-
- ارسالات
- 6
-
- پسندها
- 3
-
- دستآوردها
- 3
سلام سلام
یه دختری بود شخصیت پیچیده ای داشت اتاقش زنگ سیاه و طناب دار و اینا داشت بعد عاشق رفیق برادرش میشه اما پسره ازدختره خوشش نمیومده تااینکه دختره زنگ میزنه به پسره و میگه دوسش داره اما پسره مسخرش میکنه و میره چندسال نبوده پسره دختره هم تواین مدت کلاس شعر و خوش نویسی میره و عوض میشه بعد چندسال ک پسره میاد دختره رو میبینه عاشقش میشه
اصلا اسم شخصیت و ایناش رو یادم نیست🥺
یه دختری بود شخصیت پیچیده ای داشت اتاقش زنگ سیاه و طناب دار و اینا داشت بعد عاشق رفیق برادرش میشه اما پسره ازدختره خوشش نمیومده تااینکه دختره زنگ میزنه به پسره و میگه دوسش داره اما پسره مسخرش میکنه و میره چندسال نبوده پسره دختره هم تواین مدت کلاس شعر و خوش نویسی میره و عوض میشه بعد چندسال ک پسره میاد دختره رو میبینه عاشقش میشه
اصلا اسم شخصیت و ایناش رو یادم نیست🥺