دنبال یه رمان میگردم که دختره یه دوست صمیمی داره که یهو غیبش میزنه ، درواقع غیبش میزنه که بره تغییر جنسیت بده ، چندسال بعد برمیگرده با جنسیت جدیدش که پسره و چون از قبل از تغییر جنسیتشم عاشق دختره بوده میاد پیشش و بهش نزدیک میشه و پینهاد ازدواج میده گمش کردم دارم دیوونه میشم🤦🏻♀️🤦🏻♀️
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
دنبال یه رمان میگردم که دختره یه دوست صمیمی داره که یهو غیبش میزنه ، درواقع غیبش میزنه که بره تغییر جنسیت بده ، چندسال بعد برمیگرده با جنسیت جدیدش که پسره و چون از قبل از تغییر جنسیتشم عاشق دختره بوده میاد پیشش و بهش نزدیک میشه و پینهاد ازدواج میده گمش کردم دارم دیوونه میشم🤦🏻♀️🤦🏻♀️
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام دنبال رمانی هستم ک دختری از خارح برای انتقام خون مادرس ب ایران نیاد و میخواد از خانواده مادرش انتقام بگیره ک میگیره و اون ی دختر پولدار هم لود چون ناپدریش هم پولدار بود
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام.داستان راجع به دختریه که واسش پاپوش درست کردن واسه همین نامزدش ولش میکنه ولی دختره هر شب میرفته نامزدشو از دور میبینه بعد تو یه مهمونی دختره با یه خواننده اشنا میشه که عاشق هم میشن و قول میدن بدون هم سیگار نکشن وقتی بیگناهیه دختره ثابت میشه و برمیگرده پیش خانوادش باباش به زور به یه پسر پولدار که خلافکار بوده شوهر میده که میرن خارج زندگی میکنن و پسره هم به دسته یه باند کشته میشه و وختره دوباره برمیگرده ایران و .. لطفا اسمشو بگین.
-
- ارسالات
- 3
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
یه رمانی خوندم فقط اسامیشون یادمه اسم دختره غزل جهانی پدر اریا جهانی بود و مادره بیتا ایرانی 🤦🏼♀️😓 اسم رمانو یادم نیس
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام یک رمان بود که تمام خانواده دختره ۴ سال ازش متنفر بودن و اون رو مقصر مرگ خواهرش می دونستن نامزد سابق دختره اذیت می کرد تا اینکه فهمیدن دوست دختره و نامزد فعلی پسره این کار هارو کردن کسی اسمش رو میدونه؟؟؟
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
یه رمانی بود که پسره پلیسه دختره معلم تکواندو اینا مجبور میشن ازدواج کنن بعد ها وقتی ازدواج کردن پسره بخاطر شغلش یه دختره دیگه رو میاره خونه دختره میبینه فرار میکنه 7 سال میگذره دختر ه میشه رییس بزرگترین باند خلافکار که پسره دنبالشه
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
لطفا اگه کسی میدونه اسمشو بهم بگه خیلی دنبالشم
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام ببخشید من دنبال یک رمانم دختره دوستش بهش میگه من دازم میرم مسافرت برادرم به من وابسته است تو پیشش بمون به تو عادت کنه تا من برم مسافرت وقتی به تو عادت کرد تو همین راه عاشق هم میشن
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من رمانی رو یک سال پیش خوندم ولی الان نه اسم رمان و نه اسم شخصیت ها یادمه فقط موضوع رمان یادمه
دختره پدر و مادرش رو در تصادف از دست میده برادرش هم به کما میره خودش هم میبرن یتیم خونه در یکی از اردو های یتیم خونه خودش و دوستش رو می‌دزدند و میبرن به خارج از کشور و او رو در یکی از فروش برده میفروشن و زنی اون رو می‌خره و بهش زندگی خوبی میده چند سال بعد هم بر اساس اتفاقات زیاد ( که من زیاد یادم نیست) از خانواده جدیدش جدا میشه و میاد ایران و در ایران خدمتکار عمارت یک پسر مغرور میشه و بعد ها برادرش رو پیدا میکنه و میفهمه برادرش وکیل شده و بعد عالمه اتفاق میفته
اگه کسی اسمشو میدونه بهم بگه خیلی دنبالشم
دختره پدر و مادرش رو در تصادف از دست میده برادرش هم به کما میره خودش هم میبرن یتیم خونه در یکی از اردو های یتیم خونه خودش و دوستش رو می‌دزدند و میبرن به خارج از کشور و او رو در یکی از فروش برده میفروشن و زنی اون رو می‌خره و بهش زندگی خوبی میده چند سال بعد هم بر اساس اتفاقات زیاد ( که من زیاد یادم نیست) از خانواده جدیدش جدا میشه و میاد ایران و در ایران خدمتکار عمارت یک پسر مغرور میشه و بعد ها برادرش رو پیدا میکنه و میفهمه برادرش وکیل شده و بعد عالمه اتفاق میفته
اگه کسی اسمشو میدونه بهم بگه خیلی دنبالشم