فهمیدی به منم بگوسلام ی رمانیه شاید یک سال پیش خوندم دختره شب عروسی با لباس عردس از تالار فرار میکنه بعدش میره ذاخل ی ماشینی...دوتا پسر تزذیک ماشینن فکر کنم دشمنایه دامادن پیداش میکنن نمیددونم یکیشون ک خشنه اذیتش میکنه...دختره میخداذ فرار کنه ...میبرنش با خودشون فکر کنم میشه اسمشو بم بگیدد لطفا😭😭😭😭😭😭