سلام من یه رمان خونده بودم الان اسمش و فراموش کردم
داستاندختری که پدر و مادرش توی تصادف میمیرن بعد پیش خانواده عموش زندگی میکنه پسرعموش عاشقش شده و عموش ازش خواستکاری میکنه
دختره چون فکر میکنه که به عموش مدیونه خواستگاری پسرعمو رو قبول میکنه اما براش شرط میزاره و میگه فقط تو خونه با هم همخونه هستیم
بعد ازدواج میکنن و کم کم عاشق پسره میشه
دایی دختره هم با دخترعموش ازدواج میکنه
داستاندختری که پدر و مادرش توی تصادف میمیرن بعد پیش خانواده عموش زندگی میکنه پسرعموش عاشقش شده و عموش ازش خواستکاری میکنه
دختره چون فکر میکنه که به عموش مدیونه خواستگاری پسرعمو رو قبول میکنه اما براش شرط میزاره و میگه فقط تو خونه با هم همخونه هستیم
بعد ازدواج میکنن و کم کم عاشق پسره میشه
دایی دختره هم با دخترعموش ازدواج میکنه