-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
-
برای تایپ رمان خود اینجا کلیک کنید.
-
برای یافتن رمان های بی نام کلیک کنید.
ویژه رمان های گمشده
- نویسنده موضوع Sara
- تاریخ شروع
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام وقت بخیر من دنبال یه رمانی میگردم که دختره دو تا داداش داره اسم خودش پناه، اسم دوتا داداشاش پرهام و پاشا... بعد این دختر شبانه داخل مهمونی ها میرقصه و خانوادش این قضیه رو نمیدونن البته با یه ماسک شب میرقصه که باعث میشه چشمهاش پوشیده شن... و رقاص خیلی خوبیه و از این راه پول درمیاره... حالا این وسط یه پسری هست به اسم سام یا سامیار( دقیق یادم نیس) که این عاشق یه دختری ب اسم سارا بوده ولی طی یه اتفاقاتی سارا میزارع و میره و سام افسرده میشه، پناه رو به زور میخوان شوهر بدن ولی اون علاقه ای به این کار نداره طی یه اتفاقاتی پناه و سام توافقی باهم ازدواج میکنن تا وقتی که سارا(معشوقه ی سابق سام) برگرده!!! و سام هنوز نمیدونه ک پناه رقاصه...
تو روبیکا رمانشو میخوندم اسمش دلبر رقاص من بود ولی این نیست و مطمئنم پی دی افش وجود داره منتهی پیداش نمیکنم... لطفا اگه اسمشو میدونین بهم بگین خیلی رمان قشنگیه و هر روز و هر ساعت دنبالشم🥺
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 1
-
- دست‌آوردها
- 3
اسم این رمان و میدونید لطفا بگید🙏🏻🙏🏻فک کنم دختره میره تبریز پدر بزرگش مریض میشه اون موقع پیش خانوادش بر میگرده لطفا اگه میدونید بگید🙏🏻🙏🏻
آخرین ویرایش:
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
سلام من یه رمان خواندم دختره پدرش سرهنگ ودشمن های پدرش مادرش میکشندودختره بخاطرمادرش باپدرش بدمیشه وارایشگرحرفه ای ویه سگ داره که اسمش سزاروخیلی اون دوست داره ویه پسرعموداره که اسمش بنیامین که خیلی هواش داره که کسی بهش اسیب نرسونه ودشمن های پدرش دنبال دختره میگردندویه دوست داره اسمش نگارتانصفه خواندم حالااسمش یادنیست
-
- ارسالات
- 2
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
یه رمان هم هست بنام خون اشامان اصیل هرچی سرچ میکنم نمی توانم پیداش کنم
-
- ارسالات
- 12
-
- پسندها
- 5
-
- دست‌آوردها
- 3
کابوس یک روزه بود فکر کنم
-
- ارسالات
- 12
-
- پسندها
- 5
-
- دست‌آوردها
- 3
سلام
ی رمان بود که اسم دختره آویسا بود و توی شهر نیویورک زندگی میکرد دختره ی شرکت دیزاین عروسی داشت و برای عروس خواهرش میره به ایران .
بقیش رو یادم نیست اگر میدونین بگین لطفا
ی رمان بود که اسم دختره آویسا بود و توی شهر نیویورک زندگی میکرد دختره ی شرکت دیزاین عروسی داشت و برای عروس خواهرش میره به ایران .
بقیش رو یادم نیست اگر میدونین بگین لطفا
-
- ارسالات
- 12
-
- پسندها
- 5
-
- دست‌آوردها
- 3
رمان دختر نقاب دار
-
- ارسالات
- 1
-
- پسندها
- 0
-
- دست‌آوردها
- 1
دختری که گرفتار سنت های قدیمی میشه
پدربزرگ دختر قبل از مرگش وصیت میکنه هر کدوم از نوه‌هاش زودتر ازدواج کنن، ارث به پدر اون شخص میرسه
عمو و پدر دختر تصمیم میگیرن بچهاشونو راضی کنن که باهم ازدواج کنن و ارث‌و بین خودشون تقسیم کنن
و اما....
خلاصه رمانی هست که میخام اسمشو اگه میدونید بگید
پدربزرگ دختر قبل از مرگش وصیت میکنه هر کدوم از نوه‌هاش زودتر ازدواج کنن، ارث به پدر اون شخص میرسه
عمو و پدر دختر تصمیم میگیرن بچهاشونو راضی کنن که باهم ازدواج کنن و ارث‌و بین خودشون تقسیم کنن
و اما....
خلاصه رمانی هست که میخام اسمشو اگه میدونید بگید
سلام دوستان یک رمان بود پسره فلج شده بود و همسرش ازش جدا میشه بعد که سرایدارش فوت میکنه با دخترش ازدواج میکنه پسره مشهدی هم بود ولی تهران زندگی میکرد اسم دختره زهرا بود آخر هم پسره خوب میشه اسم رمان رو نمیدونین؟؟؟؟