• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

rtn

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام.
یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.
کسی اسم این رمان رو می دونه ؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

setareh221136

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام ببخشین من چند وقت پیش یه رمانی خوندم دختر قصه بیماری قلبی داره از همسرش جدا شده و یه بچه هم داره بچش از پله ها میوفته میمیره و تو رمان شخصیت پسرها اسمشون سروش و داریوش یا کوروشه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

Zahra 760

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
رمان یه دوختر با یه پسردوست بود که از پسرباردار شد دوختر یک خواهر ناتنی دارد یک شب دوختر. میرود پارتی عکس دوختر پسره عکس مبین و از جودا پدر پدر مغازه فرش فروشی دارد پدر پسر مگوید با زن برادر خود ازدواج کند دوختر باخواهر ناتنی زندگی میکند وقتی پسر میفم دوختر را صیخه میکند
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

asma1383

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
7
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
اگه میشه اسم رمان رو بگین
رمان درمورد نوا آبتین هستش
این ۲ تا عاشق همن تا اینکه یه روز سیاوش به نوا تهمت خیانت به آبتین میزنه و خواهر نوا وقتی میفهمه که نوا به نامزدش سیاوش چشم داشته خودکشی میکنه
۴ سال به نوا تهمت میزنن
و بعد ۴ سال وقتی که به دادگاه میرسن میفهمن که نوا تموم این ۴ سال بیگناه بوده
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

mohiw2

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دنبال یه رمان میگردم خلاصش اینه

خلاصه رمان : دوتا خواهر دوقلو که مامانشون مرده باباشون زن گرفته زن باباشون باهاشون بده همش اذیتشون میکنه یه روز به شوهرش میگه این دخترت خرابه (اسمشویادم نیس) بعد باباش میزنتش میگه برو بیرون خواهر دوقلوش میگه منم باهاش میرم بعد داخل جاده که داشتن میرفتن اون ور خیابون یه ماشین بهشون میزنه یکیش میفته پایین جاده اونم که توخیابون افتادن میبرن بیمارستان بعد مردی که بهش زده زنش حامله نمیشه با دختره حرف میزنن میگن بیا تو خونه ما زندگی کن تا خواهرتو پیدا کنیم و برامون بچه بیار دختره هم قبول میکنه بعد زن پسره مریضه میمیره پسره هم بهش میگه تقصیر توئه و دختر از خونه میره با بچه که خواهرشه پیدا کنه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

زهرا کشاورز

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام وقتتون بخیر من اسم رمانی رو میخواهم که دختره مذهبی طراحی لباس میخورن داستانش دوست برادرش هست و ارمنیه و عاشق دختره میشه
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

Shah kosh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
رمانی که اسم پسره اردشیره
دوست بابای دخترست و بیست سال ازش بزرگتره ، اسم دختره هم نازیلاست ، توی سایت شوهریابی آدرس خونه ی پسره رو پیدا می‌کنه می‌ره خونش
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

Shah kosh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
رمانی که اسم پسره اردشیره
اسم دختره نازیلاست ، پسره دوست باباشه و بیست سال ازش بزرگتره ، دختره توی سایت شوهریابی آدرس خونه ی پسره رو پیدا می‌کنه می‌ره اونجا با هم آشنا میشن
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

هلنا

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام
من دنبال رمانی میگردم که نامزد دختره بهش مزاحمت میکنه دختره انقد حالش بد میشه میزنه به جاده که یهو سر از جاده شمال در میاره اونجا تصادف میکنه یه مرده نجاتش میده وقتی دختره بهوش میاد هیچی یادش نمیاد حافظشو از دست داده مردم زن داشته خیلیم دوسش داشته ولی سر زایمان مرده بچشم دختر بود مرده وقتی میبینه دختره حافظشو از دست داده میبره تحویل پلیس بده که دلش میسوزه میارتش خونه خودش پرستار بچش میکنه بعد ها عاشق هم میشن یه سفر میرن شمال که خانواده دختره لب دریا بودن دختره وقتی اونا رو میبینه حافظشو به دست میاره همه چی یادش میاد بعد به خانوادش میگه که نامزدش بهش مزاحمت کرده با مرده ازدواج میکنه و.... داستاش خیلی طولانیه و اسم شخصیاتشم اصلاً یادم نمیاد ممنون میشم اسم رمانو بگید
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

negie

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
سلام
یه رمان بود که دو تا دختر جنوبی میان تهران دانشگاه خونه ای که توش بودن روبروی خونه پدربزرگ پسره بود و این دوتا دختر نقاشی هم می‌کشیدن پسره بهشون سفارش میده
بعد کم کم عاشق میشن دختره و پسره
کسی اسمشو میدونه؟
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین