ویژه رمان های گمشده

ŠHÂHŽÂĐÊH · 2021-12-20

من دنبال یک رمان میگشتم اسم دختره یادم نیست ولی خیلی خوشگل بود و شکل مونیکا بلوچی بود و یک برادر داشته که سرطان خون گرفته و مرده. مادرشم از غم برادرش مرده و این دختره میره خارج از کشور دنبال تابلو خانوادگی که برای پدرش خیلی ارزشمنده (دختره خیلی پولداره) اونجا عاشق اون کسی میشه که تابلو دستشه اون پسره هم همینطور پسرم خیلی خوشگل بوده خلاصه اونو به بهانه اینکه چند نقاشی برام بکش این تابلو بهت میدم نگهش میداره در اخر ازدواج میکنن و فامیل دختره نمیدونم کیش بود اموال دختره رو میخواسته میاد شوهر دختره رو میدزده و معتادش میکنه خلاصه پیداش میکنن و ترکش میدن پایانش خوبی داشت اگه کسی اسمشو میدونه بگه لطفا خیلی ذهنم درگیره ممنون

marjan · 2021-12-20

سلام. دنبال اسم این رمان میگردم ممنون میشم کمکم کنید.
در مورد ی دختری هست که اموزشگاه رانندگی کار میکنه پدرش فوت میکنه و خواهرش در شهرستان دانشجوست به طور اتفاقی با پسر داییش اشنا میشه و هتل دارن و پسر داییش خیلی شیطون و دوست دختر زیاد داره و بعدها مشخص میشه که بخاطر ازدواج مادرش با پدر خانواده مادره طردش کردن ..کسی اسم رمانو میدونه ؟؟؟؟

narsis7_ · 2021-12-20

سلام به همه
من دنبال یه رمان میگردم که چندسال پیش خوندم ولی یه مدته هرچی فکر میکنم اسمشو یادم نمیاد اگه میدونید بگید یه دنیا ممنون میشم
خلاصه اش این بود که دخترِ مامانش لباس عروس میدوخت مزون داشت خود دخترِ خیلی دوست داشت برِ خارج اما باباش میگفت باید ازدواج کنی تا بتونی بری اینم صوری با یه پسر ازدواج میکنن میرن خارج بعدش اونجا دخترِ معتاد میشهُ بعدش میاد ایران
خیلی مبهم یادمه
کسی میدونه اسم رمان چیه؟

roni · 2021-12-22

سلام
یه رمانی بود درست یادم نمیاد ولی اسم دختره رها بود یه داداش کوچیکتر داشت به اسم رهام خیلیم مغرور بود. بد پسر یه کاره مامان بزرگش میاد ایران و دوست نامزد دوست رها از اب در میاد و در اخر این طرف میره خواستگاری رها بهش قرص میده رها هم تو حالت منگی جواب بله رو میده و ی روزم با این پسره تو خونشون دعوا میکنن قلب دختره درد میگیره و میرن بیمارستان کسیم نمیدونسته که این مشکل قلبی داره
و دیگه اینم یادمه که پسره یه خواهر داره که درواقع از پدر یکین ولی مادرشون یه نفر نیست و بابای پسره از وجود دختره خبر نداره/:
( تنها چیزی که ازش یادمه همینه کسی اسم رمانو میدونه ؟ :)))) )

sma7676 · 2021-12-23

#p444

سلام

شبتون بخیر

ببخشید یه رمان من قبلا خوندم

موضوعش این بود که دختر و پسری بودن که مادر دختر با پدر پسر ازدواج کرده بودن

و بعد ازدواج اونها بین این دوتا صیغه محرمیت خونده شده بود

و دقیق دیگه یادم نیست بقیه اش

ممنون میشم پاسخ بدین اسم رمان‌چیه

چون خیلی گشتم و پیدا نکردم

sma7676 · 2021-12-24

Sara گفت:
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس

سلام شبتون بخیر ببخشید یه رمان من قبلا خوندم موضوعش این بود که دختر و پسری بودن که مادر دختر با پدر پسر ازدواج کرده بودن و بعد ازدواج اونها بین این دوتا صیغه محرمیت خونده شده بود و دقیق دیگه یادم نیست بقیه اش ممنون میشم پاسخ بدین اسم رمان‌چیه چون خیلی گشتم و پیدا نکردم

سوگند خآنوم · 2021-12-25

صلم یه رمان بود ۴ سال پیش خونده بودمش اسم دختره رو نمیدونم اما اسم پسره دانیال بود باهم دعوا میکنن و پسره تو راه شمال تصادف میکنه حافظشو از دست میده دختره باهاش ازدواج میکنه تا حافظشو برگردونه اسم رمان رو میدونید بگین لطفا❤️

Mb8290 · 2021-12-25

اسم رمان چیه؟؟؟
پسره تحت تاثیر خوردن یه دارو یا پودر خانوادشو میکشه ولی خودش نمیدونسته دنبال قاتل خانوادش میگرده.دوربین های مداربسته فیلمشو ضبط کرده بودنگنمیدونم چی بود پاپوش براش درست کردن بودن یا نه ولی وقتی فهمید باورش نمیشد!!!

roni · 2021-12-25

R.m گفت:
سلام دنبال یه رمان میگردم ک تا جایی ک یادمه داستان یه دختر بود ک با پسر ) خاله ، دایی ، عمو ، عمه ) اش زندگی می‌کنه پسره هم به شرط اینکه خدمتکارش باشه و بهش توی خونه بگه ارباب اجازه میده باهاش زندکی کنه و خرج شو میده ، توی یه تیکه ی داستان دختره فلج میشه و هیچ کدوم از اعضای بدنشو نمیتونه حرکت بده ، توی داستان دختره ک دوتا عاشق داره ( یکی پسر ه یکی دوست پسره ک با اینا خیلی صمیمی ) دوست پسره میاد قلبشو میده به دختره

فک کنم منظورت چرخه عشق ما سه نفر هست :)))))

roni · 2021-12-25

رهایی گفت:
یه رمانی بود دوتا دختر بودن که یه شهر دیگه درس میخوندن یکی از دخترا میره خونه بگیره یجا توی یه خونه یه اتاق بهش میدن که مال دوتا پیرمرد و پیرزن که پسرشون پلیسه و یک دوست پلیسم داره
کسی اسم این رمان و مید

رهایی گفت:
یه رمانی بود دوتا دختر بودن که یه شهر دیگه درس میخوندن یکی از دخترا میره خونه بگیره یجا توی یه خونه یه اتاق بهش میدن که مال دوتا پیرمرد و پیرزن که پسرشون پلیسه و یک دوست پلیسم داره
کسی اسم این رمان و میده؟؟

فک کنم منظورت سه سوت هست :)))

ویژه رمان های گمشده

ŠHÂHŽÂĐÊH

تازه وارد

marjan

تازه وارد

narsis7_

تازه وارد

roni

تازه وارد

sma7676

تازه وارد

sma7676

تازه وارد

سوگند خآنوم

تازه وارد

Mb8290

تازه وارد

roni

تازه وارد

roni

تازه وارد