-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
اسمش فک کنم ترانه ات میشوم بود ولی اگر نبود تو گوگل اسم شخصیتا رو بنویس میاره اسم دختره ترانه بود
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
-
- ارسالات
- 6
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
میشه که اسمش رو بگین؟
سلام یه زمانی بود اسم پسره فک کنم کیارش یا کیانوش بود فک کنم داداش یا پسر عموی پسره از دختره خوشش میومددختره گفت نه و پسره رفت خارج تا اینکه میخاست با کیارش یا کیانوش این ازدواج کنن و یه سری عکس و فیلم رسید خونشون و همه دختره رو طرد کردن بعد یبار دختره از پله ها افتاد و سرش خورد به گوشه رفت بیمارستان فک کنم تو کما آخر داستانم همین داداش پسره اومد بیگناهیشو ثابت کرد و گفت این عکسا مال یکی دیگه است که شبیه این بوده دختره تو یه خونه باغ با همین کیارش بود سفر به دیار عاشقی هم نیست ولی موضوع شبیهه
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من چیز زیادی یادم نیست فقط توی رمان پسر دوست پدرش بود که از خارج میومد اونجا هم یه رستوران داشت اسمشم طاها یا طاهر بود دختر هم مادرش (اسمش لیلا بود ) فوت شده بود با پدرش زندگی می کرد بعد پسر یه مدت خونه ی اینها زندگی میکنه چون انگار مادرش اینا یه جورایی طردش کرده بودن آخر رمان هم برگشته بود همونجا توی رستورانش که دختر می ره اونجا غافلگیرش میکنه
اسمش تمنایی وجودم
اسمش تمنایی وجودم
اسمش تمنایی وجودم
تمنایی وجودم
سلام دنبال یه رمان میگردم که تابستونه و پسرعمو و دخترعمو ها به اجبار باید برن خونه مادر بزرگ و پدربزگشون تو روستا اسم یکی از پسرها احسان بود فکر کنم