ویژه رمان های گمشده

so11 · 2024-01-18

سلام ممکن هست اسم این رمان رو راهنمایی کنین؟

یه رمان بود که دختره میره خونه پسره پرستاری از دختر پسره که اسمش ستاره است بعد نمیدونم چطوری یه صیغه بین این دوتا خونده میشه. بعد عاشق هم میشن بعد دختره از پسره حامله میشه سه قلو ولی پسره دختره رو ول میکنه دختره میره شمال بعد پدر پسره که فکر میکنن مرده رو همون جا می بینه تا همین جا میدونم اسمش رو میدونین بگین. ممنون

Zahrakosari · 2024-01-19

Yalda.a گفت:
سلام
یه رمانی خونده بودم ک راجب دختری بود ک تو یه عمارت کار میکرد زن اون خونه از اون دختر خواست ک برای به دست اومدن پول عمل مادرش. بیاد زن شوهرش بشه تا بتونه براش بچه بیاره ولی پسره حق نداره ک صورت دختر و ببینه اسم پسر هم پیمان بود بعدا دختره متوجه میشه ک اون پسره عشق سابقش بوده و الان فراموشی گرفته برای همین نمیشناسش اگه اسمشو میدونید بگید لطفت🥺 خیلی دنبالش گشتم🥺🥺🥺

اسم این رمان چیه

Yas9060 · 2024-01-21

سلام
من دنبال یک رمان میگردم که دختره تنها زندگی می‌کرد و با دوستش تو یه پرورشگاه کار می‌کردند
فکر کنم یه رشته هنری هم درس می داد که تو آموزشگاه که درس میداد مال یکی از فامیلا بود البته دختره پدر و مادرش که به فرزند خوندگی گرفتنش فوت کردن
و خانواده ای که الان فامیلش هستن قبولش ندارن مخصوصا پدربزرگ خانواده
پسر داستان استاد پیانو هست که یه آهنگ که بابای دختره میزده همیشه رو میزنه و دختره با یاد باباش ناراحت میشه
باباش هم استاد پیانو بوده
آخرش با پسره ازدواج می‌کنند
یکبار که با پسره فکر کنم اصفهان می‌روند خانواده واقعی اش رو پیدا میکنه
اسم دختره و پسره یادم نیست ولی
آخرش اسم واقعی دختره فکر کنم هدی یا حوا با شه
چون خواهر دوقلو داره از روی اون خانواده اش پیدا میشن
آهان موهاش هم نارنجی هست و فکر کنم اول داستان مقدمه آنه شرلی هم هست
این ها چیزهایی هست که یادم می یاد.

pary · 2024-01-22

سلام. یک رمان خارجی بود درباره یک دختر که نیمه شب یک مرد غریبه از پنجره وارد اتاقش میشد. اون مرد رو ندیده بود تا زمانی که خواهرش دردسر درست میکنه و درگیر گروه موتور سواران میشه. اون مرد میاد که سیستم های امنیتی نصب میکرد و واقعا وارد زندگی دختر شد

Hastina · 2024-01-23

منم دنبال یه رمانی هستم دختره فککنم پرستاره عاشق پسر عمه اش یا نمیدونم چی بوده که اون هم ازدواج میکنه زنش حامله میشه بعد این دختره تو نمایشگاه تصاویر و اینا با دکتر همکارش میره اونا رو میبینه به دروغ میگه که این دکتره نامزدمه اگه کسی میدونه بگه خیلیی دنبالشمم

Hastina · 2024-01-23

اگه میشه سریع بگید

saghi · 2024-01-23

Sara گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام وقتتون بخیر
ی رمانی بود اسمش و اسم شخصیت هاش یادم نیس اما درباره ی پسر بچه بود که اگه یادم باشه باباش میمیره و اون پدر بدهی داشته و خواهر کوچیکش رو میدن به ی خانواده طلبکار باباهه که کارش تو مواد بوده به پسره میگه بیا پیش من کار کن هم بدهی بابات رو پس بدی و کمکت میکنم خواهرت رو برگردونی اما دروغش میداده و بعدا ی آقایی اون پسر رو میبینه و کمکش میکنه بدهیش رو میده و خواهرش رو برگردونه و بعدا پسره بزرگ میشه و برای خودش کسی میشه و اخر داستان پسره مریض میشه سرطان میگیره و داستان تموم میشه .قرار بود فصل دومش رو هم بنویسن من اسمش یادم رفت نتونستم بخونم😢

saghi · 2024-01-23

Sara گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام وقتتون بخیر
ی رمانی بود اسمش و اسم شخصیت هاش یادم نیس اما درباره ی پسر بچه بود که اگه یادم باشه باباش میمیره و اون پدر بدهی داشته و خواهر کوچیکش رو میدن به ی خانواده طلبکار باباهه که کارش تو مواد بوده به پسره میگه بیا پیش من کار کن هم بدهی بابات رو پس بدی و کمکت میکنم خواهرت رو برگردونی اما دروغش میداده و بعدا ی آقایی اون پسر رو میبینه و کمکش میکنه بدهیش رو میده و خواهرش رو برگردونه و بعدا پسره بزرگ میشه و برای خودش کسی میشه و اخر داستان پسره مریض میشه سرطان میگیره و داستان تموم میشه .قرار بود فصل دومش رو هم بنویسن من اسمش یادم رفت نتونستم بخونم😢

so11 · 2024-01-24

سلام.
یه رمان که دختره عاشق عموش که تازه از خارج اومده میشه و بقیه عموهاش کلا مذهبین و اسم عموش هم فکر کنم فرهاد بود اسمش و میدونید؟

set · 2024-01-25

سلام اگه کسی این رمان رو میدونه اسمشو بگه یه دختر به اسم گندم که روانشناس بود و همسرش هم وکیل بود اشناییشون توی دانشگاه بوده بعد شوهرش بهش خیانت میکنه ولی اخرش پشیمون میشه بهم برمیگردن

ویژه رمان های گمشده

so11

تازه وارد

Zahrakosari

تازه وارد

Yas9060

تازه وارد

pary

تازه وارد

Hastina

تازه وارد

Hastina

تازه وارد

saghi

تازه وارد

saghi

تازه وارد

so11

تازه وارد

set

تازه وارد