سلام یه رمان بود به اسم هجرت عشق نویسندشم یه پیچک نامی بود الان هر چقدر دنبال رمانش میگردم تالارش رو پیدا نمیکنم. راهنمایی میکنید؟
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
-
- ارسالات
- 91
-
- پسندها
- 36
-
- دست‌آوردها
- 18
این رمان به اتمام رسیده و شما می‌تونید
توی تالار ویرایش، به مطالعه‌اش بپردازید.
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من دنبال یه رمان هستم که یه دختره بخاطر قرض پدرش که زیر سفته هاشو خود دختر امضا کرده مجبور به کار کردن میشه میره پرستار سه تا بچه دوتا پسر و یه دختر کوچولو میشه اسم دختره دنیز واسم پدر بچه ها آریا و فوتبالیست هم هست
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
لطفا اگ اسم این رمان رو میدونید بگید (دختره با نامزدش عکاسی دارن نامزدش ممیره بعد دوست پسره ک دکتره تو مراسم ختم میفهمه ک دختره بارداره اسم شوهر دختره هم فک میکنم امیر بود
-
- ارسالات
- 24
-
- پسندها
- 63
-
- دست‌آوردها
- 18
یعنی واقعن هیچکس نمیدونه من باید چیکار کنم؟🙍♀🤦♀️
پارت بذاری فکر کنم درست بشه
-
- ارسالات
- 906
-
- پسندها
- 1,683
-
- دست‌آوردها
- 143
-
- مدال‌ها
- 8
-
- سن
- 19
سلام اسم این رمان: اسمارتیز هست که به صورت انلاین در تلگرام منتشر میشه.
-
- ارسالات
- 906
-
- پسندها
- 1,683
-
- دست‌آوردها
- 143
-
- مدال‌ها
- 8
-
- سن
- 19
باید تو تاپیک درخواست بازگردانی درخواست بدید یا به @Sepideh Rezaei پیام بدید تا رمانتون رو برگردونند.
سلام رمان اسم رمان ویدیا هستش
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
اسم این رمان چیه؟!
دختر که با دوستاش میره خیاطی واونجا پسره اونو میبینه فکر میکنه عشق قدیمیشه از بس ک شبیه هم بودن ...بعد پسر بعد از فرار کردن عشقش توی آرایشگاه روز عروسیش حالت عصبی بهش دست داده و دوستش ک روانشناسه داره درمانش میکنه
دختره هم برای درمان بهشون کمک میکنه
پسره خودشم روانشناسه ک آخرشم باهم ازدواج میکنن
تو همون خونه ای ک متروکه بود و موقع جرعت و حقیقت دختره رو میفرستن داخلش ..باهم بعد ازدواج اونجا زندگی میکنن
دختر که با دوستاش میره خیاطی واونجا پسره اونو میبینه فکر میکنه عشق قدیمیشه از بس ک شبیه هم بودن ...بعد پسر بعد از فرار کردن عشقش توی آرایشگاه روز عروسیش حالت عصبی بهش دست داده و دوستش ک روانشناسه داره درمانش میکنه
دختره هم برای درمان بهشون کمک میکنه
پسره خودشم روانشناسه ک آخرشم باهم ازدواج میکنن
تو همون خونه ای ک متروکه بود و موقع جرعت و حقیقت دختره رو میفرستن داخلش ..باهم بعد ازدواج اونجا زندگی میکنن