• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

nargesi

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
32
پسندها
52
دست‌آوردها
18
محل سکونت
مشهد
سلام
اسم این رمانو میخاسم

بهار تو یه تصادف میره تو کما
بعد از بهوش اومدنش خوانواده پسره میرن دنبال رضایت گرفتن از خوانواده بهار
بهار رضایت میده به شرطی که پسره راننده شخصیش شه بعد .....
اسم پسره رو یادم نیس)


اسمشو میدونین؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

AmirMohammadK

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
4
دست‌آوردها
3
سلام
یه رمان بود که یه شاهزاده به خاطر جنگ سرزمین خودشو ترک میکنه و توی جنگل با یه خواهر و برادر آشنا میشه که برادره قدرت باد رو داره و خواهره هم نمیدونم قدرت خاک یا آتش یا آب
سه نفری میرن دنبال یه چیزی که جنگ رو تموم کنه و با یه آدم بدی آشنا میشن
آخر داستان معلوم میشه پسره همون آدم بده است و خواهرشو میکشه
بعد شخصیت اصلی میره به جنگش و زخمی میشه
داستان تموم میشه
تو جلد دومش شاهزاده هه فراموشی گرفته
لطفا اسمشو بگین
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Hadesh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
تهران
سلام خسته نباشید

من چند سال پیش رمانی خوندم پلیسی و عاشقانه بود اسم دختر نمیدونم ستاره بود یا ن ولی اسم خواهرش دریا بود این دختر بعد چند سال از یه کشور دیگه میاد ایران توی اون کشورم پلیس بوده با دوستاش میاد ایران خواهرش دریا و چند تا از فامیل هاشم پلیس هستن دوتا پسر که با هم برادران هم به جمع اینا اضافه میشن اولش این دخترو نمیشناسن توی معموریت دخترو گریم مرد میکنن میفرستن بعد دوسته دختر خیانت کار از اب در میاد همونی که با هاش از کشور دیگه امده یه روز دختر میفهمه بچه واقعی خوانوادش نیست همکارش توی کشوری که ازش امده میاد برای همکار با این دخترو دوستاسو فامیل خواهرش بشه که توی یک مهمنی که پدر مادر پسر هم دعوت میکنن پدر بزرگ دختر با مادر بزرگش میفهمن مادر پسر دختر خودشونه مشخص میشه دختر بچه عمشه یعنی قبلش فکر میکرد اون عمش ولی بعد که عمشیعنی مامانشعکس دخترو نشون بابا مامانش یعنی پدر بزرگ مادر بزرک دختر میده اونا میگن این دختر دخترتونع دخترم برادرش یعنی همون داییش اونه پیدا کرده و به فرزندی قبل کرده و بزرگش کرده ولی هیشکس خبر نداشته پسرم میفهمه خواهرش که میگفتن مرده همون همکار چشم آبی خوش رنگشه بعد که معموریتشو تموم میشه دختر با یکی از اون دو برادر ازدواج مبکنه

اگه اسمشو میدونید حتما بگید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

Hadesh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
تهران
سلام خسته نباشید

من چند سال پیش رمانی خوندم پلیسی و عاشقانه بود اسم دختر نمیدونم ستاره بود یا ن ولی اسم خواهرش دریا بود این دختر بعد چند سال از یه کشور دیگه میاد ایران توی اون کشورم پلیس بوده با دوستاش میاد ایران خواهرش دریا و چند تا از فامیل هاشم پلیس هستن دوتا پسر که با هم برادران هم به جمع اینا اضافه میشن اولش این دخترو نمیشناسن توی معموریت دخترو گریم مرد میکنن میفرستن بعد دوسته دختر خیانت کار از اب در میاد همونی که با هاش از کشور دیگه امده یه روز دختر میفهمه بچه واقعی خوانوادش نیست همکارش توی کشوری که ازش امده میاد برای همکار با این دخترو دوستاسو فامیل خواهرش بشه که توی یک مهمنی که پدر مادر پسر هم دعوت میکنن پدر بزرگ دختر با مادر بزرگش میفهمن مادر پسر دختر خودشونه مشخص میشه دختر بچه عمشه یعنی قبلش فکر میکرد اون عمش ولی بعد که عمشیعنی مامانشعکس دخترو نشون بابا مامانش یعنی پدر بزرگ مادر بزرک دختر میده اونا میگن این دختر دخترتونع دخترم برادرش یعنی همون داییش اونه پیدا کرده و به فرزندی قبل کرده و بزرگش کرده ولی هیشکس خبر نداشته پسرم میفهمه خواهرش که میگفتن مرده همون همکار چشم آبی خوش رنگشه بعد که معموریتشو تموم میشه دختر با یکی از اون دو برادر ازدواج مبکنه

اگه اسمشو میدونید حتما بگید
کسی میدونه خیلی دنبالش بودم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: M.r.p

shima 80

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
1
دست‌آوردها
3
سلام . من دنبال ی رمانم که اولش اینطوری شروع میشع دختره باباش مجبور میشع که کار خلاف انجام بده و اونا میخوان که ی شخص مهم رو با جلیقه انتهاری نابود کنند دختره هم یواشکی با پلیس تماس میگیره و لوشون میده .بعدش باباش کشتع میشه و پسر یکی از دوستای باباش بهش کمک میکنه فک کنم اسم دختره مهتا باشع و رمان هم انلاین باشع ممنون میشم اگه اسمشو میدونید بهم بگید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

Amirshahab71

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
2
دست‌آوردها
3
من دنبال اسم یه رمان هستم که دختره رییس شرکت هست و پسره داستان اسمش سیاوشه،دختره عاشق سیاوش میشه ولی خیلی مغرور و خشک هست و به زور پول با سیاوش ازدواج میکننه،داخل اسم رمان هم یه ملکه بود ولی دقیق اسم رمان یادم نیست ممنون میشم راهنمایی کنید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: M.r.p

Amirshahab71

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
2
دست‌آوردها
3
سلام من دنبال یه رمان هستم که دختره رییس شرکته و خیلی مغرور و خشک و جدی هست تا اینکه عاشق فردی به اسم سیاوش که تازه استخدام کره میشه ولی سیاوش عاشق دختر خدمتکار خونه همین دختره هست ولی دختره با پول با سیاوش به زور ازدواج میکنه،میشه راهنمایی کنید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

Hadesh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
تهران
سلام
دنبال یع رمان هستم که دختر باباش باغبانو سرایداری خونه ارباب هست پسر ارباب از خارج میاد با دختر اولش یکم لج هس بعد بهش میگه با من ازدواج کن دخترم قبل میکنه ازدواج میکنن پسر به دختر دیگه رو دوست داره ولی یه مریضی داره نمیدونم مریضیش چی بود ولی نمیتونست نزدیک دختر بشه ن اون ن دختر مورد علاقش دختر آرایشگر هس یه روز وقتی ارایشگاه بودیه زنه میاد انجا این دختر کارشو انجام میده زنه خوشش میاد شمارشو میگره بعد چند ماه زنگ میزنه میگه عروسی داریم میخوام تو ارایش مارو بکنی انجا با پسر زنه اشنا میشه اول خیلی لجن بعد میفهمه پسر همون مهرداد روانشناسه بعد میره پیشه پسر از شوهرش میگع بعد کم کم مهرداد و دختر عاشق هم میشن شوهر دختر ازش طلاق میگره نمیدونم چی میشه یک سال بعدش دوباره مهردادو میبینع و بعدش ازدواج میکنن

لطفا اسمشو میدونید زودبگید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

Hadesh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
5
دست‌آوردها
3
محل سکونت
تهران
یه رمان دیگه هم خوندم که نمیدونم چی بود ولی دنبالشم دختر مادرش مرده نامادریش ازشکار میکشه اذیتش میکنه یه روز مجبور میکنن بخاطر پول دنتر با یکی عروسی کنه دختر روز عقدبا کمک دوستش فرار میکنع بعد فرار میکنه با اون لباسا چند نفر مزاحمش میشن که دو برادر که از اونجا رد میشدن که برن عروسی دوستشون اینارو میبینن به دختر کمک میکنن بعد دختر بی هوش میشه اینام میبرن خونشون که یه زنه که توی خونشون کار میکنه ازش مراقبت میکنه دخترم خیلی خوشگل بود وقتی توی نور میبیننش هر سه مات میمونن خلاصه برادر بزرگه دکتر دختر درمان میکنه بعدش دختر به اینا میگه چه اتفاقی افتاده اوش نمیخواستن کمکش کنن ولی بعد کمکش میکنن و دخترو میبرن خونه مادر بزرگش که به هیچ مردی غیر از این دوتا برادر اجازه ورود نمیده دختر به پیر زنه میگه پیر زنه هم میگه باید با کسی صوری ازدواج کنی به اون دو برادربا با یه پسر دیگه میگه کدامتون باهاش ازدواج میکنن اونام میگن فکر کنیم ولی برادر بزرگه قبول نمیکنه و چون برادر کوچیکه دختر عمه یا خالشو دوست داره نمیتونه و چون دختر اونکی پسرو نمیشناسه اونو قبول نمیکنه ولی اخر برادر بزرگه قبول میکنه قبول میکنه خلاصه بعد میفهمه دختر پدرش پدر واقعیش نیست و مادر و پدرش تصادف کردن مادرش مرده و پدرش یه زن دیگه گرفته که اون پسر سومی که دختر قزولش نکرد پسر زن باباش بوده بعد چند ماهم برادر بزرگه و دختر با هم از دواج میکنن

اگه اسم اینم میدونید لطف کنید بگید
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
  • ایول
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sara

melisa0099

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
28
پسندها
33
دست‌آوردها
13
سلام دوستان رمان فوری دنبال رمان با این خلاصه می گردم:

دختره میره پرستاری یه پیرزن رو می کنه برای پایان نامه اش بعد پسرش پلیس این میره با اون همکاری میکنه بعد عاشق هم میشن و سپس دختره حامله میشه و اونوقت میره به مامان و باباش میگه که این کار هارو کرده 😑
خلاصه دعوا میشه و این غش می کنه و باباش اون رو می بخشه

و سلام نامه تمام
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین