ویژه رمان های گمشده

نامشخص · 2021-06-05

یه رمانی بود دختره از بچگی اسم پسر عموش روش بوده خانواده عموش خارج زندگی میکنن این دوتاهم از بچگی همو ندیدن وقتی عموش وخانوادش میخواستن بیان ایران دختره خانوادشو راضی میکنه که وفتی خانواده عموش امدن صورتشو گریم سوختگی کنه اگه واکنش پسر عموش خوب بود دیگه به بازیش ادامه نده اما وقتی خانواده عموش میان ودختر رو میبینن از وصلت باهاشو پشیمون میشن و میگن پسرشو کس دیگه رو میخواد عموش اینا برمیگردن خارج پسرشون ازدواج میکنه روز عروسی دختره با چهره خودش میاد وووودییگه یادم نیست اگه اسمشو میدونید بهم بگید🙏🙏

هانیه۱۳۷۵ · 2021-06-05

Zohreh گفت:
سلام من دنبال رمانی هستم که دوتا خواهرن یکش نامزد داره باباشون می میره شریک باباش می خوادبا مامانشون ازدوج کنه یکی از دخترا مخوالف ولی مامانشون بدون اطلاع دخترش پنهانی ازدواج مکنه.شریک باباش برادر شوهر خواهرش.دختره با خواهرومامانش همش دعوا میکنه .اسم رمانو میدونید

ازدواج توتیا

Zohreh · 2021-06-06

هانیه۱۳۷۵ گفت:
ازدواج توتیا

ممنون خیلی دنبالش گشتم

sonia · 2021-06-06

سلام من خیلی وقت پیش رمانی خوندم که مادری دختری را برای پسرش صیغه می کند و به خانه پسر می فرستد که هم پیش پسر باشد هم کارهاشو انجام بده بعد از مدتی پسر که از دختر استفاده کرد دختر رو ول می کنه ولی بعد عاشقش می شه ولی نمی تونه پیداش کنه هیچ شخصیتی رو یادم نیست اسمش چیه لطفا راهنمایی کنید

sonia · 2021-06-06

سلام من چند سال پیش رمانی خوندم که مادری دختری رو صیغه پسرش می کنه به خونه پسر می فرسته تا هم کنار پسرش باشه هم براش کار کنه پسر وقتی ازش استفاده می کنه دختر را بیرون می اندازه بعد عاشق دختر می شه دنبال دختر می گرده لطفا اسم رمان را بگید ممنون

Hasti_12 · 2021-06-06

سلام من یه رمانی رو میخوندم ولی بعدش حذف شد و اسمشو فراموش کردم
سه تا دختر بودن و سه تا پسر اسم یکی از دخترا هستی بود خیلی شیطون بودن و با پسرا مشکل داشتن یکی از دخترا به اجبار خانوادش با مشکلاتی که با یکی از پسرا داشت مجبور به ازدواج میشه
اگه میشه لطفا اسمشو برام پیدا کنید خیلی دوست دارم تا آخرش بخونمش

نامشخص · 2021-06-06

سلام اره منم دنبالشم اگه کسی میدونه لطفا اسمشو بگه🙏

Rokhsare گفت:
رمان دختری که استخر ماهی داره و با شوهر سابقش رو در رو میشه..در زمان گذشته وقتی عقد میکنه پسره با یه نامه دختر رو ولش میکنه..همدیگرو ملاقات میکنن

sonia · 2021-06-06

سلام پس چرا کسی اسم رمان را نمی گه؟

ahllam · 2021-06-07

Hedie گفت:
سلام دوستان😊
من چند سال پیش این رمان رو خوندم که دختره با یه پسری به اجبار ازدواج میکنه.
با اینکه دختر آزادی هست، اما به صورت فرمالیته با چادر جلوی پسره ظاهر میشه تا صورتش رو نبینه.
تا اینکه پسر به مهمونی دعوت میشه که دختره هم از طرف کس دیگه ای به همون مهمونی دعوته.
وقتی همدیگرو میبینن، دختره اونو میشناسه اما پسره بدون اینکه اطلاع داشته باشه اون کیه، ازش خوشش میاد.
یه روز اتفاقی چادرشاز سرش میکشه و پسره صورتش رو میبینه.
متاسفانه بقیه داستان یادم نیست فقط فکر کنم که اسم دختره نفس بود.
ممنون میشم اگه میدونید راهنماییم کنید

طلایه

ahllam · 2021-06-07

mobina..a گفت:
با سلام

اگر اسم رمانی رو فراموش کرده اید، لطفا قسمتی از رمان رو اینجا بنویسین تا کاربران به شما کمک کنند.

یه رمان که فک کنم طنز بود و دختره تو دانشگاه عاشق پسری میشه و پسر اهمیتی نمیده و دختره یه روز خودشو شبیه خیابونی ها میکنه و سوار ماشین پسره میشه میگه شبی صد تومن ..اینو از زبون یکی دیگه اسمشو نمیدونه و بهم گفته میگم

ویژه رمان های گمشده

نامشخص

تازه وارد

هانیه۱۳۷۵

تازه وارد

Zohreh

تازه وارد

sonia

تازه وارد

sonia

تازه وارد

Hasti_12

تازه وارد

نامشخص

تازه وارد

sonia

تازه وارد

ahllam

تازه وارد

ahllam

تازه وارد