• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Zahra 86

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دوستان
من به رمانی میخوندم که گوشیم خراب شد و نتونستم ادامش بدم ممنون میشم کمک کنید پیداش کنم
یه دختر بود به نام آمین که نذر کرده بود اگه تو کنکورش جزء ۱۰۰ نفر اول باشه، میره به یه روستا و اونجا به دخترای کنکوری درس میده
تو کنکور نفر ۷۵ میشه و بدون توجه به مخالف بودن خانوادش میره به اون روستا
بعد از چند ماه یه شب با دوستش تو خونه بوده که صدایی از حیاط خونش میاد و با دوستش میرن ببینن دزد اومده یا نه که دختره فکر میکنه پسری که تو حیاط ایستاده دزده و میزنه پسر رو، که صاحب خونش میاد و به دختره میگه که اون پسر، در واقع دکتر این روستاست .....
از اون به بعد یادم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

آفاق

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان که اسمشویادم نیست یه دختره بنام مارال پسرهمسایه میادخواستگاری جواب ردمیده بعدخانوادهاشون برای دیدن بچههاشون میرن ترکیه اسم برادردختره سیروسه وبرادرپسره حسام تواین سفرمارال عاشق نظام میشه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Labgirl

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Labgirl

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دنبال رمانی میگردم ک دختره با پسره ی اصلی توی هواپیما آشنا شدن که هردوتا داشتن میرفتن سوئیس، دختره توی هواپیما به پسره از توی یک ظرف فلزی که مامانش براش گذاشته بود پسته تعارف میکنه
دختره برای یک سمینار میره که فککنم مامانش یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست داشت، دختره به ماشینش میگفت جیمبو یک برادر هم داشت و باباش فوت کرده بود، روانشناسی میخونه توی دانشگاه آزاد، بعدا دختره با اکیپ این پسره دوست میشه و این پسره یک دوست داره ک نقاشه که اکثرا دختره تو کارگاه اون میگذرونه، آخرش دختره در جواب اینکه با من ازدواج میکنی پسره بهش میگه که از آلمان جایی ک پسره رفته برای سرکاری واسش لباس عروس بیاره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Labgirl

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دنبال رمانی میگردم ک دختره با پسره ی اصلی توی هواپیما آشنا شدن که هردوتا داشتن میرفتن سوئیس، دختره توی هواپیما به پسره از توی یک ظرف فلزی که مامانش براش گذاشته بود پسته تعارف میکنه
دختره برای یک سمینار میره که فککنم مامانش یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست داشت، دختره به ماشینش میگفت جیمبو یک برادر هم داشت و باباش فوت کرده بود، روانشناسی میخونه توی دانشگاه آزاد، بعدا دختره با اکیپ این پسره دوست میشه و این پسره یک دوست داره ک نقاشه که اکثرا دختره تو کارگاه اون میگذرونه، آخرش دختره در جواب اینکه با من ازدواج میکنی پسره بهش میگه که از آلمان جایی ک پسره رفته برای سرکاری واسش لباس عروس بیاره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Labgirl

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
دنبال رمانی میگردم ک دختره با پسره ی اصلی توی هواپیما آشنا شدن که هردوتا داشتن میرفتن سوئیس، دختره توی هواپیما به پسره از توی یک ظرف فلزی که مامانش براش گذاشته بود پسته تعارف میکنه
دختره برای یک سمینار میره که فککنم مامانش یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست داشت، دختره به ماشینش میگفت جیمبو یک برادر هم داشت و باباش فوت کرده بود، روانشناسی میخونه توی دانشگاه آزاد، بعدا دختره با اکیپ این پسره دوست میشه و این پسره یک دوست داره ک نقاشه که اکثرا دختره تو کارگاه اون میگذرونه، آخرش دختره در جواب اینکه با من ازدواج میکنی پسره بهش میگه که از آلمان جایی ک پسره رفته برای سرکاری واسش لباس عروس بیاره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Labgirl

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
اگه لطف کنید اسم این رمان رو هم بگید

یاشار با ساینا ، عسل رو میبرن بیمارستان جرقه آشنایی این دوتا عاشق اینجا زده میشه
مامان ساینا قبلا بایک پسری به نام هادی دوست بوده که به دلایلی به زندان می افته دوست هادی با مامان ساینا ازدواج می کنه
چندسال پیش عموسایناو باباباش امین(پسرعموساینا)وساینا رو به نام هم میکنن بدون اینکه ساینا راضی باشه!!!
بابا ساینا وصیت کرده بود که داداشش(باباامین)ازدخترش مراقبت کنه وبزاره دخترش با هرکی دوس داره ازدواج کنه

ساینا و یاشار دو شخصیت اصلی داستانن که عاشق همن و آخر داستان هم میمیرن
دنبال رمانی میگردم ک دختره با پسره ی اصلی توی هواپیما آشنا شدن که هردوتا داشتن میرفتن سوئیس، دختره توی هواپیما به پسره از توی یک ظرف فلزی که مامانش براش گذاشته بود پسته تعارف میکنه
دختره برای یک سمینار میره که فککنم مامانش یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست داشت، دختره به ماشینش میگفت جیمبو یک برادر هم داشت و باباش فوت کرده بود، روانشناسی میخونه توی دانشگاه آزاد، بعدا دختره با اکیپ این پسره دوست میشه و این پسره یک دوست داره ک نقاشه که اکثرا دختره تو کارگاه اون میگذرونه، آخرش دختره در جواب اینکه با من ازدواج میکنی پسره بهش میگه که از آلمان جایی ک پسره رفته برای سرکاری واسش لباس عروس بیاره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Fatemeh khander

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام(من چند سال پیش یه رمان خوندم که پسره طلا فروشی داشتش و با برادر دختره دوست بود تا یه روز که دختره داشته می‌رفته پیش پسره جلوی مغازش تصادف میکنه و میره کما بعد پسره دختره رو میبره خارج از کشور دختره بهوش می یاد ولی فراموشی میگیره و ...) کسی اسم این رمان رو میدونه؟:(
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

سحر محمدی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
15
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام ببخشید من چند وقت پیش یه رمان خوندم موضوعش درمورد یه دختری بود که با خواهر ش زندگی می‌کرد که فقط ازمادر یکی بودن پدر خواهرش معتاد بودو دختره مربی موسیقی اگه اشتباه نکنم ویولون بود واین دختره یه قیم داشت که مادر بزرگش اونو سپرده بود به اون پسره اما دختره با خواهرش جدا از اون زندگی میکردن دختره بی حجاب بود پسره مومن و عاشق این دختره ولی دختره خبر نداره برحسب اتفاق هایی مجبوره بره خونه پسره زندگی کنه که باهم شیراز میرن مجبور به صیغه میشه دختره کم کم داره عاشقش میشه که عمع عای پسره هم میا ن شیراز اون دوتا رو که باهم میبین شک میکنن و درصدد این میشن که اون هارو از هر طریقی ازهم دور کنن... به صورت خلاصه گفتم میخواستم بدونم اسم رمان رو میدونید یا میتونید برام اسمشو پیدا کنید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

سحر محمدی

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
15
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام ببخشید من چند وقت پیش یه رمان خوندم موضوعش درمورد یه دختری بود که با خواهر ش زندگی می‌کرد که فقط ازمادر یکی بودن پدر خواهرش معتاد بودو دختره مربی موسیقی اگه اشتباه نکنم ویولون بود واین دختره یه قیم داشت که مادر بزرگش اونو سپرده بود به اون پسره اما دختره با خواهرش جدا از اون زندگی میکردن دختره بی حجاب بود پسره مومن و عاشق این دختره ولی دختره خبر نداره برحسب اتفاق هایی مجبوره بره خونه پسره زندگی کنه که باهم شیراز میرن مجبور به صیغه میشه دختره کم کم داره عاشقش میشه که عمع عای پسره هم میا ن شیراز اون دوتا رو که باهم میبین شک میکنن و درصدد این میشن که اون هارو از هر طریقی ازهم دور کنن... به صورت خلاصه گفتم میخواستم بدونم اسم رمان رو میدونید یا میتونید برام اسمشو پیدا کنید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین