-
- ارسالات
- 21
-
- پسندها
- 9
-
- دست‌آوردها
- 3
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
.gif "goll df^%")
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 1
-
- دست‌آوردها
- 3
رمان زهر تاوان
-
- ارسالات
- 4
-
- پسندها
- 3
-
- دست‌آوردها
- 3
سلام من یه رمان خونده بودم یادم نمیاد چرا دختره با پسره ازدواج کرده بود ولی هرچی بود پسره استاد دانشگاه بود و دختره هم شاگرد اون شده بود و پسره گفته بود نمیخوام کسی بفهمه تو زن منی و ی روز چند تا از دانشجو ها دیده بودنشون و تو دانشگاه به همه گفتن ، بعد دختره رو بردن حراست و پسره با شناسنامه اومد و به همه گفت که زن منه
اسمشو میدونید؟؟؟؟
اسمشو میدونید؟؟؟؟
سلام
من دنبال رمانی میگردم که توش دختره بچه برادرشو که اسمش آرش بود به فرزندی گرفته بود و خودش تو شرکت عطر و ادکلن سازی کار میکرد و پسره که صداش میزدن چاوش خان هم رئیس شرکت رقیبشون بود دختره با جاسوسی ای که میکنه مجبور میشه تو شرکت رقیب کار کنه و اینا طی اتفاقاتی برای کار میرن خارج و تهشم با بدبختی میرسن به هم مثل اکثر رمانها دختره تخس و زبون دراز و پسره گنداخلاق بود
من دنبال رمانی میگردم که توش دختره بچه برادرشو که اسمش آرش بود به فرزندی گرفته بود و خودش تو شرکت عطر و ادکلن سازی کار میکرد و پسره که صداش میزدن چاوش خان هم رئیس شرکت رقیبشون بود دختره با جاسوسی ای که میکنه مجبور میشه تو شرکت رقیب کار کنه و اینا طی اتفاقاتی برای کار میرن خارج و تهشم با بدبختی میرسن به هم مثل اکثر رمانها دختره تخس و زبون دراز و پسره گنداخلاق بود
آخرین ویرایش:
-
- ارسالات
- 0
-
- پسندها
- 3
-
- دست‌آوردها
- 3
دختره پول عمل مادرشرونداره تصمیم اشتباهی میگیره سر خیابون سوار ماشین پسری میشه باهاش همبسترمیشه پسره بهش پول میده ولی وقتی دختره میاد بیمارستان میبینه مادرش مرده
لطفااین رمان برام اسمش بگید
لطفااین رمان برام اسمش بگید
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من دنبال یه رمانی هستم که خاله و عموی یه بچه کوچولو برای نگه داشتنش باهم ازدواج میکنن آخه مامان و بابای بچه توی تصادف فوت کردن دختره دندان پزشکه و پسره کارهای مجازی انجام میده و همه درآمدش از همین راهه
-
- ارسالات
- 9
-
- پسندها
- 13
-
- دست‌آوردها
- 3
اگرچه اجبار بود
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام وقت بخیر
یه رمان خوندم که دو دختر تصادف میکنن و روحشون جا به جا میشه و کلا زندگی اصلی خودشون رو از دست میدن و فقط خودشون از این اتفاق خبر دارن . ظاهرشون تغییر نمیکنه فقط روحشون جا به جا میشه . همین قسمتش رو یادمه
ممنون میشم اسمش رو بگید🌸
یه رمان خوندم که دو دختر تصادف میکنن و روحشون جا به جا میشه و کلا زندگی اصلی خودشون رو از دست میدن و فقط خودشون از این اتفاق خبر دارن . ظاهرشون تغییر نمیکنه فقط روحشون جا به جا میشه . همین قسمتش رو یادمه
ممنون میشم اسمش رو بگید🌸
-
- ارسالات
- 10
-
- پسندها
- 10
-
- دست‌آوردها
- 3
سلام یک رمان بود چند تا دختر و پسر توی شهربازی دعواشون میشه بعد تو رستوران همو میبینن کورس میذارن بعد کم کم عاشق هم میشن یه دختر و پسرشون ازدواج میکنن بعد شب عروسی میمیرن بعد بقیشون ازدواج میکنن دو نفرشون شب عروسی میرن خارج
جلد دوم دحتر پسری رفتن خارج برمیگردن دختره حامله هست یکی از پسر ها هلش میده بچش میمیره
جلد دوم دحتر پسری رفتن خارج برمیگردن دختره حامله هست یکی از پسر ها هلش میده بچش میمیره
آخرین ویرایش:
-
- ارسالات
- 10
-
- پسندها
- 10
-
- دست‌آوردها
- 3
این نیست فکر کنم دخترا کنکوری بودن