ویژه رمان های گمشده

Ela_kh · 2023-04-02

سلام این رمان در مورد یه دختر و پسره که تو یتیم خونه باهم بودن اسم پسره برایانه ولی بعد پسره رو رئیس مافیا به سرپرستی میگیره و از هم جدا میشن و پسره میره خارج دختره ام پلیس میشه به عنوان
جاسوس میره تا پسره رو نجات بده پسره ام یادش نمیاد دختره رو بعد دختره در نقش بادیگارد وارد اونجا میشه
ممنون میشم اسمشو بگید بهم❤️❤️

ریحانه سادات · 2023-04-03

رمان افرا ستوده و پسری بنام مسیح محتشم باهم ازدواج مصلحتی میکنن ولی اسم رمان را فراموش کردم

zarinch · 2023-04-04

سلام
یخ رمانی چند سال پیش خوندم که اسمش یادم نیست.
داستان یه دختری بود که آسم داشت و اگر اشتباه نکنم با دوست برادرش ازدواج کرده بود.
بعد ازدواج یه نفر دسیسه میکنه ک یه فیلم جعلی در مورد دختره می‌سازه که انگار دختره خیانت کرده
شوهرش دختره رو از خونه بیرون میکنه در حالی که دختره باردار بوده
بعد از چند سال مشخص میشه که دروغ بوده و برمیگردن سر خونه زندگیشون.اگر کسی خونده ممنون میشم اسمشو بگه.

Rahaeer · 2023-04-07

یه رمان خوندم که دختره با پسره به اجبار ازدواج میکنن بعد پسره از دختره بابت اینکه تو خونش هست پول میگیره و...

Mahda · 2023-04-07

سلام به همگی، یه رمان رو قدیم جلد اولش رو خونده بودم و جلد دومش هنوز کامل نشده بود،
دقیق تو خاطرم نیست، پسره داستان نمیتونست حرف بزنه و لال بود، بعد از مدتی با دختره اشنا میشه و بهم علاقه مند میشن ولی دختره مجبور میشه ک ترکش کنه و بعد از این اتفاق پسره به حرف میاد و میتونه حرف بزنه بخاطر اون شوک
تو جلد دومم اولاش اینجوری بود ک انگار پسره رفته خواننده شده و دیگ گمش کردم رمان رو، اگر کسی اسمشو میدونه لطف کنه بگه ممنون!!

zaraw · 2023-04-09

Hedie گفت:
سلام دوستان😊
من چند سال پیش این رمان رو خوندم که دختره با یه پسری به اجبار ازدواج میکنه.
با اینکه دختر آزادی هست، اما به صورت فرمالیته با چادر جلوی پسره ظاهر میشه تا صورتش رو نبینه.
تا اینکه پسر به مهمونی دعوت میشه که دختره هم از طرف کس دیگه ای به همون مهمونی دعوته.
وقتی همدیگرو میبینن، دختره اونو میشناسه اما پسره بدون اینکه اطلاع داشته باشه اون کیه، ازش خوشش میاد.
یه روز اتفاقی چادرشاز سرش میکشه و پسره صورتش رو میبینه.
متاسفانه بقیه داستان یادم نیست فقط فکر کنم که اسم دختره نفس بود.
ممنون میشم اگه میدونید راهنماییم

Sogan · 2023-04-10

سلام
یه رمان بود که هر روز داخل خونهشون دعوا بود (یعنی پدر و مادرش بخاطر اینکه داخل روز مسابقه حامله شده بود و نتونست مسابقه بده بخاطر همین هروز دعوا میکردن)این دختره به خاطر این دعوا ها بی اعتماد به نفس بار اومد و خیلی خجالتی بود و دوتا برادر داشت(برادراش هم دختره رو مقصر این دعواها میدونستن)تا اینکه دختر با ی پسر آشنا میشه پسر قضاوت می‌کنه و ولش می‌کنه و دختره می‌ره خارج و یکی از اقوامشون بود فک کنم زندگی می‌کنه ...... لطفا اسم رمان رو پیدا کنیدخیلی دنبالشم 😭

ماهی · 2023-04-13

سلام بچه ها من چند سال پیش ی رمان خوندم اسم شخصیت دختر رمان گندم بود
گندم خانوادش مرده بودن و با عموش زندگی میکرد .گندم داخل خانه سالمندان کار می‌کرد
و به پول نیاز داشت مادر بزرگش ارث پدریش رو بهش نمی‌داد تنها شرطش این بود که با پسر عمش ازدواج کنه از قضا پسر عمش ی آدم لات کثیف مامانی (در کل بدرد نخور)بود
گندم شرط قبول کرد و برای خرید عقد به بازار رفتن که اونجا گروگان گیری بود که گندم رو می دزدن و به خارج میبرن
بقیه داستان رو یارم نیس
من اون زمان آنلاین میخوندم
لطفا اگه اسم رمان رو میدونین بگین

Fatememmm · 2023-04-14

سلام اسم رمانی که دنبالشم رو می‌دونم اسمش عروس سیزده ساله هستش اما هر چی میگردم پیداش نمیکنم کلا یه عروس سیزده ساله دیگه رو برام میاره

fariyaa · 2023-04-17

سلام
ممنون از سایت خوبتون 🌹
چند ماه پیش یه رومانی رواتفاقی خوندم که دختره ۱۷سالشه بامادرش زندگی میکنه پدرش فوت شده.مادرش مریضه باید عمل بشه ‌مالیشونم ضعیفه دختره نمیتونه پول عملو جور کنه که به ناچار می‌خواد تن فروشی کنه میره دم خیابون تا ماشین اولی دم پاش می ایسته پشیمون میشه تامیخواد برگرده اون چند نفر به زور میبرنش تویه بیابون میخوان به دختره مزاحمت کنن که یه میاد نجاتش میده بعد این دختره تومدرسه ای که درس میخونه قراره معلم شون عوض بشه فکر کنم این پسرس تااینجاشو خوندم ممنونم اگه اسم رومانو بگید🙏🏻

ویژه رمان های گمشده

Ela_kh

تازه وارد

ریحانه سادات

تازه وارد

zarinch

تازه وارد

Rahaeer

تازه وارد

Mahda

تازه وارد

zaraw

تازه وارد

Sogan

تازه وارد

ماهی

تازه وارد

Fatememmm

تازه وارد

fariyaa

تازه وارد