-
- ارسالات
- 6
-
- پسندها
- 1
-
- دست‌آوردها
- 3
سلام رمان سفر به دیار عشق ولی اسم شخصیت هاش متفاوته
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
سلام
ببخشید یه رمان بود که یه پسر کارش مکانیک بود بعد یه دختر هم از فامیل هاشون میشد همیشه باهم کامل داشتن
بعد پسره همیشه شوخی های مثبت ۱۸ میکرد البته به طور غیرمستقیم و یه جورایی گول زننده می‌گفت
به یه دلیلی با دختره ازدواج میکنن و دیگه آخرش عاشق هم میشن . میخواستم بدونم اسمش چی بود
ببخشید یه رمان بود که یه پسر کارش مکانیک بود بعد یه دختر هم از فامیل هاشون میشد همیشه باهم کامل داشتن
بعد پسره همیشه شوخی های مثبت ۱۸ میکرد البته به طور غیرمستقیم و یه جورایی گول زننده می‌گفت
به یه دلیلی با دختره ازدواج میکنن و دیگه آخرش عاشق هم میشن . میخواستم بدونم اسمش چی بود
سلام.یه رمانه پسره لات محلس.اسمش حافظه بش میگن حافظ کاکل.دختره پرستاری خونده و یه روز پسره چاقو میخوره میره خونش مداواش میکنه که فیلمش پخش میشه و مجبور میشه با پسره ازدواج کنه.کسی اسمشو میدونه؟
سلام و درود
رمانی که من دنبالشم در مورد دختریه که مادرش فوت میکنه پدرش ازدواج میکنه و اون خانم پولش رو میده دست همسرش ولی آقا فوت میکنه و اون خانم برای اینکه ارث دوتا دخترهای همسرش رو به دست بیاره نقشه میریزن که پسر برادرش که اسمش نوید با دختره ارتباط برقرار کنه و عاشقش کنه که بتونن ارثش رو ازش بگیرن و این دختر و نوید و حمید دوست نوید هم تو داروخانه کار میکنن
رمانی که من دنبالشم در مورد دختریه که مادرش فوت میکنه پدرش ازدواج میکنه و اون خانم پولش رو میده دست همسرش ولی آقا فوت میکنه و اون خانم برای اینکه ارث دوتا دخترهای همسرش رو به دست بیاره نقشه میریزن که پسر برادرش که اسمش نوید با دختره ارتباط برقرار کنه و عاشقش کنه که بتونن ارثش رو ازش بگیرن و این دختر و نوید و حمید دوست نوید هم تو داروخانه کار میکنن
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام دنبال یه رمان میگردم که اسمش رو یادم نیست فقط یادمه دوتا دختره بودن که با هم دختر عمو بودن اسم شخصیت هاش رو زیاد یادم نیست اما میدونم اسم یکی از دخترا نفس بود که توسط باند خلافکاری رو به روی دختر عموش دزیده میشه که اونم فک کنم اسم پسره بهراد بود
و بعد به یک پسری فروخته میشه که اونم میخواد دختر رو بفرشه به یه شیخ اما نمیدونم دختره بهش چی میگه که تصمیم میگره نگهش داره از اون ورم چون این دخترو جلوی دختر عموش دزدیدن دختر عموش یه دنبال پیدا کردن دخترس
تا همین جاش رو یادم میاد
اگه کسی میدونه اسمشو بگه لطفا
و بعد به یک پسری فروخته میشه که اونم میخواد دختر رو بفرشه به یه شیخ اما نمیدونم دختره بهش چی میگه که تصمیم میگره نگهش داره از اون ورم چون این دخترو جلوی دختر عموش دزدیدن دختر عموش یه دنبال پیدا کردن دخترس
تا همین جاش رو یادم میاد
اگه کسی میدونه اسمشو بگه لطفا
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
بچه ها حتی اگه حدس کوچیک که بهش نزدیکم باشه بگید آخه خیلی دنبالش گشتم
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من دنبال یه رمان هستم که اسم شخصیت هاش یادم نیست🥺
که یه زن و شوهری بودن که یه شب که شوهرش م*س*ت کرده بود تصادف میکنه و به زنی که حامله بوده میزنه و میمیره بعد شوهر زنه که کشته شده شرط میزاره که اگه زنه از شوهرش طلاق بگیره با اون ازدواج کنه اون رضایت میده که شوهرش از زندان آزاد کنه
و دختره برای نجات شوهرش قبول میکنه و طلاق میگیره با مرده ازدواج و مرده یه دختر کوچیک هم داره و یه زندگی معمولی داره و دختره بعدها عاشقش میشه بچه دار هم میشن
که یه زن و شوهری بودن که یه شب که شوهرش م*س*ت کرده بود تصادف میکنه و به زنی که حامله بوده میزنه و میمیره بعد شوهر زنه که کشته شده شرط میزاره که اگه زنه از شوهرش طلاق بگیره با اون ازدواج کنه اون رضایت میده که شوهرش از زندان آزاد کنه
و دختره برای نجات شوهرش قبول میکنه و طلاق میگیره با مرده ازدواج و مرده یه دختر کوچیک هم داره و یه زندگی معمولی داره و دختره بعدها عاشقش میشه بچه دار هم میشن
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام دوستان من دنبال رمان میگردم که دخترع دکتره مامان و باباش میمیرن میاد ایران دنبال خانواده مادریش بگرده ولی فامیل و آدرسشونو نمیدونه دفتر خاطرات مامانشو فقط داره یه روز فک کنم نامزد قبلی مامانشو عمل میکنه و باهاشون در ارتباطه عاشق پسرشون میشه بعدا میفهمه اینا خانواده مامانشن اون پسره ام باهاش لج میشه
اسم این رمانو اگه کسی میدونه لطفا بگه
اسم این رمانو اگه کسی میدونه لطفا بگه
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
اع
اعدام یا انتقام
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام امیدوارم حال همتون خوب باشه. چند سال پیش یه رمان خوندم فک میکنم اسم پسره ارشیا بود (اسم دختره یادم نیست) که این دوتا همو میخواستن و اون موقع وضع مالی پسره اونقد خوب نشده بود، یه کوروشی هم این وسط بود که نمیدونم چه ربطی به دختره داشت اما بهش مزاحمت میکنه و دختره کلا رابطشو با پسره بهم میزنه بعد ها که باز همو میبینن پسره شرکت خودشو زده و حسابی پولدار و..... فک میکنم دختره دنبال کار میگشت که میبینتش و پسره دختر و میبره توی خونش اما رفتارش خیلی باهاش بد بوده..
ببخشید اگه نتونستم درست بیانش کنم فقط همین تکه های کوچولو تو ذهنم بود. امیدوارم شما بتونید بهم کمک کنید..
ببخشید اگه نتونستم درست بیانش کنم فقط همین تکه های کوچولو تو ذهنم بود. امیدوارم شما بتونید بهم کمک کنید..