ویژه رمان های گمشده

Ghazaleh · 2021-06-25

سلام
یه رمان بود که دختره به اجبار خانوادش با یه پسری به اسم سینا ازدواج می‌کنه ولی سینا علاقه ای بهش نداره
برای همین دختره رو میزاره و می‌ره خارج
تو این مدت نبود سینا دختره با برادر شوهرش سپهر وارد رابطه پنهانی میشه و بعد از چند ماه سینا پشیمون از خارج برمیگرده
کم کم مشخص میشه که دختره از برادر شوهرش سپهر حامله شده و ....

Nazi · 2021-06-25

mobina..a گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام رمان دختری که وقتی وقتی بچه است یک خانواده که دوست فامیلی شان است به ایران بر می گردن این دختر هم از پسر این خانواده خوشش می یاد اما پسره از دوست دختره خوشش می خواد و موقت پازگشت به خارج از دختره می خواد که شمارش رو به دوستش بده دختره هم که شماره رو به دوستش می ده دختره شماره رو پرت می کنه دختره هم تصمیم می گیره که خود را جای دوستش جا بزنه و با پسره کلیحرف می زنه تا اینکه پسر تصمیم گرفت به ایران برگرده و وقتی با دوست دختره حرف زد و قضیه رو متوجه شد به خارج بر می گرده و وقتی دوباره بر می گرده با تغیرات دختره مواجه می شه و عاشقش می شه

en30eh2000 · 2021-06-25

سلام یک رمانی خوندم دختره شیرازی هست نامزدش به نام محمد اون رو رها میکنه و اون برای ادامه تحصیل میاد تهران یک سوئیت اجاره میکنه که در همسایه گی اش یک پسری هست که هم استادش میشه هم رئیس اش توی شرکت رشته شون هم عمران یا معماری بوده بعد با هم ازدواج میکنند و یکسری ماجرا ها
اگر کسی اسم اش رو میدونه بگه حتما دارم دیوونه میشم

RoZhaN☂ · 2021-06-25

en30eh2000 گفت:
سلام یک رمانی خوندم دختره شیرازی هست نامزدش به نام محمد اون رو رها میکنه و اون برای ادامه تحصیل میاد تهران یک سوئیت اجاره میکنه که در همسایه گی اش یک پسری هست که هم استادش میشه هم رئیس اش توی شرکت رشته شون هم عمران یا معماری بوده بعد با هم ازدواج میکنند و یکسری ماجرا ها
اگر کسی اسم اش رو میدونه بگه حتما دارم دیوونه میشم

سلام فکر میکنم رمان همسایه‌ی من از شایسته بانو باشه

en30eh2000 · 2021-06-25

☂RoZhaN گفت:
سلام فکر میکنم رمان همسایه‌ی من از شایسته بانو باشه

مرسی قشنگم
:love::love::love::love::love::love::love:

en30eh2000 · 2021-06-25

یک رمانی بود دختره با پسر دوست مامانش توی کیش آشنا میشه بعدها میفهمن بابای پسره عاشق مادر دختره بوده اسم مادر پسره کیمیا بود فکر کنم دختره با یک پسره ازدواج میکنه و حامله میشه بعد شوهرش کار خلاف میکرده شوهرش رو میکشن بچش هم میمیره آخرش با همون پسر دوست مامانش ازدواج میکنه اسم دختره فکر کنم رز بود اسم برادر دختره رضا بود

RoZhaN☂ · 2021-06-25

en30eh2000 گفت:
یک رمانی بود دختره با پسر دوست مامانش توی کیش آشنا میشه بعدها میفهمن بابای پسره عاشق مادر دختره بوده اسم مادر پسره کیمیا بود فکر کنم دختره با یک پسره ازدواج میکنه و حامله میشه بعد شوهرش کار خلاف میکرده شوهرش رو میکشن بچش هم میمیره آخرش با همون پسر دوست مامانش ازدواج میکنه اسم دختره فکر کنم رز بود اسم برادر دختره رضا بود

رمان تقاص از هما پور اصفهانی

Majede · 2021-06-25

mobina..a گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

یه رمانی بود که یه دختر دبیرستانی فقیر یه روز از مدرسه بر میگرده خونش و و میبینه دوتا پسر پولدار خونشونن و پدرش بهشون بده کاره و میخوان بندازنش زندان پسره میگه اگه دخترتون بهم بدی من ازت می‌گذرم و با دختره ازدواج میکنه و دختره رو به عمارتش که مادرش هم اونجا زندگی می‌کرد میبره مادرشوهر دختره خیلی مهربون بودو و دختره رو دوست داشت پسره خیلی دخترو اذیت می‌کرد و مامان دلداریش داد که پسر من اونقدرام سنگ دل نیست دختره یه روز از سر کنجکاوی میره داخل یه اتاقی که همیشه درش قفل بودو پسره اکیدا بهش گفته بود که نره توش و توی اتاق که میره میبینه تمام در و دیوار عکسای دخترست و دفتر خاطرات پسره رو میبینه که پسره توش نوشته بود که یه روز وقتی دختره مدرسه تعطیل شده و دختره تو راه برگشت بوده اونو دیده و عاشقش شده ولی خیلی عذاب وجدان داشت چون خیلی ازش بزرگ تر بودو و هی میگفت که دختره جایه بچشه و با این حال هر روز بعد از مدرسه دختره پشتش با ماشین راه می‌افتاده و نگاش میکرده
واقعا ممنون میشم اگه بگین 🙃

Sara_n84 · 2021-06-25

mobina..a گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام
من یه رمان خوندم که دختر به خاطر فوت پدر نامزدش مجبور میشن برن روستای اونا یه اتفاقاتی میوفته که دختره مجبور میشه با دایی پسره که خان روستاست عروسی کنه لطفا اسمش رو بگید

Sara · 2021-06-25

Sara_n84 گفت:
سلام
من یه رمان خوندم که دختر به خاطر فوت پدر نامزدش مجبور میشن برن روستای اونا یه اتفاقاتی میوفته که دختره مجبور میشه با دایی پسره که خان روستاست عروسی کنه لطفا اسمش رو بگید

عابر بی سایه

ویژه رمان های گمشده

Ghazaleh

تازه وارد

Nazi

تازه وارد

en30eh2000

تازه وارد

RoZhaN☂

کاربر خاص

en30eh2000

تازه وارد

en30eh2000

تازه وارد

RoZhaN☂

کاربر خاص

Majede

تازه وارد

Sara_n84

تازه وارد

Sara

کاربر رمان فور