• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

nazi_exol

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
ممنون میشم جواب بدید
داستان یه دختر تنهاس که فکر کنم مامان باباش مرده بودن یه دوستم بیشتر نداشت بعد طی اتفاقاتی قبول میکنه به صورت صوری زن یه پسره بشه که مامانش و خالش اینا داشتن میومدن ایران بعد دختره عاشق پسره میشه پسره بد برخورد میکنه با دختره و دخترم میره و بعد یه مدت تو یه رستوران به عنوان پیانیست شروع میکنه به کار و صاحب رستورانم یه پسره اس که با برادرش اداره اش میکنه و به دختره خیلی کمک میکنه حتی سوییت تو دفترش تو رستورانم میده دختره توش زندگی کنه و اخرم ازدواج میکنن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

nazi_exol

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
یه رمان دیگه هم اینه
داستان راجبه یه دختره که خانواده فوق پولدار و سرشناس داره اما رابطه اشون خوب نیست دختره طراح لباسه و با دوتا از دوستاش هم زندگی میکنه هم کار این وسط مجبور میشه با یه مردی رابطه داشته باشه که اونم فوق العاده پولداره و نفوز زیادیم داره مرد ترک تباره و خیلیم مغرور و خودخواهه همه جوره سعی میکنه به دختره کمک کنه و هواش و داشته باشه یکی از دوستاش قبلا بهش مزاحمت شده اون یکیم خیلی اروم و خجالتیه مرسی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختره فرزند واقعی پدرش نیست بعد پدرش دخترشو (که دختر واقعیش نیست ) خیلی دوست داره
و دراصل پدر اصلیش اسمش مهرداد فکر کنم که وقتی دختره میخاسته بدنیا بیاد
فکر کرده زنش بهش خیانت کرده چون نمیتونسته بچه دار بشه و زنش و کتک میزنه اما وقتی هنور ماه اول حامله آیه زنشه میره تست میگیره و میفهمه بچه خودشه اما وقتی زنش زایمان میکنه
بچش با بیماری آسم بدنیا میاد زنش میمره حالا این دختر با عشق قبلی مادرش که عاشق مادرش بوده زندگی میکنه و فکر میکنه پدر اصلیشه دختره بیماری آسم داره
و تو عمارت زندگی میکنه و نمیدونه پدر واقعی نیست
پسر خدمتکار اون خونه که خدمتکار مث مادر دختره هست و همه بهش احترام میزارم میاد
و پلیس هست و تو یه ماموریت از دختره کمک میگیره و وو بقیشو یادم نیست اسمشو کسی میدونه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختره فرزند واقعی پدرش نیست بعد پدرش دخترشو (که دختر واقعیش نیست ) خیلی دوست داره
و دراصل پدر اصلیش اسمش مهرداد فکر کنم که وقتی دختره میخاسته بدنیا بیاد
فکر کرده زنش بهش خیانت کرده چون نمیتونسته بچه دار بشه و زنش و کتک میزنه اما وقتی هنور ماه اول حامله آیه زنشه میره تست میگیره و میفهمه بچه خودشه اما وقتی زنش زایمان میکنه
بچش با بیماری آسم بدنیا میاد زنش میمره حالا این دختر با عشق قبلی مادرش که عاشق مادرش بوده زندگی میکنه و فکر میکنه پدر اصلیشه دختره بیماری آسم داره
و تو عمارت زندگی میکنه و نمیدونه پدر واقعی نیست
پسر خدمتکار اون خونه که خدمتکار مث مادر دختره هست و همه بهش احترام میزارم میاد
و پلیس هست و تو یه ماموریت از دختره کمک میگیره و وو بقیشو یادم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختره فرزند واقعی پدرش نیست بعد پدرش دخترشو (که دختر واقعیش نیست ) خیلی دوست داره
و دراصل پدر اصلیش اسمش مهرداد فکر کنم که وقتی دختره میخاسته بدنیا بیاد
فکر کرده زنش بهش خیانت کرده چون نمیتونسته بچه دار بشه و زنش و کتک میزنه اما وقتی هنور ماه اول حامله آیه زنشه میره تست میگیره و میفهمه بچه خودشه اما وقتی زنش زایمان میکنه
بچش با بیماری آسم بدنیا میاد زنش میمره حالا این دختر با عشق قبلی مادرش که عاشق مادرش بوده زندگی میکنه و فکر میکنه پدر اصلیشه دختره بیماری آسم داره
و تو عمارت زندگی میکنه و نمیدونه پدر واقعی نیست
پسر خدمتکار اون خونه که خدمتکار مث مادر دختره هست و همه بهش احترام میزارم میاد
و پلیس هست و تو یه ماموریت از دختره کمک میگیره و وو بقیشو یادم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختره فرزند واقعی پدرش نیست بعد پدرش دخترشو (که دختر واقعیش نیست ) خیلی دوست داره
و دراصل پدر اصلیش اسمش مهرداد فکر کنم که وقتی دختره میخاسته بدنیا بیاد
فکر کرده زنش بهش خیانت کرده چون نمیتونسته بچه دار بشه و زنش و کتک میزنه اما وقتی هنور ماه اول حامله آیه زنشه میره تست میگیره و میفهمه بچه خودشه اما وقتی زنش زایمان میکنه
بچش با بیماری آسم بدنیا میاد زنش میمره حالا این دختر با عشق قبلی مادرش که عاشق مادرش بوده زندگی میکنه و فکر میکنه پدر اصلیشه دختره بیماری آسم داره
و تو عمارت زندگی میکنه و نمیدونه پدر واقعی نیست
پسر خدمتکار اون خونه که خدمتکار مث مادر دختره هست و همه بهش احترام میزارم میاد
و پلیس هست و تو یه ماموریت از دختره کمک میگیره و وو بقیشو یادم نیستانجمن رمان فور
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
دختره فرزند واقعی پدرش نیست بعد پدرش دخترشو (که دختر واقعیش نیست ) خیلی دوست داره
و دراصل پدر اصلیش اسمش مهرداد فکر کنم که وقتی دختره میخاسته بدنیا بیاد
فکر کرده زنش بهش خیانت کرده چون نمیتونسته بچه دار بشه و زنش و کتک میزنه اما وقتی هنور ماه اول حامله آیه زنشه میره تست میگیره و میفهمه بچه خودشه اما وقتی زنش زایمان میکنه
بچش با بیماری آسم بدنیا میاد زنش میمره حالا این دختر با عشق قبلی مادرش که عاشق مادرش بوده زندگی میکنه و فکر میکنه پدر اصلیشه دختره بیماری آسم داره
و تو عمارت زندگی میکنه و نمیدونه پدر واقعی نیست
پسر خدمتکار اون خونه که خدمتکار مث مادر دختره هست و همه بهش احترام میزارم میاد
و پلیس هست و تو یه ماموریت از دختره کمک میگیره و وو بقیشو یادم نیستانجمن رمان فور
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Meli0

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

سحر

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام وقتتون بخیر دنبال یه رمانم که خیلی وقت پیش خوندم و اسمش یادم نیست ولی اینقدررررر دلم می‌خواد دوباره بخونمش
در مورده یه دختر شیطون چشم آبی بود که با مادرش زندگی می‌کرد و با یه دوستش رفت و آماده داشت یه روز با مامانش بحث میکنه میره خونه دوستش حالش بد میشه و زنگ میزنن دکتر میاد بالا سرش اسم دکتره رضا بود اشتباه نکنم دکتره با اینکه مشهدی و مذهبی بود باهاش ارتباط برقرار میکنه و اینا باهم چند وقت در ارتباط بودن ولی سهم همه چی خراب میشه این دختره بواسطه ی دکتره آدم بهتری میشه و توی یه خیره با یه خانم و دخترش که از قضا مشهدی بودن آشنا میشن و وقتی دختر این خانمه حالش خوب نبود همون دختر شیطون میره به جاش سر کار و میبینه بابای بچه همون اقای دکتر خودمونه 🥹
توروخدا هرکی اسمشو میدونه بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین