• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

یه_نفر

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
های گایز
یه رمانی خوندم که خیلی شبیه رمان نیما بود.
یه دختری هست که برادرش میمیره و خانواده هویت برادرش رو میدن بهش اسمش هم آریا بود؛ این از خونه ی عموش میزنه بیرون و با هویت برادرش دنبال کار میگرده و پرستار یه پسر بچه میشه.... ادامشو نخوندم، کسی میدونه اسمش چیه؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

lio_thv

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
بچه ها اسم این رمانو میدونین؟

+حرمت تازه عروستو میشکنی؟
-زنمه اختیارشو دارم حرف اضافه زد جوابشو گرف
+ این دختر دست تو امانته مگه من نامردی بهت یاد دادم که در حقش نامردی کردی
دخترم آتوسا بیا بیرون باب
وقتی از اتاق بیرون اومد و چشم های کبود و لب زخمیش رو دیدم برای بار صدم به خودم و عصبانیت هام لعنت فرستادم
+ بابا هنوز میخوای پیش ما بمونی
پوزخندی زدم، امکان نداشت ترکم کنه اون عاشقم بود. ولی برخلاف تصوراتم با بغض گفت
- بله حاج بابا؛ من طلاق میخوام، میخوام برگردم شهرمو
مبهوت نگاهش کردم که..
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

دخترک غمگین

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من یه رمانی رو میخوندم ولی بعدش حذف شد و اسمشو فراموش کردم
سه تا دختر بودن و سه تا پسر اسم یکی از دخترا هستی بود خیلی شیطون بودن و با پسرا مشکل داشتن یکی از دخترا به اجبار خانوادش با مشکلاتی که با یکی از پسرا داشت مجبور به ازدواج میشه
اگه میشه لطفا اسمشو برام پیدا کنید خیلی دوست دارم تا آخرش بخونمش
من خوندمش انگار کلاه داران بود
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Gharib_Toos_888

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلااام
رمان گمشده من ازین قراره که دختره روانپزشک بود و پسره قاتل زنجره ای بود و در تیمارستان بستری شده بود بعد این پسره قتل رو که انجام میداد نمیدونم دقیق ی انگشتبه انگشت های شخص مقتول پیوند می زده تا میکنده . بعد ظاهرا قاتل اصلی پسر داستان نبوده و ی شخص دیگه این قتل هارو انجام میداده ولی به لنگ این بچمون میافتاده
اسم پسره هم فکررررررر کنم فراز بود
پارانویا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Gharib_Toos_888

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلااام
رمان گمشده من ازین قراره که دختره روانپزشک بود و پسره قاتل زنجره ای بود و در تیمارستان بستری شده بود بعد این پسره قتل رو که انجام میداد نمیدونم دقیق ی انگشتبه انگشت های شخص مقتول پیوند می زده تا میکنده . بعد ظاهرا قاتل اصلی پسر داستان نبوده و ی شخص دیگه این قتل هارو انجام میداده ولی به لنگ این بچمون میافتاده
اسم پسره هم فکررررررر کنم فراز بود
اسم رمان پارانویا هستش
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Gharib_Toos_888

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
3
پسندها
0
دست‌آوردها
1
پارانویا
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

M_138700

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمان بود که دختره فقیر بود بعد از خونه فرار کرد رفت توی خیابون و یه پسره گیرش اورد بهش پیشنهاد کار داد و بردش پیش رییسش بعد دختره به عنوان نامزد صوری پسره جلوی خانوادش نقش بازی کرد....
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Narsis

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دنبال یه رمانم که یه دختره برای اینکه ارامش داشته باشه تو جنگل خونه میسازه
یه پسره سردو مرموز که هیچکس براش مهم نیست از ادما متنفره که تو گذشته اتفاقای بدی براش افتاده هم اونجاست
که ماجراهاشون شروع میشه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
آخرین ویرایش:

Narsis

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام یه رمانی هست یه دختر به اسم آیه که پیش دایشش تو محل کارش زندگی میکنه و داداشش توی زندانه باباش معتاده و توی همون خونه که داییش کار میکنه از یه پسره اولش ازش بدش میاد
این پسره خیلی حساسه هرجا میره ماسک میزنه هرجا میره میخواد رو صندلی بشینه آب پرتقال میزنه وقتی آیه مریض میشه بغلش میکنه میبرش دکتر آیه باور نمیکنه این که انقدر حساسه بردتش
این پسره دو تا داداش داره اون داداش بده فک کنم اسمش کیارش
اونیکی داداششم استاده داشنگاهه که به یه پسره کمک میکنع

اسمش اصلا یادم نمیاد
وسوسه ام کن
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Mahi12

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام رمانی بود که دختری به اسم الای و خانوادش جزو یکی از قومیت ها بودند و زندگی عشایری داشتند پسرعموش عاشقش بود ولی اون با یه پسر دیگه ازدواج کرد و رفت تهران و بعدا ازش جدا شد و ادامه ی ماجرا دیگه یادم نیست
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین