-
- ارسالات
- 7
-
- پسندها
- 0
-
- دستآوردها
- 1
یه رمانی بود دختره میخواست از خونشون بالا بره بعد یه سرباز اونو بازداشت میکنه زنگ میزنه مافوقش تا بیاد تکلیف دختره رو روشن کنه مافوقش از سربازه سوال میکنه که دختره اسمش چیه و اینجا معلوم میشه که دختره سروانه اسم دختره هم نگاه آریا بود فکر کنم میشه اسم رمانو بگین