• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

pendar

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ضحی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
1
دست‌آوردها
3
سلام یه رمان بود که دختره تصادف میکنه یه آدم معروف که فکر کنم خواننده بود و همسرشو از دست داده و یه دختر به اسم نهال داره پیداش میکنن دختره حافظشو از دست میده و مجبوره با همین آقا زندگی کنه و کم کم به هم علاقه مند میشن بعدا دختره حافظشو به دست میاره خانوادشو پیدا میکنه و ازدواج میکنن یه روز که با هم دعوا میکنن نهال از پله ها میفته میمیره و اینا تصمیم میگرن جدا شن و روز محضر دختره دوباره تصادف میکنه و بعد از این رابطشون دوباره خوب میشه مرد قصه هم خیلی عاشق دختره بود
خیلی دنبالش گشتم اگه میدونید اسمشو بگید ممنون میشم..😢
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

niloo

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی بود که حتی چاپ شده بود درباره ی یه دختر که یه بچه کوچک داشت تو شیراز زندگی میکردن اگه اشتباه نکنم به اصرار خانواده شوهر انگار کرمان سفر میکنه برای یه مراسمی )خانواده شوهرش اونجا زندگی میکردن( بعد داخل سفر یکی توی ساکش مواد مخدر میزاره و درگیر میشه و با یه سرگرد اشنا میشه و هرچقدر التماسش میکنه که بهش کمک کنه ، کمکش نمیکنه و میره زندان
بعد چند وقت دختره افسردگی میگیره مامانش میمیره و شوهرش طلاقش میده
بعد به تشخیص دکتر ازاد میشه وقتی میخواستن بفرستنش شهر با همون سرگرد میفرستنش
بعد سرگرد اعضای یه باند بزرگ رو گرفته بود که اوناهم منتظر تلافی بودن
بعد دختره و سرگرده رو گروگان میگیرن
اونا فرار میکنن میرن افغانستان
وکلی اتفاق میوفته
اسم سرگرد هم فرازمند بود فکر کنم
کسی اسم این رمان رو میدونه ؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ملیکامیکائیلی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
1
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان بود که دختره تصادف میکنه یه آدم معروف که فکر کنم خواننده بود و همسرشو از دست داده و یه دختر به اسم نهال داره پیداش میکنن دختره حافظشو از دست میده و مجبوره با همین آقا زندگی کنه و کم کم به هم علاقه مند میشن بعدا دختره حافظشو به دست میاره خانوادشو پیدا میکنه و ازدواج میکنن یه روز که با هم دعوا میکنن نهال از پله ها میفته میمیره و اینا تصمیم میگرن جدا شن و روز محضر دختره دوباره تصادف میکنه و بعد از این رابطشون دوباره خوب میشه مرد قصه هم خیلی عاشق دختره بود
خیلی دنبالش گشتم اگه میدونید اسمشو بگید ممنون میشم..😢
فهمیدین به منم بگین🥲
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ضحی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
1
دست‌آوردها
3
فهمیدین به منم بگین🥲
یک بغل تنهایی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

lumina

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
داستان راجع به یه دختریه که مادرش ازدواج مجدد میکنه و با مادرش و خواهرش کنار ناپدری و دوتا پسراش زندگی میکنن پسره اختلال روانی داره میترسه به دختره اسیب بزنه ولی کمکم عاشق هم میشن
خواهرش هم عاشق برادر دومی میشه ولی برادره دوستش نداره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

lumina

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام
داستان راجع به یه دختریه که مادرش ازدواج مجدد میکنه و با مادرش و خواهرش کنار ناپدری و دوتا پسراش زندگی میکنن پسره اختلال روانی داره میترسه به دختره اسیب بزنه ولی کمکم عاشق هم میشن
خواهرش هم عاشق برادر دومی میشه ولی برادره دوستش نداره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Banu

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Banu

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
دوستان من ی رمانی خوندم ک دختره مادرش فوت شده بود
و عاشق دوست باباش میشه و باباش با اون خیلی صمیمی بوده
پدرش خیلی مخالفت میکنه و دوستشو از خونش بیرون میکنه بعدها ک دختره بزرگتر میشه دکتر یا پرستار میشه و میره خارج پیش اون تا هم درس بخونه هم باهم ازدواج کنن
لطفا جواب بدین خیلی ذهنمو درگیر کرده
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Nahal

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام من دنبال اسم یک رمانی که قبلا خوندم میگردم اگه کسی میدونست ممنون میشم بگه.در مورد یک دختری بود که عاشق پسرهمسایه شون میشه و باهاش ازدواج میکنه ،اگه اشتباه نکنم اسم پسره سامان بود.خواهر سامان (اسمش رو مطمئن نیستم) میاد سراغ برادرش و میگه شوهرش داره بهش خیانت میکنه و سامان بدون اینکه ماجرا رو درست به زنش توضیح بده میره دنبال شوهرخواهرش، زنش هم چون فکر میکنه شوهرش با یک زن دیگه درارتباطه پامیشه میره دنبال شوهرش با یک اقایی که از دوستای قدیمیشه😁
خلاصه که سامان برمیگرده و وقتی میفهمه زنش با اون اقا اومده دنبالش بینشون شکراب میشه و باهم قهر میکنن و ادامه ماجرا
در همین حد یادمه ازش🤦‍♀️
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین