• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
ب
سلام لطفا اگه امکان داره اسم این رمان که میگم رو بهم یادآوری میکنید
یه دختر و پسر همسایه بودن پسر به دروغ خودش رو لات نشون میداد و کفتر باز بود ولی دختره یروز برای استخدام رفت و فهمید اصلا حتی اسم پسره بهادر هم نیست و یه رئیس شرکت و فرد با ادبیه اگه امکان داره اسمش رو بگید بهم ممنون می
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام بچه ها اگه لطفا اسم رمان کسی میدونه بگه
رمان درباره دختریه که وقتی نوجوان بود به پسر خاله اش ابراز علاقه میکنه پسر خالش هم دختر مسخره میکنه تو بچه ای فلان پسره.. میره خارج برای ادامه تحصیل (اسم پسره شاهین بود یا شروین ولی نقشه اصلی نیست)دختره هم افسرده میشه ولی دختر خیلی تغییر میکنه ازاد میشه حرف کسی براش مهم نیست پدرشم درجریانه بخاطر چی اینطوری شده یک روز کابوس میبنه پسره خالش داره مسخرش میکنه از خواب میپره پدرش بهش میگه بازم کابوس دیدی دختر به روی خودش نمیاره بعد به دختر میگه پسرخالت از خارج میخواد بیاد براش میخوان جشن فارق التحصیلی بگیرن مامان دختر بزور میبردش اونجا با شریک شوهر خالش اشنا میشه کمکم عاشق هم میشن
(دختر مامانش همش بهش گیر میده حساسه با خالش خیلی رقابت داره میخواد داره هرکار خاله میکنن میخواد اینم انجام بده خالشم از این دختره خوشش نمیاد نمیخواد عروسش بشه چون مدرکش دیپلمه)
بچه ها همینا از رمان یادمه لطفا اگه کسی میدونه بگه درضمن رمان با یادت زندگی کردم نیست
جاوید درمن هم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
ب
سلام لطفا اگه امکان داره اسم این رمان که میگم رو بهم یادآوری میکنید
یه دختر و پسر همسایه بودن پسر به دروغ خودش رو لات نشون میداد و کفتر باز بود ولی دختره یروز برای استخدام رفت و فهمید اصلا حتی اسم پسره بهادر هم نیست و یه رئیس شرکت و فرد با ادبیه اگه امکان داره اسمش رو بگید بهم ممنون می
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اسم رمان کسی میدونه
دختره برای جشن فارق التحصیلی پسرخاله اش میره..وقتی داخل اتاق داره حاضر میشه با خودش حرف میزنه یک پسره تو تاریکی اتاق وایستاده دختره میبینه پسره شریک شوهر خاله دخترس کم کم باهم اشنا میشن پسره میره خواستگاری دختره ولی دو دله جواب بده خانوادش اصرار میکنن جواب بده ازدواج کن بهتراز این نمیاد....
دخترم دنبال کار میگرده بعد هرجا میره کار جور نمیشه بعد به عنوان منشی فکر کنم میره شرکت پسره
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اسم رمان کسی میدونه
دختره برای جشن فارق التحصیلی پسرخاله اش میره..وقتی داخل اتاق داره حاضر میشه با خودش حرف میزنه یک پسره تو تاریکی اتاق وایستاده دختره میبینه پسره شریک شوهر خاله دخترس کم کم باهم اشنا میشن پسره میره خواستگاری دختره ولی دو دله جواب بده خانوادش اصرار میکنن جواب بده ازدواج کن بهتراز این نمیاد....
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

zdhdjssj

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام بچه ها اگه لطفا اسم رمان کسی میدونه بگه
رمان درباره دختریه که وقتی نوجوان بود به پسر خاله اش ابراز علاقه میکنه پسر خالش هم دختر مسخره میکنه تو بچه ای فلان پسره.. میره خارج برای ادامه تحصیل (اسم پسره شاهین بود یا شروین ولی نقشه اصلی نیست)دختره هم افسرده میشه ولی دختر خیلی تغییر میکنه ازاد میشه حرف کسی براش مهم نیست پدرشم درجریانه بخاطر چی اینطوری شده یک روز کابوس میبنه پسره خالش داره مسخرش میکنه از خواب میپره پدرش بهش میگه بازم کابوس دیدی دختر به روی خودش نمیاره بعد به دختر میگه پسرخالت از خارج میخواد بیاد براش میخوان جشن فارق التحصیلی بگیرن مامان دختر بزور میبردش اونجا با شریک شوهر خالش اشنا میشه کمکم عاشق هم میشن
(دختر مامانش همش بهش گیر میده حساسه با خالش خیلی رقابت داره میخواد داره هرکار خاله میکنن میخواد اینم انجام بده خالشم از این دختره خوشش نمیاد نمیخواد عروسش بشه چون مدرکش دیپلمه)
بچه ها همینا از رمان یادمه لطفا اگه کسی میدونه بگه درضمن رمان با یادت زندگی کردم نیست
جاوید درمن هم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین