-
- ارسالات
- 384
-
- پسندها
- 404
-
- دستآوردها
- 63
هوف حالا اینو نگاه
افسون:اوف میشه انقدر گیر ندی
میران:نخیر خانم
تفسون:اصلا بگو ببینم تو چجوری اومدی اینحا
میران:فکر کنم یادت رفته تراسامون کناره همه و یکم فاصله داره از هم و راحت میشه رفت و آمد کرد.
راست میگفت!
افسون:خب باشه دلیل نمیشه تو بیای اینجا
بعدشم پاشدم رفتم تو که گوشیش زنگ خورد جواب داد.
میران:جانم عزیزم؟
.......
میران:آخ قربونت بشم باشه.
.......
میران:اوووم بدجوری میخوام!
.......
میران:الان میام پیشت عزیزم کاری نداری فدات شم باشه خدافظ.
بغض کردم اون کی بود که اینجوری قربون صدقش میشد!
منظورش از میخوام چی بود
یعنی ممکنه....
نه نچ سرمو تکون دادم تا از این فکرا نکنم
سری دره تراسو بستم و بدو بدو رفتم تو اتاقم خودمو رو تخت انداختم و گذاشتم اشکام راهشون و باز کنن
اون دوست دخترش بود ؟؟
یا شایدم نامزد کرده.
خدا جونم من ازت فقط عشقشو میخوام
انصاف نیست که منو عاشقه خودش کنه با این غیرتی شدناش ولی با یکی دیگه ازدواج کنه
عشقه یکی دیگه باشه
افسون:اوف میشه انقدر گیر ندی
میران:نخیر خانم
تفسون:اصلا بگو ببینم تو چجوری اومدی اینحا
میران:فکر کنم یادت رفته تراسامون کناره همه و یکم فاصله داره از هم و راحت میشه رفت و آمد کرد.
راست میگفت!
افسون:خب باشه دلیل نمیشه تو بیای اینجا
بعدشم پاشدم رفتم تو که گوشیش زنگ خورد جواب داد.
میران:جانم عزیزم؟
.......
میران:آخ قربونت بشم باشه.
.......
میران:اوووم بدجوری میخوام!
.......
میران:الان میام پیشت عزیزم کاری نداری فدات شم باشه خدافظ.
بغض کردم اون کی بود که اینجوری قربون صدقش میشد!
منظورش از میخوام چی بود
یعنی ممکنه....
نه نچ سرمو تکون دادم تا از این فکرا نکنم
سری دره تراسو بستم و بدو بدو رفتم تو اتاقم خودمو رو تخت انداختم و گذاشتم اشکام راهشون و باز کنن
اون دوست دخترش بود ؟؟
یا شایدم نامزد کرده.
خدا جونم من ازت فقط عشقشو میخوام
انصاف نیست که منو عاشقه خودش کنه با این غیرتی شدناش ولی با یکی دیگه ازدواج کنه
عشقه یکی دیگه باشه
آخرین ویرایش توسط مدیر: