• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Sz31

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
1
دست‌آوردها
3
سلام من یه رمان خوندم دختره از یه پسره تو دانشگاه خواستگاری میکنه چون از طرف خانواده تحت فشار بوده داداششم گیر بوده پسره میاد خواستگاری و بعد کم کم به هم علاقه مند میشن دخترع یه پسر دایی داشته ک دوسش داشته یه روز ک میخوان برن عروسی فامیلشون پسر دایی دختره رو میدزده و به نامزدشم میگه بیاد میخواد به دختره جلو چشم نامزدش مزاحمت کنه پسره هم مجبور میشه قبل اینکه پسر دایی کاری کنه خودش با نامزدش رابطه برقرار کنه بعد این دختره افسرده میشه و حامله میشه داداش باهاش خوب میشع دختره از پسره دور میشه چون میترسه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Sz31

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
1
دست‌آوردها
3
چند تا رمان ترسناک میخوام .چه رمانی پیشنهاد میکنید ؟؟؟
جنگیری شیدا،اتاق کاهگلی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: M.r.p

Mojgan_a

کاربر عادی
کاربر رمان فور
سطح
2
 
ارسالات
759
پسندها
728
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
23
محل سکونت
مشهد
چند تا رمان ترسناک میخوام .چه رمانی پیشنهاد میکنید ؟؟؟
هیچکسان( همه فصلاش)
تلنگر سیاه
پنجمین نفر
ان شب لعنتی
مرگ مرا باور کن
کژال منی
خانه ترس
نفرین رخسار
کمپ تابستانی
ویلای وحشت
محصور شدگان
دختران بی‌باک
جایی برای مردن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mojgan_a

کاربر عادی
کاربر رمان فور
سطح
2
 
ارسالات
759
پسندها
728
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
1
سن
23
محل سکونت
مشهد
چنتا رمان اگه میشه معرفی کنید بهم . ژانرش اربابی و عاشقانه و یا از اینایی که دختره خودش رو مثل پسرا میکنه . یا از اونایی که دخترا رو میفروشن و ازدواج اجباری باشه معرفی کنید

رمانی که واقعا ارزش خوندن داشته باشه در این ژانرایی که گفتم اگه میدونید بگید

مرسی💛
حرارت تنت
غروب خورشید
دلتنگ ( فصل دوم☝)
گرداب تقدیر
بدقدم
همکارم میشی؟
سرمین
دختر فوتبالیست
دختری که من باشم
ازدواج اجباری
فرشته من
فرار دردسر ساز
حس ممنوعه
جدال پر تمنا
قرار نبود
گناهکار
در مسیر آب و آتش
عشق و احساس من
آبی به رنگ احساس من( فصل دوم☝)
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Asal.li

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام ی رمان خوندم که توش دختره پدر مادرشو از دست داده و با پدربزرگش و داداشش زندگی میکنه اما مجبور میشه با پسر عموش که وقتی ۲۰ سالش بود با پدر مادرش رفت پاریس ازدواج کنه اما وقتی ازدواج کردن عاشق هم شدن
مادر پسره از این ازدواج راضی نبود و می‌خواست پسرش با خواهر زادش ازدواج کنه
خب من فقط همینقدر از رمانو خوندم میشه اگه اسمشو میدونید بگید
ممنون میشم🙂❤
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Ana

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
19
پسندها
6
دست‌آوردها
3
سلام دوستان
چند وقت پیش یه رمان خوندم که دختر و پسر قصه با هم ازدواج کرده بودند هر دو هم دیگه رو دوست دارن ولی طرف مقابل نمیدونه اوایل ازداج هم خوب بودن ولی رفته رفته رفتار پسره عوض میشه که دلیل داره دختره یه دوست داشته که فقیر بوده و به دختره و خانوادش حسودی میکرده و پسر داستان هم فامیل یا از دوستان خانوادگی دختره هست و دوست دختره هم میدونسته که دختره به پسره علاقه داره و خودش هم خیلی مظلوم نشون میداده و پسره هم خارج درس خونده تازه برگشته بوده و اینکه دوست دختره یه داداش هم داره و یه کاری میکنه که با پسره نامزد بشه و بعد بد پسره رو به دختره میگه و بد دختره هم به پسره و یه اتفاقی می افته که ازدواج نمی کنند و دختر و پسره ازدواج میکنند و پسره هم به خاطر حرف هایی که دوست دختره زده با دختره بد رفتار میکنه و دختره یه داداش داره یه خواهر اسم برادرش هم ارمین هست و اسم خودش و خواهرش هم تو همین مایه ها هست و اتفاقاتی می افته که یه مدت دختر پسره میرن خونه مادر شوهرش زندگی میکنند ولی اونا رفتار مناسبی با دختره دارند و اون رو مقصر نمی دونند و اتفاقاتی می افته که رفتار دختر و پسره بهتر میشه و مادربزرگ پسره هم از شهرستان میاد پیششون تا اینکهاینا میرن خونه خودشون تا دختره باردار میشه و یه روز نزدیک به عید میره خونه مادرش که وسط راه یادش می افته که یه چیزی جا گذاشته و دوباره برمیگرده خونه که شوهرش رو با دوستش تو خونه میبینه که دارن با هم صحبت میکنند و دختره بد برداشت می کنه و دوباره رابطشون به هم می خوره و پسره دختره رو برای انکه از اون فضا دور کنه میبره شمال پیش مادربزرگش و دختره هم همش با پسره لج میکنه تا اینکه سیزده بدر دوست دختره ، دختره رو می دزده و با کمک برادرش که خلافکاره می فروشنش و می‌فرستنش افغانستان و اونجا خیلی اذیت میشه ولی نمی ذاره کسی بفهمه بارداره تا اینکه پسره میاد دنبالش و با کمک یه نفر فرار میکنه و پسره همه چیز رو براش تعریف میکنه رابطشون خوب میشه میرسن ایران بچشون هم به دنیا میاد و اسم پسره هم تو مایه های ،رادین ، اروین بود فکر کنم
امیدوارم بتونید کمکم کنید دوستان ،،😍😍
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Ana

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
19
پسندها
6
دست‌آوردها
3
سلام دوستان
چند وقت پیش یه رمان خوندم که دختر و پسر قصه با هم ازدواج کرده بودند هر دو هم دیگه رو دوست دارن ولی طرف مقابل نمیدونه اوایل ازداج هم خوب بودن ولی رفته رفته رفتار پسره عوض میشه که دلیل داره دختره یه دوست داشته که فقیر بوده و به دختره و خانوادش حسودی میکرده و پسر داستان هم فامیل یا از دوستان خانوادگی دختره هست و دوست دختره هم میدونسته که دختره به پسره علاقه داره و خودش هم خیلی مظلوم نشون میداده و پسره هم خارج درس خونده تازه برگشته بوده و اینکه دوست دختره یه داداش هم داره و یه کاری میکنه که با پسره نامزد بشه و بعد بد پسره رو به دختره میگه و بد دختره هم به پسره و یه اتفاقی می افته که ازدواج نمی کنند و دختر و پسره ازدواج میکنند و پسره هم به خاطر حرف هایی که دوست دختره زده با دختره بد رفتار میکنه و دختره یه داداش داره یه خواهر اسم برادرش هم ارمین هست و اسم خودش و خواهرش هم تو همین مایه ها هست و اتفاقاتی می افته که یه مدت دختر پسره میرن خونه مادر شوهرش زندگی میکنند ولی اونا رفتار مناسبی با دختره دارند و اون رو مقصر نمی دونند و اتفاقاتی می افته که رفتار دختر و پسره بهتر میشه و مادربزرگ پسره هم از شهرستان میاد پیششون تا اینکهاینا میرن خونه خودشون تا دختره باردار میشه و یه روز نزدیک به عید میره خونه مادرش که وسط راه یادش می افته که یه چیزی جا گذاشته و دوباره برمیگرده خونه که شوهرش رو با دوستش تو خونه میبینه که دارن با هم صحبت میکنند و دختره بد برداشت می کنه و دوباره رابطشون به هم می خوره و پسره دختره رو برای انکه از اون فضا دور کنه میبره شمال پیش مادربزرگش و دختره هم همش با پسره لج میکنه تا اینکه سیزده بدر دوست دختره ، دختره رو می دزده و با کمک برادرش که خلافکاره می فروشنش و می‌فرستنش افغانستان و اونجا خیلی اذیت میشه ولی نمی ذاره کسی بفهمه بارداره تا اینکه پسره میاد دنبالش و با کمک یه نفر فرار میکنه و پسره همه چیز رو براش تعریف میکنه رابطشون خوب میشه میرسن ایران بچشون هم به دنیا میاد و اسم پسره هم تو مایه های ،رادین ، اروین بود فکر کنم
امیدوارم بتونید کمکم کنید دوستان ،،😍😍
راستی فکر کنم بچشون هم پسر بود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش:

Zinbsnti

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
یه رمان هم هست قبلا خوندم پسره از بچگی از دختره مراقبت میکنه و بزرگش میکنه بعد دوستش داره اما نمیتونه باهاش وارد فاز ازدواج و رابطه ج*ن*س*ی بشه این وسط دختره هم با یکی دیگه ازدواج میکنه اما جدا میشه، تهش با هم ازدواج میکنن و با یه روانشناس مشکلشون و حل میکنن، دختره و پسره هردو پزشکن و پدرمادراشونم پزشکن دلیل اینکه باهم بزرگ میشن هم همینه که توی خونه های سازمانی زندگی میکنن یا ی همچین چیزی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

M.r.p

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
16
پسندها
22
دست‌آوردها
3
محل سکونت
گرگان
هیچکسان( همه فصلاش)
تلنگر سیاه
پنجمین نفر
ان شب لعنتی
مرگ مرا باور کن
کژال منی
خانه ترس
نفرین رخسار
کمپ تابستانی
ویلای وحشت
محصور شدگان
دختران بی‌باک
جایی برای مردن
ممنونم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • قلب
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mojgan_a

M.r.p

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
16
پسندها
22
دست‌آوردها
3
محل سکونت
گرگان
جنگیری شیدا،اتاق کاهگلی
ممنونم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین