ویژه رمان های گمشده

[Salma]

سلام بنده قبلا رمانی خوندم اصلا اسمش یادم نمیاد

لطفا کمک کنید اسمشو پیدا کنم👇


یک رمانی بود که دختره نمیدونم چطوری میشه و کجا میره که یک پسری که خوشگلم بود ولی از خانوادش طرد شده بود و همه اونو آدم بدی میدونستن پیشش میاد و همه اونارو باهم میبینن بعد مجبورشون میکنن ازدواج کنن که دختره اصلا از پسره خوشش نمیاد بعدم فک کنم پسره گیتار میزد یا ویولن چون طرد شده بود فقیرم بود که میخواد به دختره یاد بده که بعد اونجا عشقشونو ابراز میکنند.

فک کنم دختره آخرش ماما میشه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[Salma]

سلام بنده قبلا رمانی خوندم اصلا اسمش یادم نمیاد

لطفا کمک کنید اسمشو پیدا کنم👇



یک رمانی بود که دختره نمیدونم چطوری میشه و کجا میره که یک پسری که خوشگلم بود ولی از خانوادش طرد شده بود و همه اونو آدم بدی میدونستن پیشش میاد و همه اونارو باهم میبینن بعد مجبورشون میکنن ازدواج کنن که دختره اصلا از پسره خوشش نمیاد بعدم فک کنم پسره گیتار میزد یا ویولن چون طرد شده بود فقیرم بود که میخواد به دختره یاد بده که بعد اونجا عشقشونو ابراز میکنند.
فکر کنم دختره آخرش ماما میشه

سلام اسم این رمان فکر کنم وسوسه باشه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[چکاوک]

سلام من یه رمان خوندم چند تا جلد داشت سه تا دختر با سه تا پسر که پسرا باهم برادر بودن و برادرای یکی از دوستای دخترا بودن ازدواج میکنن یکی از پسرا خواننده بود یکی دیگشم پلیس بود اون یکی پسرم یادم نیست کارش چی بود جلد اول درباره این شش شخصیت بود ولی جلد های بعد درباره هر جفت بعد ازدواجشون بود پسری که پلیس بود قبلا یه نامزد داشته به اسم ترانه که خیلی هم دوستش داشته ترانه تصادف میکنه و قلبش اهدا میشه به یه ادم دیگه پسره هم دنبال اون کسی میگرده که قلب بهش اهدا شده میخواد انتقام ازش بگیه بعد یه روز بکی ز دخترا میره قبرستون سر قبر یهو پلیسه میاد کنار قبر و به دختره میگه صاحب این قبر رو میشناسی دختره میگه اره این دختر قلبشو به من اهدا کرد پسره هم میفهمه اون کسی که قلب عشقشو برده همون دختره است باهاش ازدواج میکنه دختره رو اذیت میکنه و یه روز دختره رو گروگان میگیرن پسره هم که دیگه عاشق دختره شده بود میره دختره رو پیداکنه دختر کشته میشه و پسره خواست خودکشی کنه ولی دختره نمرده بود خونه برادرش پنهان شده رود بعد دیگه پسره ررمیگرده پیش دختره ببخشید طولانی شد لطفا هرکی اسمشو میدونه بگه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[چکاوک]

سلام من یه رمان خوندم چند تا جلد داشت سه تا دختر با سه تا پسر که پسرا باهم برادر بودن و برادرای یکی از دوستای دخترا بودن ازدواج میکنن یکی از پسرا خواننده بود یکی دیگشم پلیس بود اون یکی پسرم یادم نیست کارش چی بود جلد اول درباره این شش شخصیت بود ولی جلد های بعد درباره هر جفت بعد ازدواجشون بود پسری که پلیس بود قبلا یه نامزد داشته به اسم ترانه که خیلی هم دوستش داشته ترانه تصادف میکنه و قلبش اهدا میشه به یه ادم دیگه پسره هم دنبال اون کسی میگرده که قلب بهش اهدا شده میخواد انتقام ازش بگیه بعد یه روز بکی ز دخترا میره قبرستون سر قبر یهو پلیسه میاد کنار قبر و به دختره میگه صاحب این قبر رو میشناسی دختره میگه اره این دختر قلبشو به من اهدا کرد پسره هم میفهمه اون کسی که قلب عشقشو برده همون دختره است باهاش ازدواج میکنه دختره رو اذیت میکنه و یه روز دختره رو گروگان میگیرن پسره هم که دیگه عاشق دختره شده بود میره دختره رو پیداکنه دختر کشته میشه و پسره خواست خودکشی کنه ولی دختره نمرده بود خونه برادرش پنهان شده رود بعد دیگه پسره ررمیگرده پیش دختره ببخشید طولانی شد لطفا هرکی اسمشو میدونه بگه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[fereshteh]

سلام من چند سال پیش یه رمان خوندم که راجع به انتقام گرفتن دوتا برادر از دوتا دخترای مردی که باعث خیانت مادر پسرا به پدرشون و در اخر باعث خودکشیشون شده بود
اسم دختری که نقش اصلی بود نفس بود و رمان اینجوری شروع میشد که پسر نقش اصلی که یکی از برادرا بود و الان شریک پدرش توی شرکت شده بود و در اصل پدره زیر دست اون بود به صورت یه فرد ناشناس به اسم اگه اشتباه نکنم خشایار با نفس ارتباط برقرار میکنه و با هم قرار میذارن ولی وقتی نفس میرسه میبینه که شریک پدرشه
پسره که اسمش یادم نیس خیلی بهش نزدیک میشه و از اونطرفم برادره میره با خواهر نفس که مطلقه بود دوست میشه
میگذره و برادرا یه مهمونی میگیرن تو خونشونو دوتا خواهرارم دعوت میکنن و اونشب جفتشونو م*س*ت میکنن و با دوربین روشن بهشون مزاحمت میکنن تا مدرک داشته باشن واسه ترسوندنشون
نفس صبح بیدار میشه و میبینه اینجوری شده میخواد خودشو بکشه که پسره نمیذاره ولی اسیب میبینه با شیشه
مادر پدر دخترام رفته بودن مسافرت و یه چند روزی نبودن
بقیشو میخوام بنویسم ولی حال ندارم اگه اسمشو میدونید بگید لطفا😐💙

تب داغ هوس یا تب داغ گناه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[fereshteh]

سلام دوستان . شما اسم رمان هایی که توش دختره خودش رو شبیه پسرا می کنه ، می دونید ؟؟؟؟
اگه می دونید بگید . البته هانا پسر تقلبی و نیما و دختری که من باشم رو خوندم .

هویت پنهان

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[fereshteh]

سلام من دنبال یه رمانی هستم که اسم شخصیت دخترش نفس بوده و یه مدت با یه پسری تلفی صحبت میکنه و وقتی که میره سرقرار میبینه که اون پسره شریک پدرشه میخواد بره ولی تهدیدش میکنه به پدرش میگه و اینکه این پسره با پدر دختره یه مشکلی داره فک کنم اسم پسره ارشام بوده یادم نمیاد درست اگه کسی اسم رمان رو میدونه لطفا بهم بگه

تب داغ گناه اسم پسره آرمین بود

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[چکاوک]

سلام من یه رمان خوندم چند تا جلد داشت سه تا دختر با سه تا پسر که پسرا باهم برادر بودن و برادرای یکی از دوستای دخترا بودن ازدواج میکنن یکی از پسرا خواننده بود یکی دیگشم پلیس بود اون یکی پسرم یادم نیست کارش چی بود جلد اول درباره این شش شخصیت بود ولی جلد های بعد درباره هر جفت بعد ازدواجشون بود پسری که پلیس بود قبلا یه نامزد داشته به اسم ترانه که خیلی هم دوستش داشته ترانه تصادف میکنه و قلبش اهدا میشه به یه ادم دیگه پسره هم دنبال اون کسی میگرده که قلب بهش اهدا شده میخواد انتقام ازش بگیه بعد یه روز بکی ز دخترا میره قبرستون سر قبر یهو پلیسه میاد کنار قبر و به دختره میگه صاحب این قبر رو میشناسی دختره میگه اره این دختر قلبشو به من اهدا کرد پسره هم میفهمه اون کسی که قلب عشقشو برده همون دختره است باهاش ازدواج میکنه دختره رو اذیت میکنه و یه روز دختره رو گروگان میگیرن پسره هم که دیگه عاشق دختره شده بود میره دختره رو پیداکنه دختر کشته میشه و پسره خواست خودکشی کنه ولی دختره نمرده بود خونه برادرش پنهان شده رود بعد دیگه پسره ررمیگرده پیش دختره ببخشید طولانی شد لطفا هرکی اسمشو میدونه بگه

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[fereshteh]

سلام دوستان اگه میشه توی پیدا کردن این رمان کمکم کنید چندسال پیش این رمانو خوندم اما اسمش و اسم شخصیت دو طرف رو فراموش کردم اما خلاصش اینه دختر فقیری بود ک به صورت اتفاقی با مردی که همسرش رو در تصادف از دست داده آشنا میشه و حاضر میشه در قبال مبلغی نطفه همسر قبلی مرد رو در شکمش بکاره تا بعد از ب دنیا اومدن بچه پولش رو بگیره و بره پی کارش اما در نهایت عاشق مرده و بچه میشه و نمیتونه دل بکنه و عاشق هم میشن و تمام

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

[Rozi]

بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس​

رمان در

بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس​

رمانی درباره یه پسر که برادر دوقلو داره و برعکس برادرش که شیطونه، ارومه. پدرش وقتی فکر کنم ۱۰ سالشون بود با یه خانم که دختر کوچک تر از اون ها داشته ازدواج می کنه. برادر پسره هم مخالف ازدواج پدرش بوده.در اخر رمان هم پسره با اون دختر که خواهر ناتنی اش محسوب می شه ازدواج میکنه.
اگر کسی اسم رمان رو میدونه لطفا بگه.

 

انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب