سلام ممنونم از سایت خوبتون من 3ماهه دنبال این رمانم و یک بار یه سال پیش خوندم لطفاً اگه میدونید اسمش رو بهم بگید اسم دخترع رو یادم نیست فکر میکنم الناز بود نمیدونم یه چی مشابه این یادمه توی اسم رمان یه عشق بود ولی قبلش یه کلمه بود که یادم نیست
خب بابای دختره رئیس فرودگاه یا تو فرودگاه کار میکنه که یه روز چند نفر که با بابای دختره مشکل دارن دختر دانشجو این مرد رو تعقیب میکنن به منظور گرو کشی دختر اک فرزند که همه چیو به خانوادش میگه تصمیم میگیرن که دختره بره اصفهان پیش عمش و دانشجو دانشگاه اصفهان به عنوان مهمان بره توی اصفهان دختره عاشق پسری که هم دانشگاهی بودن میشه اما به پسره نمیگه پسره مأمور مخفی هست و بابای دختره اونو به عنوان بادیگارد فرستاده تا از دخترش مراقبت کنه وقتی پسره میفهمه این عاشقشه اونم عاشق دختره میشه و یه دختر دقیقا مثل این یکی دختره که اومده خونه عمش میره برای استخدام تو شرکت رفیق همون پسره که مأمور مخفی هست که بعد مشخص میشه این خواهر دوقلوی اون یکی دختره هست نمیدونم اسم یکیشون الناز بود اینها بعد فاش شدن همه چی میرن تهران برای مأموریت همون کسایی که دختره رو تعقیب میکردن بعد از ماموریت اون دو نفر که عاشق هم بودن ازدواج کردن و رفیق پسره هم با خاخر دوقلو دختره ازدواج کرد
خاهش میکنم اگه کسی میدونه بگه فکر میکنم اسم یکی غز پسر ها امیر بود