• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

Horsa

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان خوندم که توش دختر فقیری عاشق یکی از هم کلاسی هاش میشه ولی خب پسره سنش بالا بوده یکم بعدش میره توشرکت همون پسری که عاشقش هس کارمیکنه بعدپشت سر برادر پسره تودانشگاه حرفای خوبی نمیزنن یکی میگه به چندتا دخترتجاوز کرده یکی میگه قاتلِ و... بعدا مشخص میشه که برادر پسرِ توزمان جنگ کشته شدن پدرش ومادرش رو به چشم دیده واسه همین یکم مشکل روحی داره اسم پسره هم آرش بود اگه اشتباه نکنم ممنون میشم اسمش رو بگین
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

مینا

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اگر اسم این رمان رو میدونید لطفا بگید

رمان در مورد دختریه که با یک پسر بچه از پرورشگاه یا یتیم خانه فرار میکنه اما گیر یک گروه تبهکار میوفته و اون بچه رو میکشن و اون دختر رو مجبور میکنن که توی یک بار کار کنه ولی بعد یک مدت دختره معشوقه رئیس باند میشه و ازش باردار میشه اما اون مرد بچه رو نمیخواد و کار های زیادی میکنه تا بچه بمیره و اون رو جای پرتی میبره و داخل اتاقی زندانی میکنه تا از ترس بچه بیوفته و بعد از مدتی رئیس باند راضی میشه که بچه رو نگه داره بعد از به دنیا اومدن بچه اون دختر با یک نفر همدست میشه تا یک بلایی سر رئیس باند بیاره ولی اون آقا به دختره خیانت میکنه و به رئیس باند میگه که دختره چه نقشه ای داره و رئیس باند بچه رو از دختره میگیره و بعد از چند سال دختره وقتی داشت تو یک عروسک فروشی کار می‌کرد یک دختر بچه خوشکل رو میبینه که بعد میفهمه بچه خودش بوده
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

hellli

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من دنبال یه رمانم که سه تا خواهر بودن یکی از خواهر ها اسمش طلوع بود فک کنم و لال شده بود توی تصادف . پدرشون فوت شده بود و با مادرشون مجبور میشن توی خونه ی یکی از دوستان مادرشون بمونن مادرشون هم خیاط بوده . اون خانمه هم پزشک بوده و پسرش با یکی از این دخترا ازدواج میکنه نهایتا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

N.pr82

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم ک دختر پرستار بوده شب داشته بر میگشته خونشون که یه گروه خلاف کار دختر رو میگیرن و میخوان بهش... کنن اما ه دفعه تو جاده که دختر رد گرفته بودن یه مرده که داشت از اون جاده رد میشده دختر رو میبینه کهگیر افتاده به کمک دخار میاد و اون پسرها مجبور میکنن مرده رو که با دختر رابطه داشته باشه و دختر از مرده حامله میشه در صورتی که مرده عقیم بوده و زنشم خیلی دوست داشته بعدا میفهمه زنش مشکل داشته و با کمک دوستش مرد رو عقیم نشون دادن
سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم ک دختر پرستار بوده شب داشته بر میگشته خونشون که یه گروه خلاف کار دختر رو میگیرن و میخوان بهش... کنن اما ه دفعه تو جاده که دختر رد گرفته بودن یه مرده که داشت از اون جاده رد میشده دختر رو میبینه کهگیر افتاده به کمک دخار میاد و اون پسرها مجبور میکنن مرده رو که با دختر رابطه داشته باشه و دختر از مرده حامله میشه در صورتی که مرده عقیم بوده و زنشم خیلی دوست داشته بعدا میفهمه زنش مشکل داشته و با کمک دوستش مرد رو عقیم نشون دادن
سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم ک دختر پرستار بوده شب داشته بر میگشته خونشون که یه گروه خلاف کار دختر رو میگیرن و میخوان بهش... کنن اما ه دفعه تو جاده که دختر رد گرفته بودن یه مرده که داشت از اون جاده رد میشده دختر رو میبینه کهگیر افتاده به کمک دخار میاد و اون پسرها مجبور میکنن مرده رو که با دختر رابطه داشته باشه و دختر از مرده حامله میشه در صورتی که مرده عقیم بوده و زنشم خیلی دوست داشته بعدا میفهمه زنش مشکل داشته و با کمک دوستش مرد رو عقیم نشون دادن
سلام کسی اسمه رمانشو میدونه؟؟؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

نورا

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی هست که دوتا خواهر دوقلو به اسم هستی و گیتی یه برادر به نام مانی هم دارن مانی از هستی بدش میاد چون فکر میکنه اون قاتل مادرشه گیتی یه پسره به اسم پوریا وارد زندگیش میشه و گیتی رو عاشق خودش میکنه با نقشه
بعدش پوریا گم میشه (نقشه بوده)و به گیتی میگن با آرمان که پلیسه میاد خواستگاریت ازدواج کن هستی هم با مانی یه شرایطی پیش میاد میره المان اونجا با مسیح دوست مانی آشنا میشه و عاشقش میشه و در ادامه رمان آرمان و مسیح برادر در میان آخر رمان گیتی روی قبر مادرشه که آرمان میاد پیشش و کتش و میزاره رو شونه اش و یه جمله میگه که میشه اسم رمان لطفاا هرکی میدونه بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

نورا

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی هست که دوتا خواهر دوقلو به اسم هستی و گیتی یه برادر به نام مانی هم دارن مانی از هستی بدش میاد چون فکر میکنه اون قاتل مادرشه گیتی یه پسره به اسم پوریا وارد زندگیش میشه و گیتی رو عاشق خودش میکنه با نقشه
بعدش پوریا گم میشه (نقشه بوده)و به گیتی میگن با آرمان که پلیسه میاد خواستگاریت ازدواج کن هستی هم با مانی یه شرایطی پیش میاد میره المان اونجا با مسیح دوست مانی آشنا میشه و عاشقش میشه و در ادامه رمان آرمان و مسیح برادر در میان آخر رمان گیتی روی قبر مادرشه که آرمان میاد پیشش و کتش و میزاره رو شونه اش و یه جمله میگه که میشه اسم رمان لطفاا هرکی میدونه بگه
کی پاسخ داده میشه؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Fa.Sh

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من دنبال یه رمانی هستم که پسره پولدار بود و مغرور و رئیس شرکت بود و پدرش مجبورش میکنه بره منطقه پایین شهر و روز زوج و فرد براش تعیین میکنه که مثلا یه روز پولدار باشه یه روز فقیر و همسایه یه دختر میشه و باهاش ازدواج میکنه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

N.pr82

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی چند سال پیش خوندم ک دختر پرستار بوده شب داشته بر میگشته خونشون که یه گروه خلاف کار دختر رو میگیرن و میخوان بهش... کنن اما ه دفعه تو جاده که دختر رد گرفته بودن یه مرده که داشت از اون جاده رد میشده دختر رو میبینه کهگیر افتاده به کمک دخار میاد و اون پسرها مجبور میکنن مرده رو که با دختر رابطه داشته باشه و دختر از مرده حامله میشه در صورتی که مرده عقیم بوده و زنشم خیلی دوست داشته بعدا میفهمه زنش مشکل داشته و با کمک دوستش مرد رو عقیم نشون دادن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Rivan

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
9
دست‌آوردها
3
یه رمان دیگه هم خوندم که نمیدونم چی بود ولی دنبالشم دختر مادرش مرده نامادریش ازشکار میکشه اذیتش میکنه یه روز مجبور میکنن بخاطر پول دنتر با یکی عروسی کنه دختر روز عقدبا کمک دوستش فرار میکنع بعد فرار میکنه با اون لباسا چند نفر مزاحمش میشن که دو برادر که از اونجا رد میشدن که برن عروسی دوستشون اینارو میبینن به دختر کمک میکنن بعد دختر بی هوش میشه اینام میبرن خونشون که یه زنه که توی خونشون کار میکنه ازش مراقبت میکنه دخترم خیلی خوشگل بود وقتی توی نور میبیننش هر سه مات میمونن خلاصه برادر بزرگه دکتر دختر درمان میکنه بعدش دختر به اینا میگه چه اتفاقی افتاده اوش نمیخواستن کمکش کنن ولی بعد کمکش میکنن و دخترو میبرن خونه مادر بزرگش که به هیچ مردی غیر از این دوتا برادر اجازه ورود نمیده دختر به پیر زنه میگه پیر زنه هم میگه باید با کسی صوری ازدواج کنی به اون دو برادربا با یه پسر دیگه میگه کدامتون باهاش ازدواج میکنن اونام میگن فکر کنیم ولی برادر بزرگه قبول نمیکنه و چون برادر کوچیکه دختر عمه یا خالشو دوست داره نمیتونه و چون دختر اونکی پسرو نمیشناسه اونو قبول نمیکنه ولی اخر برادر بزرگه قبول میکنه قبول میکنه خلاصه بعد میفهمه دختر پدرش پدر واقعیش نیست و مادر و پدرش تصادف کردن مادرش مرده و پدرش یه زن دیگه گرفته که اون پسر سومی که دختر قزولش نکرد پسر زن باباش بوده بعد چند ماهم برادر بزرگه و دختر با هم از دواج میکنن

اگه اسم اینم میدونید لطف کنید بگید
رمان فرشته ی من از فرشته تات شهدوست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Rivan

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
8
پسندها
9
دست‌آوردها
3
سلام . یه رمان خوندم که دختره هیچکس رو نداشت و خارج از شهر تویه یه جایی که داشتن ساخت و ساز میکردن و تقریبا متروکه بود تو یه چادر کوچولو زندگی میکرد

به خاطر اینمه اتفاقی براش نیوفته خودش رو شبیه پسرا کرده بود . بعد یه پسر پولدار نمیدونم دقیقا چجور اما فکر کنم موقع دعوا و یه چیز اینجوری نجاتش میده و خلاصه راهشون به زندگیه همدیگه باز میشه . پسره متوجه میشه که این دختره و خودشو جای پسر جا زده و خونشو پیدا میکنه ( همون چادره رو) واسش غذا میبرده و لباس میخریده و اینجور چیزا . اسمشو نمیدونید؟ کامل نخوندمش و دوس دارمpish posh: پیداش کنم
رمان دختری که من باشم
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین