بگید تروخدا خیلی رمان قشنگیه 😢
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام همگی✨
من یه رمانی خوندم که یه دختره بود پدر و مادرش میمیرن بعد دختره لب ساحل ایستاده که میدزدنش بعد میره تو یه خونه که آدمای توش قدرت های ماوراء طبیعی دارن
اسم دختره رو هم تو یه کتاب می‌نویسن بعد اتفاقاتی ماجراجویی می‌افته
متاسفانه همینارو یادمه
لطفاً اگه کسی اسم رمان رو میدونه بگه🙏
من یه رمانی خوندم که یه دختره بود پدر و مادرش میمیرن بعد دختره لب ساحل ایستاده که میدزدنش بعد میره تو یه خونه که آدمای توش قدرت های ماوراء طبیعی دارن
اسم دختره رو هم تو یه کتاب می‌نویسن بعد اتفاقاتی ماجراجویی می‌افته
متاسفانه همینارو یادمه
لطفاً اگه کسی اسم رمان رو میدونه بگه🙏
-
- ارسالات
- 12
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
رمان تقاص اثر هما پور اصفهانی
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
میشه هرکی اسم این رمان رو هم میدونه لطفا بگه:
ی پسری هست فوتبالیست که اگه اشتباه نکنم اسمش امیرارسلان بعد این وقتی بچه بود به فرزندخوندگی ی مرده درومده بود و مرده هم بعدا ازدواج کرده بود و زن داشت منتها زنش فلج بود حالا این پسره چون زن پدرخوندش رو مثله مادرش دوست داشت دنبال دختره زنه بود(زنه قبلا با پسرعموش ازدواج کرده بود و ازش ی دختر داشت به اسم پگاه) پگاه هم که میفهمه اینا دنبالشن دوست خودشو که اسمش گیسو هست رو بجای خودش با هویت جعلی میفرسه تو عمارت اونا و....این رمان قبلا تو تلگرام آنلاین پارت گذاری میشد
ی پسری هست فوتبالیست که اگه اشتباه نکنم اسمش امیرارسلان بعد این وقتی بچه بود به فرزندخوندگی ی مرده درومده بود و مرده هم بعدا ازدواج کرده بود و زن داشت منتها زنش فلج بود حالا این پسره چون زن پدرخوندش رو مثله مادرش دوست داشت دنبال دختره زنه بود(زنه قبلا با پسرعموش ازدواج کرده بود و ازش ی دختر داشت به اسم پگاه) پگاه هم که میفهمه اینا دنبالشن دوست خودشو که اسمش گیسو هست رو بجای خودش با هویت جعلی میفرسه تو عمارت اونا و....این رمان قبلا تو تلگرام آنلاین پارت گذاری میشد
-
- ارسالات
- 12
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من خیلی وقت پیش یه رمان خوندم درمورد یه ازدواج اجباری بود که دختر و پسره دختر عمو و پسر عمو بودن و پسره از خارج برمیگرده و اینا مجبور میشن با هم ازدواج کنن . اگر درست یادم باشه پسره استاد دانشگاه بود و جهشی خونده بود مدرسشو و خب اگر اشتباه نکنم دختره هم دانشجوی پزشکی بود . تنها قسمتی از رمان رو هم که یادمه اینه که یه بار دوستای این پسره میان خونشون با هم فرش میشورن . و یه بار هم مجبور میشن از یه بچه نگه داری کنن . واقعا چیز زیادی ازش یادم نمیاد همین چیزا رو هم با شک یادمه . ممنون میشم اگر میدونید کدوم رمان رو میگم اسمش رو بگید 
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من دنبال رمانیم که دختره پدرش مرده با نامادریش زندگی میکنه نامادریش زن خوبیه بعد ناماریش یه برادر که از این دختره خوشش نمیاد و اذیتش میکنه اون ها رو میبره پیش خودش زندگی کنن و آخرش هم عاشق دختره میشه و باهاش ازدواج میکنه
خیلی لطفا میکنین اسمش رو بگین فراموش کردم
خیلی لطفا میکنین اسمش رو بگین فراموش کردم
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
کسی اسمش رو نمیدونه خیلی رمان خوبیه🥺🥺
سلام یه رمانی هست اسم دختره باران بود و پدرش فوت کرده بود و با مادرش تو شیراز زندگی میکرد ولی به اجبار پدربزرگش به عمارت پدربزرگش میره و اونجا عاشق پسرعموش به اسم متین میشه که فکر کنم پسره دکتر یا دندونپزشک بود و یه برادر به اسم مبین هم داشت پسره
ممنون میشم اگر اسم این رمانو بگید