-
- ارسالات
- 9
-
- پسندها
- 5
-
- دستآوردها
- 3
یه رمانی بود دوتا دوست بودن یکیشون از ساختمون میوفته میمیره همه فکر میکنن تقصیر دوستشه میندازنش زندان بعد پدر اون دختری که مرده به دختره میگه به شرطی میزارم اعدام نشی که صیغه من بشی برام پسر بیاری دختره هم قبول میکنه براش اسم بچه میاره این رمان چیه🥺🥺