• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Yamahdi313

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
رمانی ک کاراکتر های اون تپش و آیهان بودن ک در واقعیت دختر عمو پسر عمو بودن اما همه اونها رو خواهر برادر می‌دونستند چون بعد مرگ پدر تپش پدر آیهان با مادرش ازدواج کرده و آیهان ی دورگه آمریکایی ایرانی چشم آبی ک از نیویورک برمیگرده برای همیشه و جراح قلب و عروق و میخواد ب همه بگه ک تپش رو میخواد اما تپش ب خاطر نسبتی ک همه بهشون میدن می‌ترسه ولی بعد یک مدت دلشو بهش می‌بازه ک در اون صورت آیهان رفته خواستگاری دختر عموش ساره ک این ازدواج ی ازدواج صوری برای محافظت از تپش ک تپش هم برای اینکه از آیهان محافظت کنه باید ازش دوری کنه اما نمیتونه
و اینکه تپش ب خاطر کاری ک پسر عمه اش سیاوش باهاش کرده آسم داره
منم دنبالش ام اسمش ارومت میکنم هست
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

tahmineramezani

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.
کسی اسم این رمان رو می دونه ؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

M..

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام کمککک یه رمانی بود دختره قلبش با باتری کار میکرد برای در آوردن خرج درس ابجیش و عمل خودش پرستاره یه پسره میشه که برای تصادف کرو لال شده دختره هم از اون پرستاری می‌کنه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

mahiiim

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختری بود به اسم زینب که وضع مالی خوبی نداشتن و یه دوست داشت که پولدار بودن و بردار دوستش بخاطر اینکه خیانت دیده بود به هیچ دختری محل نمیداد
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین