ویژه رمان های گمشده

آسمان · 2021-10-20

.Nar.ges_86_ گفت:
سلام یک رمان بود!
که دختره به دلیل کم پولی خودش رو جای پسری میزنه و بادیگارد میشه!
شرمنده فقط همین رو ازش میدونم!
کسی اسم رمان رو میدونه!؟

خانم بادیگارد

Asma.p76 · 2021-10-20

nili گفت:
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان ،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرش رو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سها میخواد فراموشش کنه اما دوماه بعد متوجه میشه بارداره و وقتی میخواد س*ق*ط کنه میفهم بچه ها سه قلو ان در صورت س*ق*ط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری 18ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه اما درست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه ، شوهر و پدر سه قلوها ی سها!

کسی اسم این رمانو میدونه ؟؟؟؟؟؟

استاد دانشجوي شيطون
اما نمياره

Zahra gholami · 2021-10-20

Dafa گفت:
سلام من یه رمانی خوندم که پدره دختره رییس زندانه دختره هم پرستاره و میاد داخل زندان واونجا کار میکنه بعدش عاشق خلافکاره زندان میشه
ممنون میشم اسمشو بگید

بغض بی پناه

Zahra gholami · 2021-10-20

Yas_taheri گفت:
سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که راجع به انتقام گرفتن دوتا برادر از دوتا دخترای مردی که باعث خیانت مادر پسرا به پدرشون و در اخر باعث خودکشیشون شده بود
اسم دختری که نقش اصلی بود نفس بود و رمان اینجوری شروع میشد که پسر نقش اصلی که یکی از برادرا بود و الان شریک پدرش توی شرکت شده بود و در اصل پدره زیر دست اون بود به صورت یه فرد ناشناس به اسم اگه اشتباه نکنم خشایار با نفس ارتباط برقرار میکنه و با هم قرار میذارن ولی وقتی نفس میرسه میبینه که شریک پدرشه
پسره که اسمش یادم نیس خیلی بهش نزدیک میشه و از اونطرفم برادره میره با خواهر نفس که مطلقه بود دوست میشه
میگذره و برادرا یه مهمونی میگیرن تو خونشونو دوتا خواهرارم دعوت میکنن و اونشب جفتشونو م*س*ت میکنن و با دوربین روشن بهشون مزاحمت میکنن تا مدرک داشته باشن واسه ترسوندنشون
نفس صبح بیدار میشه و میبینه اینجوری شده میخواد خودشو بکشه که پسره نمیذاره ولی اسیب میبینه با شیشه
مادر پدر دخترام رفته بودن مسافرت و یه چند روزی نبودن
بقیشو میخوام بنویسم ولی حال ندارم اگه اسمشو میدونید بگید لطفا😐💙

تب داغ گناه

الهام میر · 2021-10-20

سلام
سلام من دنبال یه رمانی می گردم که یه زن جوون توی روستا به همراه دخترش که 13 سالشه توی خونه پدرش زندگی می کنه و کارهای زمین زراعیشون رو انجام میده که با ورود پسر کدخدای ده باهاش وارد چالش میشه آخرش هم باهاش ازدواج می کنه

nili · 2021-10-21

Asma.p76 گفت:
استاد دانشجوي شيطون
اما نمياره

نه استاد دانشجوی شیطون نیست

Yalda75 · 2021-10-21

سلام کسی اسم این رمان میدونه 🥺🥺🥺

یه دختری بود وقتی بچه بود پدرو مادرش میمیرن عموش سرپرستیشو قبول میکنه و کل اموالی ک به نامشه رو میگیره تا مثلا وقتی ۱۸ ساله شد بهش بده ولی اون پولارو ک گرف دختره رو میفرسته پرورشگاه
ی پسر عمو ب اسم برسام (فکر کنم) و ی دختر عمو داره
بعد از چند سال دختره برای گرفتن انتقام به عنوان خدمتکار میاد توی عمارت عموش و قصد داره پسر عموش رو عاشق خودش کنه و سر سفره عقد بهش جواب منفی بده و همینطوری هم میشه و دلیل جوابش رو میگه میره اما در همون حین دختره عاشق پسره میشه اما اونو ترک میکنه بعد از چند ماه یا سال یادم نیس وقتی میره دانشگاه میفهمه ک پسر عموش استادشه و از اونجایی ک برسام هنو عاشقشه وقتی پسری نزدیکش میشه حسابی روش غیرتی میشه و........

mkqzi · 2021-10-21

یه رمانی بود دختره خانواده اش مرده بودن با یه خانواده دیگه زندگی میکرد که پسر داشتن ، پسره از دوست دخترش یه بچه داشت و خانواده پسره به این دختره گفتن بره خارج باهاش زندگی کنه بچه پسره رو بزرگ کنن

تیام قربانی۸۶ · 2021-10-21

خواهشا جوابم رو بدین من یه رمان خوندم دختره مامانش بهش كلک زد و برای درمان خودش دخترش رو فرستاد تو خونه ای که شیش تا پسر خون آشام توش بودن به اسم های کارن کایدیو توماس بنجامین ایوان کاسپر یه خواهرم داشتن بع اسم تانیا که پشت کمرش بال در میاورد که بعدا یه دکتر ایرانی خوبش کرد ایوان هم دختر قصه رو میخواست و دنبال فرصتی بود دختره رو گیر بیاره

Moh · 2021-10-21

Moony گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام
یه رمان بود، دختری بود که مادرش فوت کرده بود و با پدرش زندگی میکرد
خواستگاری براش پیدا شد به اسم بابک و با اون نامزد کرد بابک بهش گفته بوده که پمپ بنزینی داره ولی در اصل خلافکار بوده و وقتی دختر موضوع رو میفهمه نامزدی رو بهم میزنه و بخاطر ترس از اون به تهران پیش یه خانواده دیگه میره و اونجا محمد رو میبینه و بعد مدتی به هم علاقه مند میسن و نامزد میکنن
بابک که قضیه نامزدی رو میفهمه بچه قبلی محمد رو به اسارت میگیره و به دختره میگه در صورتی برش میگردونم که تو با من ازدواج کنی...
اسم این رمان چی بود؟

ویژه رمان های گمشده

آسمان

تازه وارد

Asma.p76

تازه وارد

Zahra gholami

تازه وارد

Zahra gholami

تازه وارد

الهام میر

تازه وارد

nili

تازه وارد

Yalda75

تازه وارد

mkqzi

تازه وارد

تیام قربانی۸۶

تازه وارد

Moh

تازه وارد