• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Zahragh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
یه رمان قبلا خوندم که دختره توسط دوست برادرش بهش تجـ**ـا**وز میشه البته بردار دختره هم به خواهر اون پسره تجاوزه کرده بود اینم برا انتقام اینکارو کرد بعد برادر دختره میره با دوستش دعوا میکنه تو یه اتفاق پسره ک میمیره برادر دختره میره زندان دختره ناچار میشه با بردار اون پسری ک فوت کرده ازدواج کنه و باردار میشه و شوهرش میمیره بعدش مجبور میشه با پسر دیگه ای اون خانواده ازدواج کنه اسم شخصیت ها فقط میدونم یکی از شخصیت ها اسمش امیرحسین و یکی دیگه امیرحسام بوداگه اشتباه نکنم که هر دوتا داداش میمیرن یکی دیگم امیرعلی فک کنم البته لطفا هرکی میدونه بگه اسم رمان رو


نقل‌قول
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

حلما

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
من دنبال ی رمان مذهبی میگردم که دختره خارج از کشور بود. ی پدری داشت که قمار می کرد و مشروب می خورد و از ساواک ایران بود و فرار کرده بود. بعد داداشه دختره غیبش میزنه دختره با ی مردی که فک کنم اسمش عثمان بود میگرده دنبالش که فکر میکنه توی داعشه بعد مرتب معده درد داره و میره ایران با مادرش و حسام دوست داداشش رو پیدا میکنه و ی ماجرایی هایی رخ میده و میفهمن دختره سرطان معده داشته و حسام در اصل ی مامور توی سپاهه و داداشه هم بر می گرده و این دو تا با هم ازدواج میکنن بعد آخرش حسام که فکر کنم اسم اصلیش امیر مهدی بود شهید میشه.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

مهدخت

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
من یه رمان قدیمی رو حدود ۱۳_۱۴ سال پیش خوندم که اون موقع هم البته قدیمی محسوب میشد. داستان درمورد یک خانواده بود که توی یک خونه بزرگ سرایدار بودن که صاحبان اون خونه ایران نبودن. بعد یه مدت پسر اون خانواده که پزشک بود از خارج بر میگرده به خونه شون. خانواده سرایدار یک دختر دارن به اسم مهری که پسره بهش علاقه مند میسه و میخواد باهم برن مهمونی. تو مهمونی با یک پسر دیگه به اسم سجاد ملقات میکنه که اونم از قصا خاتواده فقیری داره و با یک دختر که بهش علاقه مند شده و ثروتمنده اونده اونجا. نمیدونم چطور شده که این دختره با اون پسر سجاد ازدواج میکنه و میرن خونه پدر پسره تو اتاق یا پشت بام یادم نیست زندگی میکنن. به مرور پسره و خانواده ش اینو خیلی آزار میدن و همون پزشکه کمکش میکنه جدت بشه و باهم ازدواج میکنن.
کسی میدونه اسم این رمان چی بود؟ در بدر شدم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

مهدخت

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
من یه رمان قدیمی رو حدود ۱۳_۱۴ سال پیش خوندم که اون موقع هم البته قدیمی محسوب میشد. داستان درمورد یک خانواده بود که توی یک خونه بزرگ سرایدار بودن که صاحبان اون خونه ایران نبودن. بعد یه مدت پسر اون خانواده که پزشک بود از خارج بر میگرده به خونه شون. خانواده سرایدار یک دختر دارن به اسم مهری که پسره بهش علاقه مند میسه و میخواد باهم برن مهمونی. تو مهمونی با یک پسر دیگه به اسم سجاد ملقات میکنه که اونم از قصا خاتواده فقیری داره و با یک دختر که بهش علاقه مند شده و ثروتمنده اونده اونجا. نمیدونم چطور شده که این دختره با اون پسر سجاد ازدواج میکنه و میرن خونه پدر پسره تو اتاق یا پشت بام یادم نیست زندگی میکنن. به مرور پسره و خانواده ش اینو خیلی آزار میدن و همون پزشکه کمکش میکنه جدت بشه و باهم ازدواج میکنن.
کسی میدونه اسم این رمان چی بود؟ در بدر شدم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

مهربون

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان خوندم که دختره وضع مالی چندان خوبی نداشت و پسری که وضع مالی خوبی داره این دخترو از لحاظ مالی تامین میکنه تااینکه یه روز داداش بزرگش داره ازخارج میاد و چون حساسه رواینکه مادرش پرستارداره یانه دنبال پرستارمیگرده تااین دختره ک میفهمه میگه من پرستارشون میشم و این دونفرهمو دوست داشتن ولی اعتراف نکردن هنوز داداش بزرگه ک میاد عاشق این دخترمیشه و داداش کوچیکه فک میکنه دختره دوسش نداره و بخاطر داداشش کنارمیکشه دختره ام ک اینجوری میبینه کنارمیکشه و جواب بله رو میده اینا نامزدمیشن تااینکه باهم میرن یه مهمونی تواین مهمونی به دختره مزاحمت میشه وبعد دختره میره خونشون نمیخاد اونا بفمن حالش خوب نیس تااینکه قبول میکنه وبعد چند روز عکسای دختره میاد دم خونه فک میکنن دختره خرابه و.. نامزدش ولش میکنه و داداش کوچیکه چون ابروشون نره دختررو میگیرش وعقد میکنن و بعد یه روز دختره بعدمدت ها ک میره بیرون تصادف میکنه ومیره توکما اونجا میفهمن اشتباه کردنو دختره بیگناه بوده اسمشو میشه بگین؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

kaghaz

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
د
سلام .یه رمانی بود خوانواده دختره برای بیماری که زن برادر دختره داشت همشون رفتن خارج و دختره تنها موند و... میشه اسمشو بگین؟ ممنون
در همسایگی گودزیلا فک کنم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Hasti.HN

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
من یک رمانی خوندم اما متأسفانه اسمش رو فراموش کردم موضوعش در رابطه با یک خواهر و برادر یا دو برادر بود دقیق یادم نیست که یکی از اون ها که کوچکتر هم بود توی استخر رفت و فلج اطفال گرفت و فلج شد بعد اون یکی خیلی سعی میکرد ببردش بیرون و بهش امید بده بعدم یه پرستار براش گرفتن که بد اخلاق بود و بعد عوضش کردن و یه پرستار دیگه گرفتن یه مزرعه هم کنار خونشون بود که یه پسرم اونجا چند تا اسب داشت بعد اون یکی که سالم بود بود خیلی به برادر فلجه اسرار می کرد که بیا بریم توی مزرعه و سوار درشکه بشیم آخرشم برادر فلجه امیدوار شد
اگر کسی اسمش رو می‌دونه لطفاً بگه تشکر
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش:

ف.جیم

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ف.جیم

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بسم ایزد لایزال
سلام
کاربران عزیز اگر رمانی هست که اسمش رو فراموش کردید و فقط قسمت‌هایی ازش در خاطرتون هست اینجا درجش کنید تا دوستان اگر اسمش رو می‌دونستند ذکرش کنند.
نکات مهم:
۱_ از پرسش اسم رمان‌هایی که باز و صحنه‌دار هستند جدا بپرهیزید چون بدون اطلاع قبلی پاک خواهد شد!
۲_ اگر پاسختون داده نشد یا اشتباه پاسخ دادند لطفا از تأکید زیاد بپرهیزید کمی بگذره جوابتون داده میشه.
۳_ از ایجاد تاپیک جداگانه برای پرسش اسم رمان، یا نظر دهی راجع به رمان‌ها خودداری کنید.
سپاس
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

ف.جیم

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
5
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام
وقت بخیر
خیلی وقت پیش یه رمان خوندم
دختره از شوهرش جدا میشه چون بچه دار نمیشه
بعد میره با عموی شوهرش ازدواج میکنه ک سن بالاس و بسیار پولدار.
یه تیکه هم یادمه ک باعموعه میرن مراسم نامگذاری بچه شوهر قبلیش یه معرکه راه میندازه.
یا اینکه بر اساس یه افسانه یه گردنبند میگیرن و خون انگشت حلقه شکن رو میریزن تو اون گردنبنده ک همیشه باهاشون باشه و عشقشون ابدی.

کسی میدونه اسمش چیه؟من دارم خل میشم از فکر کردن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین