• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Elahe-13

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دنبال یه رمان می گشتم. که فقط یک تیکش یادمه
پاهای بی جونش رو حرکت داد
نفهمید چگونه از اتاق کوچکش بیرون زد
فشارش هر لحظه پایین تر می آمد
آروم زمزمه کرد : غش نکن غش نکن آلما
ممنون میشم جواب بدید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

rahadt

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اسم این رمان میخواستم بدونم
یه رمان بود اسم دختره نفس بود بعد چندسال پسر عموش که اسمش امیر علی بود از خارج میاد که اینا از بچگی عاشق هم بودن
بعد نفس یه خواهر داره اسمش غزاله اس که امیرعلی رو دوست داره به دلایلی امیر محبور میشه با غزاله ازدواج کنه به نفسم مزاحمت میشه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

-سارا-

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دنبال اسم یک رمان هستم که خیلی وقت پیش خوندم و دختر داستان تیپ خاص محجبه داره و برای مراسم و اینا کترینگ میکنه و پسر داستان رستوران یا کافه داره و اصالتش ترک
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

Zzaarryy1406

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان هست یه پسر مذهبی توی خیابون به دختری که میخواستن روش اسید بریزن و نجات میده بعد معتمد بازار بهش میگه دختره رو عقد کنه تا مراقبش باشه بعد پسره میره براش لباس بخره فروشنده لباس خواب هم میذاره دختره میبینه با پسره دعواش میشه تو خونه کنار مادر پسره زندگی میکنن در نهایت عاشق میشن بچه دار میشن این بین برادر پسره با یه دختر رابطه داشته حامله میشه برادر بزرگه مجبورش میکنه ازدواج کنن و یه سری داستان‌های که این بین پیش میاد
رمان نوشیکا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

Zzaarryy1406

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان هست یه پسر مذهبی توی خیابون به دختری که میخواستن روش اسید بریزن و نجات میده بعد معتمد بازار بهش میگه دختره رو عقد کنه تا مراقبش باشه بعد پسره میره براش لباس بخره فروشنده لباس خواب هم میذاره دختره میبینه با پسره دعواش میشه تو خونه کنار مادر پسره زندگی میکنن در نهایت عاشق میشن بچه دار میشن این بین برادر پسره با یه دختر رابطه داشته حامله میشه برادر بزرگه مجبورش میکنه ازدواج کنن و یه سری داستان‌های که این بین پیش میاد
رمان نوشیکا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان

Zzaarryy1406

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان هست یه پسر مذهبی توی خیابون به دختری که میخواستن روش اسید بریزن و نجات میده بعد معتمد بازار بهش میگه دختره رو عقد کنه تا مراقبش باشه بعد پسره میره براش لباس بخره فروشنده لباس خواب هم میذاره دختره میبینه با پسره دعواش میشه تو خونه کنار مادر پسره زندگی میکنن در نهایت عاشق میشن بچه دار میشن این بین برادر پسره با یه دختر رابطه داشته حامله میشه برادر بزرگه مجبورش میکنه ازدواج کنن و یه سری داستان‌های که این بین پیش میاد
نوشیکا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین