بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمتهایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو میدونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمانهایی که باز و صحنهدار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمانها خودداری کنید.
سپاس
کلیدو تو قفل چرخوندم و با صدای تییک که به گوشم رسید فهمیدم در باز شده...
بند کوله پشتیمو رو شونم جابه جا کردم بخاطر جزوه هایی که کپی کرده بودم رو دوشم سنگی میکرد...
خسته کوفته درو هل دادم و وارد خونه شدم...
با صداهایی که به گوشم رسید فهمیدم
طبق معمول ساحل و یکی از دوست پسراش مشغول کثافتکارین...
بغ گلومو گرفت
زیر لب شروع کردم به غر زدن ویلی خیلی آروم و آهسته که به گوشش نرسه که اگه برسه بی خانمان میشم!...
زنیکه خر****اب ...تا وی میخوای به این کارات ادامه بدی آخه ناسزا ... دیگه خسته شدم از دستت...
ی وارد هال کوچیک اون آپارتمان داغون دانشجویی شدم ...
ساحل از روی مبلش بلند کرد و با یه نگاه اخمو و طلبکار با چشماش اشاره کرد برم تو اتاقم...
دیگه نگاهشون نکردم تکراری بود برام این صحنه ها که
همخونه عو*ضیم هر روز یه دوست پسر عوض میکرد و یا کلا تک پر نبود...
آهی کشیدم و رفتم سمت اتاقم
این پارت یک رمانیه که دنبالشم در مورد دختریه که اومده درس بخونه همخونش آدم درستی نیست پنج میلیون دیگه ازش میگیره از خونه میندازش بیرون اینم آواره میشه میره سراغ یکی از همدانشگاهی هاش که کارش پیدا کردن خونس اونم خونه یکی از پسرای دانشگاه به اسم فراز مرشدی رو معرفی میکنه فراز راهش نمیده میگه خونه ی من به درد تو نمیخوره کلا اون محله جای درستی نیست بعد یه زنه میگه من حاضرم خونمو بهت اجازه بدم اینم که چاره ای ندارم قبول میکنه زنده جنس توی کیفش جاسازی میکنه پلیساام میریزن تو خونه میخوان دختره رو ببرن که فراز سر میرسه چنتا عکس بهشون نشون میده اونا ام بیخیال دختره میشن همون زنه رو میبرن بعد فراز اجازه میده دختره یه شب خونش بمونه فرداش که دختره داره میره یه پسر که از دوستای فرازه و مادرش که زنه خوبیه ازش خواهش میکنن بره پیش اونا البته اگه اشتباه نکنم اسم دختره مرواریده بعد دختره میره پولشو از صاحب خونش پس بگیره که اونجا ام چنتا از پسرایی که با همون صاحب خونه ان میان
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمتهایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو میدونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمانهایی که باز و صحنهدار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمانها خودداری کنید.
سپاس
اذیتش کنن که فراز میرسه و...
انجمن رمان
دانلود رمان
تایپ رمان
دانلود pdf کتاب