• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

همنا

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یک رمان خوندم اسم دختره نوا بود و اسم نامزدش آبتین
یه اتفاق هایی میفتع که همه اونو به چشم یک قاتل میبینن
یه سری مدارک پیدا میشه که همه فکر میکنن به شوهر خواهر خودش چشم داشته و بخاطر همین خواهرش مرده و دیگه خانوادش اونو به عنوان دختر خودشون نمیبینن
همینقدر یادم میومد
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ارزو........

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من یه رمان خونده بودم الان اسمش و فراموش کردم

داستاندختری که پدر و مادرش توی تصادف میمیرن بعد پیش خانواده عموش زندگی میکنه پسرعموش عاشقش شده و عموش ازش خواستکاری میکنه

دختره چون فکر میکنه که به عموش مدیونه خواستگاری پسرعمو رو قبول میکنه اما براش شرط میزاره و میگه فقط تو خونه با هم همخونه هستیم

بعد ازدواج میکنن و کم کم عاشق پسره میشه

دایی دختره هم با دخترعموش ازدواج میکنه
منم دونبال اسمشم میشه یکی بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ارزو........

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من یه رمان خونده بودم الان اسمش و فراموش کردم

داستاندختری که پدر و مادرش توی تصادف میمیرن بعد پیش خانواده عموش زندگی میکنه پسرعموش عاشقش شده و عموش ازش خواستکاری میکنه

دختره چون فکر میکنه که به عموش مدیونه خواستگاری پسرعمو رو قبول میکنه اما براش شرط میزاره و میگه فقط تو خونه با هم همخونه هستیم

بعد ازدواج میکنن و کم کم عاشق پسره میشه

دایی دختره هم با دخترعموش ازدواج میکنه میشه یکی اسمشو بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

hastirezaee

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دنبال یه رمانم اسم شخصیتاش یادم نمیاد ولی موضوع از این قراره که دختره به زور با شوهرش ازدواج کرده شوهره کتکش میزده و کلی بلا سرش آورده بعد از کلی دنگ و فنگ از شوهرش جدا میشه از اون ور یه آقایی که حدودا بیست سال از خودش بزرگتره وارد زندگیش میشه که زن و بچه داره ولی به خاطر اینکه زنش بچه شون رو س*ق*ط میکنه مرده زنش رو طلاق میده این دوتا با هم دیگه اوکی میشن و عاشق همدیگه میشن بعد مشخص میشه که وو دوره ی جوونی مرده عاشق مامان دختر ه بوده
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

efrawh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اسم این‌رمان رو فراموش کردم ممنون میشم اگر میدونید راهنماییم کنید
درباره یک دختری بود که قلش بخاطر ضربه ای که به سرش خورده مرده بعد تو همسایگی این ها خانم و آقایی زندگی میکردن که سه تا بچه داشتن اولی یک پسری به نام رادوین دومی آخریم دختر بود اسم اون دوتا رو یادم نمیاد بعد یک مدت مامان بابای دختره که اسمش ملینا بود میرن مسافرت پدر و مادرش ممیرند همون جا ملینا رادوین میبینه توی اون مدت نتونسته ببین همدیگرو رادوینم خواننده بود ملینا گرافیک خونده بود وبا پول های باباش یک چاپخانه میزنه یک مدت میگذره مبینا بخاطر کارهاش دیر وقت مییومد خونه برای همین همسایه های دیگرش فکر میکردن دختره هرزست رادوین ملینا با هم ازدواج میکنند بعد یک روز ملینا حالش بد بوده می‌ره آزمایش میده میبینه سرطان داره برای همین می‌ذاره می‌ره ولی آزمایشه اشتباه بوده واین کاریش نبوده بعد بخاطر همین یک عالمه پشت سرهم شوک بهش وارد میشه و حافظشو از دست میده تازه ملینا حامله بوده همه چیش یادمه غیر از اسم رمان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

efrawh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام ممنون میشم راهنماییم کنید
درباره یک دختری بود که قلش بخاطر ضربه ای که به سرش خورده مرده بعد تو همسایگی این ها خانم و آقایی زندگی میکردن که سه تا بچه داشتن اولی یک پسری به نام رادوین دومی آخریم دختر بود اسم اون دوتا رو یادم نمیاد بعد یک مدت مامان بابای دختره که اسمش ملینا بود میرن مسافرت پدر و مادرش ممیرند همون جا ملینا رادوین میبینه توی اون مدت نتونسته ببین همدیگرو رادوینم خواننده بود ملینا گرافیک خونده بود وبا پول های باباش یک چاپخانه میزنه یک مدت میگذره مبینا بخاطر کارهاش دیر وقت مییومد خونه برای همین همسایه های دیگرش فکر میکردن دختره هرزست رادوین ملینا با هم ازدواج میکنند بعد یک روز ملینا حالش بد بوده می‌ره آزمایش میده میبینه سرطان داره برای همین می‌ذاره می‌ره ولی آزمایشه اشتباه بوده واین کاریش نبوده بعد بخاطر همین یک عالمه پشت سرهم شوک بهش وارد میشه و حافظشو از دست میده تازه ملینا حامله بوده همه چیش یادمه غیر از اسم رمان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mahdieh 505

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اگه میشه اسم این رمان و بگین

چندسال پیش ی رمان میخوندم دقیق یادم نیست انگار دختره اسمش بهار بود طی یک ماجرایی با ی پسری آشنا میشه پسره ی برادری داشت که باهاش کلا جنگ داشت ی روز دختره واون پسره توی ماشین بودن که با ی ماشینی که ی خانم و آقایی بود تصادف میکنن و اون خانم اقا این دختره رو به عنوان دخترشون به سرپرستی میگیرن دختره حافظشو از دست میده پسره هم ب مدت چند سال حافظشو از دست میده بعد دختره با داداش پسره نامزد میشن دختره میره دانشگاه
بقیه شو یادم نیست
اگه میشه اسمشو بگین ممنون
دوستان لطفا اسمشو بگین
و اسمه برتدری که با دختره نامزد کرد فک کنم سیاوش بود
اگه حتی نزدیک هم بود مشکلی نداره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ندا رز

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
ودختر شب تولد پسر گیتار یادمیگره میخونه پسرم بعد رفتن مهمونا اونو کتک میزنه
اسم رمانش چیه نفهمیدی ؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

eliya00

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام وقتتون بخیر
من دنبال اسم یک رمان هستم خیلی وقت پیشا خوندمش
خلاصش پسره پلیسه و با نقشه وارد خونه دختره میشه که پدره رو زیر نظر داشته ودستگیر کنه و با دختره ازدواج میکنه
خواهر پسره هم پلیسه وبا دختره دوست میشه و
میشه اسمش رو برام بگید
ممنون میشم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mobinaa

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
یه رمانی بود کح اسم پسره سورن بود توی تیمارستان نگهش میداشتن
یه دختری میشه دکترش به ساتیا
ساتیا اولش از سورن میترسه چون فک میکنه اون یه روانیه کح قتل کرده مادرشو کشته
ولی بعدش متوجه میشه کح سورن یه نابغس و اونو اینجا زندانیش کردن تا ازش برای درست کردن یه ماده ای سو استفاده کنن
اگر اسمشو میدونی به منم بگو منم دنبال این رمانم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین