خودش میکنه و بعد هم ولش میکنه
آرام هم ک دید نمیتونه این درد رو تحمل کنه میره استرالیا برای درس خوندن
اسمش مطمئنا شهربازی هستش که اخرش ارام وطاها ازدواج میکنن دیگه خود خودشه رمان
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

fatemehz

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
6
پسندها
1
دست‌آوردها
1
سلام وقت بخیر یه رمانی هست که دختره توی روستا زندگی میکنه یه روز یکی از اهالی روستا سعی میکنه بهش مزاحمت کنه ولی موفق نمیشه بعد دختره میاد تهران و توی ی شرکتی مشغول به کار میشه رئیس شرکت عاشقش میشه و باهاش ازدواج میکنه ولی دختره به خاطر خاطره بدی که داره نمیتونه به شوهرش...
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازپری

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی بود
دختره مادرش ترکشون میکنه میره
بعد این میمونه و باباش
باباش از زن قبلیش که فوت شده یه دختر داشته که میشه خواهر بزرگ این دختره
بعد خیلی یادم نیست دختره انگار بیماری قلبی داشت
خواهرش یه دوستی داشت مرد بود که این دختر میره پیش اونا
بعد این دختر خیلی اروم بوده و مدرسه هم میرفت
حتی یادمه وقتی رمان شروع میشه دختره داره از مدرسه میاد همه با عجله میرن این اروم و بی حوصله از در مدرسه میاد بیرون
بعد دختره میره خارج با خواهرش و اون پسره
پسره هم سنش زیاد تر از دختره بود
بعد اونجا عمل میکنه
یه نامه مینویسه که پسره رو دوست داره پسره هم پیداش میکنه میخونتش
بعدش اینا ازدواج میکنن دختره میره دانشگاه دوست مدرسه و قدیمی دختره با یه عکس ادیت شده باعث‌میشه دختره طلاق بگیره بعدش پسره میره و‌بابای دختره سکته میکنه
بعد چندسال دختره توی یه شرکت کار میکنه و پسره هم برمیگرده دوباره
کسی اسم اینو بلد نبود دوستان؟؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

yasssiii

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من به دنبال یه رمانی می گردم که قبلا خوندم اما متاسفانه نه اسم رمان یادم میاد و نه اسم نویسنده اش. رمان در مورد دختری بود که پدر و مادر نداشت و توسط اقوام مادریش در کاشان بزرگ شده بود و بخاطر دانشگاه به تهران میاد و همون جا موندگار میشه.دختر داستان به همراه پسر داییش یه فرشی که خانواده شان در کاشان بافته بودند را به تهران میارند تا بفروشند.هرجایی میرند موفق نمی شند تا این که یه حجره دار و شریکش راضی به خرید میشند اما متاسفانه قبل از اینکه پول کامل فرش را پرداخت کنه صاحب حجره فوت میکنه. پسره بزرگ حجره دار از خارج میاد تا خانواده و حجره را مدیریت کنه. دختر میره پیش پسره و پولش را میخواد اما پسره قبول نمی کنه و میگه از کجا بدونم که تو راست میگی و کلاهبردار نیستی و ... در اخر پس از کلی ماجرا دختر و پسر عاشق هم می شند و ازدواج می کنند. میتونی اسم این رمان را برام پیدا کنی؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

yasssiii

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من به دنبال یه رمانی می گردم که قبلا خوندم اما متاسفانه نه اسم رمان یادم میاد و نه اسم نویسنده اش. رمان در مورد دختری بود که پدر و مادر نداشت و توسط اقوام مادریش در کاشان بزرگ شده بود و بخاطر دانشگاه به تهران میاد و همون جا موندگار میشه.دختر داستان به همراه پسر داییش یه فرشی که خانواده شان در کاشان بافته بودند را به تهران میارند تا بفروشند.هرجایی میرند موفق نمی شند تا این که یه حجره دار و شریکش راضی به خرید میشند اما متاسفانه قبل از اینکه پول کامل فرش را پرداخت کنه صاحب حجره فوت میکنه. پسره بزرگ حجره دار از خارج میاد تا خانواده و حجره را مدیریت کنه. دختر میره پیش پسره و پولش را میخواد اما پسره قبول نمی کنه و میگه از کجا بدونم که تو راست میگی و کلاهبردار نیستی و ... در اخر پس از کلی ماجرا دختر و پسر عاشق هم می شند و ازدواج می کنند. میتونی اسم این رمان را برام پیدا کنی؟
رمان نمک گیر
خودم پیداش کردم
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

مهرانگیز

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
من دنبال یع رمانیم اسمش رو یادم نیست ولی داستان اینجوری بود که دختره پیش عموش وخانواده عموش زندگی می‌کرد بعد عموش اون رو به رئیس شرکتش داد
آیدا ومرد مغرور بود
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین