-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام میشه چند تا رمان کلکلی عاشقانه معرفی کنید
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من یه رمانی خوندم که اسم دختره بهاره
مربی مهد میشه و عاشق دایی یکی از بچه ها میشه داییه هم زن داره که بیماری قلبی داره ناچار میشه که صیغه دایی بشه اونم به اصرار زن مرده چون میدونه موندنی نیست دلش میخواد مرده به آرزوش که بجه دار شدن هست برسه
مربی مهد میشه و عاشق دایی یکی از بچه ها میشه داییه هم زن داره که بیماری قلبی داره ناچار میشه که صیغه دایی بشه اونم به اصرار زن مرده چون میدونه موندنی نیست دلش میخواد مرده به آرزوش که بجه دار شدن هست برسه
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من یه رمانی خوندم که اسم دختره بهاره
مربی مهد میشه و عاشق دایی یکی از بچه ها میشه داییه هم زن داره که بیماری قلبی داره ناچار میشه که صیغه دایی بشه اونم به اصرار زن مرده چون میدونه موندنی نیست دلش میخواد مرده به آرزوش که بجه دار شدن هست برسه
مربی مهد میشه و عاشق دایی یکی از بچه ها میشه داییه هم زن داره که بیماری قلبی داره ناچار میشه که صیغه دایی بشه اونم به اصرار زن مرده چون میدونه موندنی نیست دلش میخواد مرده به آرزوش که بجه دار شدن هست برسه
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام
من دنبال رمانی میگردم که پسر داستان بخاطر امضاش پای قراردادهای شرکتش توی ی کار خلاف پاش گیره
پس میره تا سر از ماجرا دربیاره ببینه کی پشت قضیست
باند خلاف و رییس اون و پیدا میکنن و صب میکنن تا سر ی معامله گیرش بندازن ولی خودش گیرشون میفته و زندانی میشه
رییس باند ی دختر داره که با دیدن پسر ازش خوشش میاد و متحول میشه
پسر داستان عاشق دختر دیگه یی بود و از دوری اون هر شب اسمش رو زبونش بوده
دختر رییس باندم با توجه به این قضیه بهش نزدیک میشه و شرط میزاره که کمکش میکنه تا فرار کنه ولی در عوضش پدرش و ب پلیس تحویل نده
قبول میکنه و با نقشه فرارش میده
متاسفانه دیگه از داستان یادم نیس و این قسمتم تقریبا اواخر رمانه
اسم هر دو شخصیت اصلی داستان هم فراموش کردم
من دنبال رمانی میگردم که پسر داستان بخاطر امضاش پای قراردادهای شرکتش توی ی کار خلاف پاش گیره
پس میره تا سر از ماجرا دربیاره ببینه کی پشت قضیست
باند خلاف و رییس اون و پیدا میکنن و صب میکنن تا سر ی معامله گیرش بندازن ولی خودش گیرشون میفته و زندانی میشه
رییس باند ی دختر داره که با دیدن پسر ازش خوشش میاد و متحول میشه
پسر داستان عاشق دختر دیگه یی بود و از دوری اون هر شب اسمش رو زبونش بوده
دختر رییس باندم با توجه به این قضیه بهش نزدیک میشه و شرط میزاره که کمکش میکنه تا فرار کنه ولی در عوضش پدرش و ب پلیس تحویل نده
قبول میکنه و با نقشه فرارش میده
متاسفانه دیگه از داستان یادم نیس و این قسمتم تقریبا اواخر رمانه
اسم هر دو شخصیت اصلی داستان هم فراموش کردم
سلام من دنبال یه رمانی می گردم که اسم دختره آرام و 19 سالشه و خانواده اش بخاطر اینکه ناخواسته بوده و اختلاف سنی زیادی داشتند با اون خوب نیستند و دوست برادرش برای انتقام از برادرش با اون دوست میشه واسم پسره آرتا ست
سلام من دنبال یک رمانی می گشتم اسم دختره آرام و 19سالشه و خانواده اش بخاطر اینکه ناخواسته بوده و اختلاف سنی زیادی با برادراش داشته باهاش خوب نیستند و دوست برادرش که اسمش آرتا برای انتقام از برادرش با اون دوست میشه
سلام من دنبال یک رمانی می گشتم اسم دختره آرام و 19سالشه و خانواده اش بخاطر اینکه ناخواسته بوده و اختلاف سنی زیادی با برادراش داشته باهاش خوب نیستند و دوست برادرش که اسمش آرتا برای انتقام از برادرش با اون دوست میشه
میشه لطفاً اسمشو بگید ؟؟
میشه لطفاً اسمشو بگید ؟؟
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 2
-
- دست‌آوردها
- 3
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 2
-
- دست‌آوردها
- 3
سلام من دنبال یه رمانیم که اسم شخصیتاش یادم رفته دختر قصه جنوبیه و تو گذشته ش شکست عشقی خورده بعد از اون ماجرا درس خونده و روانشناسه الان ،پسر قصه م یه جراحه نمیدونم در اثر چه قصور پزشکی از طرف بیمارستان میفرستنش پیش دختر روانشناس کم کم عاشق هم میشن و ازدواج میکنند
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام رمان در باره یه پسره و یه دختر که دختره مجبور میشه با فردی به نام ساشا ازدواج کنه اما تا قبل ازدواجشون فرار میکنه ساشا میگیرتش و میبرتش شمال تا همینجا یادمه