• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Sara

کاربر رمان فور
کاربر رمان فور
سطح
4
 
ارسالات
9,789
پسندها
17,973
دست‌آوردها
143
مدال‌ها
4
سلام
چند سال پیش یه رمانی رو خوندم که درباره ی یه دختری بود که با خانواده ی عموش زندگی می کرد و پدر و مادرش رو از دست داده بود و بعد هم عموش رو از دست میده و زنعموش چون اون رو مسبب تمام بدبختی هاش میدونه مجبورش می کنه با مردی ازدواج کنه که یه بچه داره و به شدت عصبی و شکاکه...
بانوی کوچک
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

زینب

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
نه این نیست..
میدونین در واقع دختره عاشق پسر عموش میشه و زنعموش توی یه فرصت مناسب که پسرش ازخونه دور بوده به زور دختر رو مجبور به ازدواج میکنه با مردی که خیلی شکاکه و یه شهر دیگه زندگی میکنه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

آرتمیس

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
اسم این رمان چیه
دختره ناپدریش بهش نظر داره. برای فرار فک کنم میره پیش مادربزرگش. اونجا یه همسایه داشتن اسمش جهانبخش بوده و....
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

roya

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
1
دست‌آوردها
1
با سلام

اگر اسم رمانی رو فراموش کرده اید، لطفا قسمتی از رمان رو اینجا بنویسین تا کاربران به شما کمک کنند.
سلام من دنبال ی جور رمانی میگردم که دختره شبیه مامان پسره باشه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

Faez

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
1
دست‌آوردها
3
با سلام

اگر اسم رمانی رو فراموش کرده اید، لطفا قسمتی از رمان رو اینجا بنویسین تا کاربران به شما کمک کنند.
سلام میشه اسم این رمان رو هم بگید
یه دختر با پسری تصادف میکنه و پسره با نقشه ای ک میکشه مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه پسره خوانواده مذهبی ای داره و دختر رمان چشم ابی بود شغل پسره خواننده بود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

saha

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
101
پسندها
41
دست‌آوردها
28
سن
15
محل سکونت
اصفهان
سلام من خیلی وقت پیش یه رمانی خوندم که توش اسم شخصیت اصلی رمان کیانا بود و خواهر دوقلویی به نام کیمیا داشت . کیانا چون توی رانندگی حرفه ای بوده ، راننده پسر مغروری میشه که بعدها متوجه می شه اون پسر از فامیل های مادریشه ....
لطفا اگه کسی اسم این رمان رو می دونه راهنماییم کنه واقعا احتیاجش دارم .
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: M.m88

saha

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
101
پسندها
41
دست‌آوردها
28
سن
15
محل سکونت
اصفهان
سلام من دنبال یه رمان تخیلیم
درمورد یه دختر با چشمای بنفشه که تو یه سفر علمی از طرف دانشگاه هواپیماش سقوط میکنه دختر وارد یه سرزمین ناشناخته میشه اول مردمش نمیفهمن غریبست اما بعد متوجه میشن و میخوان نابودش کنن اونم فرار میکنه تو یه جنگل طلسم شده که یه روح سرگردون اونجا بوده
روحه یه پسره بوده که طلسم شده
یه جاشم یادمه برای باطل کردن طلسم جنگل دنبال یه اژدها میره تو راه یه دزد دریایی بهش کمک میکنه اون اژدهاهم یه پسره طلسم شده بوده که عاشق دختره میشه بخاطرش جونشو ازدست میده
دختره خودش عاشق اون روحه طلسم شده جنگل بوده
داستان یه جادوگر بدجنسم داشته که اون روحه بخاطر طرد شدن از سرزمین باهاش همدست بوده اما پشیمون میشه به دختر کمک میکنه برگرده دنیای خودش
دختره راضی نبوده اما برمیگرده
تویه جاده که با دوستش داشته میرفته متوجه یه شهر عجیب میشن برای استراحت میرن اونجا که دختر اونجا همون دزد دریایو میبینه متوجه میشه اون سرزمین ناشناخته همینجا رو زمین بوده
دنبال پسره میگرده که بهش میگن پسره بعد رفتنش تبدیل به یه گردباد شده و تو جنگل سرگردونه میره دنبالش مردم شهر میخواستن از طریق اون پسرو پیدا کنن نابودش کنن دیگه نمیدونم چی میشه ولی آخرش طلسم باطل میشه این دوتام باهم ازدواج میکنم :)
خیلی دنبالش گشتم لطف میکنین اگه میدونین اسمشو کمک کنین :)
اسمش دنیای رازمینا هست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

♡Anita♡

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دوستان😊
من چند سال پیش این رمان رو خوندم که دختره با یه پسری به اجبار ازدواج میکنه.
با اینکه دختر آزادی هست، اما به صورت فرمالیته با چادر جلوی پسره ظاهر میشه تا صورتش رو نبینه.
تا اینکه پسر به مهمونی دعوت میشه که دختره هم از طرف کس دیگه ای به همون مهمونی دعوته.
وقتی همدیگرو میبینن، دختره اونو میشناسه اما پسره بدون اینکه اطلاع داشته باشه اون کیه، ازش خوشش میاد.
یه روز اتفاقی چادرشاز سرش میکشه و پسره صورتش رو میبینه.
متاسفانه بقیه داستان یادم نیست فقط فکر کنم که اسم دختره نفس بود.
ممنون میشم اگه میدونید راهنماییم کنید
من خوندم رمانشو خان زاده
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

saha

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
101
پسندها
41
دست‌آوردها
28
سن
15
محل سکونت
اصفهان
سلام
من دنبال یه رمان میگردم که دختره طراحی دوخت خونده و پسره ام طراحی دوخت خونده و میاد با برادرش طبقه بالای خونه اونا زندگی میکنه دختره و پسره که اسمشون یادم نیس باهم‌ صوری نامزد میکنن تا بتونن دختر دایی پسره رو که اسمش طلایس پیدا کنن دختره یه برادر داره که اسمش طاهاس پسره فک میکنه دوس پسرشه یه بارم سر این موضوع دختررو میزنه این رمان فصل دوم هم داره که پسره با خواهر ناتنی دختره ازدواج میکنه و دختره هم فکر میکنه پسره بهش خیا*نت کرده
فکر کنم اسمش طلاییه بود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Ghazalbanooo

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
1
دست‌آوردها
3
سلام من دنبال ی رمانم که دختره و پسره صوری باهم ازدواج میکنن ینی فقط اسمشون تو شناسنامه هم دیگس و پسره انگار خارج هس و هم دیگ رو ندیدن و یه زن واسطشون بوده وقتی ک زنه میمیره تو مراسمش هم دیگ رو میبینن اسم پسره هم فکنم رضا بودش لطفا لطفا اگر کسی اسمش رو بلده بهم بگه ممنون میشم.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara
بالا پایین