• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

sanaz mpr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلا م من دنبال ی رمان میگردم اسمه دختره‌دلارامه‌ عاشق پسر داییش‌اهورا‌میشه دانیال دوست اهواراست عاشق دلارام‌ میشه‌اهورا‌و اسه ی قرار کاری میرع خارج از کشور دانیال عکس های فتوشاپ درست میکنه نشون پدر‌دلارام‌ میده پدر دلارام هم مجبورشون میکنه باهم ازدواج کنن
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

sanaz mpr

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلا م من دنبال ی رمان میگردم اسمه دختره‌دلارامه‌ عاشق پسر داییش‌اهورا‌میشه دانیال دوست اهواراست عاشق دلارام‌ میشه‌اهورا‌و اسه ی قرار کاری میرع خارج از کشور دانیال عکس های فتوشاپ درست میکنه نشون پدر‌دلارام‌ میده پدر دلارام هم مجبورشون میکنه باهم ازدواج کنن‌‌از‌کجا‌میتونم‌دانلودش‌کنم
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
س
سلام خسته نباشیداین رمان درمورد پسری هست ک سطح مالیش متوسط هست و بادختری ثروتمند نامزد هستن طی اتفاقی پسر تصادف میکنه و کور میشه و دختره هم بعد مدتی ولش میکنه وپسره افسردگی میگره ولی باکمک دختر عموش خوب میشه ودوباره درس رو شروع میکنه هرروز باکمک دختر عموش باهم مطالعه میکنن ینی اون میخوند این حفظ میکرد و میره کنکور ک جواب رو پسر میداد ودختر عموش مینوشت و اخرشم پزشکی قبول شد وباکمک دختر عموش یه مطب باز میکنن واخرش این دوتالاهم ازدواج میکنن وچشمای پسره هم خوب میشه اخرش فک کنم.لطفا برای اسمش راهنمایی کنین😭
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
سلامی مجدد یه رمان دیگه هم بود که دختر ایرانی ک مطلقه بود میره خارج از کشور درس بخونه و تو دانشگاه یه پسر بخاطر حجابش و پوشش بهش گیر میده و همش میگه بامن باش و...بعدذ هم متوجه میشه دختر مطلقه هست میگه تو ک مشکلی نداری بامن باش و دختره هم باسیلی ردش میکنه وپسر باگذشت زمان متوجه دین اسلام و...میشه و تاجایی ک مثل یه ملکه ی واقعی با دختر رفتار میکنه و حتی تو تولدش براش یه لباس طراحی میکنه باروبند و...فقط این یادمه اگه میدونین راهنمایی کنین لطفا😢خیلییییی وقته دنبالشم
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
یه رمانی بود ک یه سرگرد بخاطر یه ماموریت میاد بایه دختر فقیر نامزد سوری میکنن البته با اجازه ی پدرومادر دختر.چون دوست دختره رییس خلافکارا بوده بعد یه مدت دوستش سرگرد و دختره رو میدزده و با مار سرگرد رو تهدید میکنه که اطلاعات بده ولی قبول نمیکنه و خلافکاره مار رو میزاره زمین تا سرگرده رو نیش بزنه و..ولی دختره بدون ترس ماررو میگیره و رو گردن خلافکاره میزاره و ازاونجا فرارمیکنن و...تو اخراش هم پدرومادر دختره میمیره و عمو و خالش میان مثلا نگهش دارن ولی عموش به سرگرد میگه بیا باهاش ازدواج کن چون من نمیتونم نگهش دارم و...سرگرده هم چون دخترش بی مادر بود قبول میکنه و دختره رو میاره پیش خودش ولی میبینه خالش پاهاشو باسیگار سوزونده و...حنی یه جای رمان مادر سرگزده میاد دختره رو میندازه ازخونه. پسرش بیرون وپسره هم میاد میوفته دنبال دختر بگرده ک متوجه میشه کسی ازاون باند دزدیدنش وادامه ی داستان
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
آخرین ویرایش:

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
یه رمان دیگه هم بود ک دختره طراح لباس یا مهندس بود دقیقا یادم نیست و تو یتیم خونه بزرگ شده بود وباپسری ک شریک ودوستش از یتیم خونه بود باهم از خارج میان برای یه طراحی خاص و بایه پسر طراح دیگه اشنا میشه که فک کنم هیراد یا اهورا بود و یواش یواش بهم نزدیک میشن و...ممنون میشم کمک کنین.
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
سلام به رمان خوندم که دختره خیلی خجالتی بود و بخاطر اعتماد به نفس کم هیچکاری نمیکرد و یروز یه پسری رو دوست داره که اون پسر بخاطر اینکه برادر همین دختره خواهرشو ول کرده بود میخواسته انتقامشو از دختر بگیره و وقتی پسره دختره رو ول میکنه دختر ضربه بدی میخوره و میره خارج از کشور با یکی همسایه میشه که اسم دخترش هاناست و اون بهش خیلی کمک میکنه تا دختره اعتماد به نغس بگیره تروخدا اکه اسمش میدونید بگید چندساله دنبالشم
شهربازی.اسم دخترهم ارام بود
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
یک رمانی خوندم که دختره توی یه شرکت شروع به کار می‌کنه و عاشق پسره میشه. اسم پسره ارسطو بود فکر کنم یا یه همچین اسمی. میرن از طرف شرکت مسافرت یزد فکر کنم. دختره هی خون دماغ میشه بعد پسره میگه باید بره آزمایش بده. می‌ره ازمایش میده جواب آزمایش احتمال سرطان داده. دختره به کسی نمیگه درمورد ازمایش، می‌ره امام زاده و بعدش موهاشو ماشین می‌کنه و اینا و اونجا هم یه دختر کوچولو رو میبینه که اونم سرطان داره. کلی با هم حرف میزنن. پسره میاد مسافر خونه و دختره رو برمیگردونه. از اون روز هم دختره کلاه گیس می‌زاره که کسی نفهمه. یه روز تو یه ویلا با بچه های شرکتشون مهمونی گرفتن که جواب آزمایش دوباره دختره براش میاد و میفهمن که جواب آزمایش اشتباه بوده و دختره نارسایی شدید کلیه داره. بعد فکر کنم پسر عمه یا نمی‌دونم پسر عموی دختره بود که میاد خونشون و هی به دختره میخواد نزدیک بشه و زوری می‌خوان دختره رو شوهر بدن بهش. دختره برای خواستگاریش فرار می‌کنه و می‌ره چند روزی یه جا پناه میگیره. بعد اون پسری که دوستش داره که فکر کنم اسمش ارسطو بود میاد براش غذا اینا میاره. بعد فکر کنم وقتی برمیگرده بابای دختره انقدر میزنتش که حالش بد میشه میبرنش بیمارستان و پیوند کلیه نیاز داره و بعد اون پسره که دوستش داره یه کلیه بهش میده و بعد از اون خانواده دختره با پسره خوب میشن. راستی دختره یه برادر داره که ازدواج کرده و یه بچه کوچیک داره و زن داداشش هم خیلی ازش خوشش نمیاد

اسمشو یادم نیست. کسی اسمشو بلده؟

رمان قدیمیه حداقل کم کمش مال قبل از کروناعه.
شیطنت های قایمکی
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
سلام این رمان درمورد دختری ثروتمند بود ک به اصرارخودش باپسر فقیری ازدواج میکنه ولی پدرش از ارث محرومش میکنه وشوهرشم وقتی میفهمه کتکش میزنه واذیتش میکنه و...دختره میره سرکار.اونجا پسرصاحب کار اسمش امیر حافظ بود ک میبینه دختره خیلی ساده میگرده وبااین ک هرروز یه ماشین مدل بالا میارتش و کیبره بازم این لباس ساده میپوشه و سربه زیره و...حرصش میگیره چون نامزد خودشم اینجوری بود و بعداینکه مهریشو ازامیرحافظ میگیره میره ونامزدیو بهم میزنه برای همین امیر فکر میکرد اینم مثل اونه ولی بعدا متوجه میشه اینجوری نیست و...خیلییییی وقته دنبالشم اگه میدونین بگین لطفا
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان

نازنین سپیده

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
53
پسندها
2
دست‌آوردها
8
سلام رمان درمورد دختری ثروتمندی به اسم یاسمین بود ک بعد فوت پدرو مادرش.عموش بزور میخاست برای پسرش بگیرتش تختره هم روز عروسی جلوهمه جواب منفی میده وفرار میکنه ومیره خوابگاه بعدهم بخاطر پول میره خونه ی یک پسر کاربکنه اون پسرهم اینو همش اذیت میکرد دوست یاس(همون یاسمین)بارهابهش گفت ک بیاپیش خودم ولی قبول نمیکرد و... اخرش پسره عاشقش میشه و میرن یه عروسی و اونجا پسره متوجه میشه ک یاس همون یاسمین معروفه ک فرارکرده ومیگه کمک میکنم ثروتت رو بدست بیاری و....ولی یاس قبول نمیکنه.
 
انجمن رمان دانلود رمان دانلود رمان تایپ رمان
بالا پایین