• کاربران گرامی انجمن مجهز به سیستم تشخیص مولتی اکانت می باشد چنانچه مولتی اکانت دارید سریعا به خصوصی مدیریت کل مراجعه کنید اگر نه اکانت مولتی شما بن و اخطار جدی و همیشگی خواهید گرفت!

marisan

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام دوستان من چندسال پیش به رمان رو نصفه خوندم راجع به دختری بود که تو دوران دانشجویی با دوستش (که اصفهانی بود و داداشش اینو دوست داشت) یه شهر دیگه بودن و عاشق میشن ولی این زوجا سر غرور به هم نمیگن و این با عشق اون ازدواج مبکنه و برعکس و چند سال بعد مچ شوهرشو با دوستش میگیره. شما میدونید؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Fatima akbari

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من یه رمانی خونده بودم کل داستانشو یادمه اما اسمشو پیدا نمیکنممممم
آرام دختری که خیلی تنهاس و پسری به اسم طاها برای انتقام به آرام نزدیک میشه برای انتقام خواهرش به اسم تارا و از برادر آرام به اسم ارش چون ک ظاهرا آرش تارا رو ول کرده بود
طاها میاد آرام رو عاشق خودش میکنه و بعد هم ولش میکنه
آرام هم ک دید نمیتونه این درد رو تحمل کنه میره استرالیا برای درس خوندن چون ریاضی اش خیلی خوب بوده ادامش رو نخوندم تو رو خدا اگه اسمشو میدونین بگییییین؟؟؟؟؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Fatima akbari

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
داستانشو یادمه اما اسمشو پیدا نمیکنممممم

آرام دختری که خیلی تنهاس و پسری به اسم طاها برای انتقام به آرام نزدیک میشه برای انتقام خواهرش به اسم تارا و از برادر آرام به اسم ارش چون ک ظاهرا آرش تارا رو ول کرده بود

طاها میاد آرام رو عاشق خودش میکنه و بعد هم ولش میکنه

آرام هم ک دید نمیتونه این درد رو تحمل کنه میره استرالیا برای درس خوندن چون ریاضی اش خیلی خوب بوده ادامش رو نخوندم تو رو خدا اگه اسمشو میدونین بگییییین؟؟؟؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

alniloufar

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام اسم این رومان رو میدونید ؟
یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.


کسی اسم این رمان رو می دونه؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

alniloufar

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
0
دست‌آوردها
1
#r9220


سلام.


یه رمان بود دختره عاشق رئیسش شده بود پسره هم عاشقش بود دختره بهش اعتراف میکنه که دوستش داره پسره که دیوانه وار عاشقش بوده اونم بهش اعتراف که دوسش داره میره خاستگاری دختره و نامزد میشن از اون طرف هم یه دختر عمو داره اسمشون رو همه ولی پسر ازش متنفره پدر مادر پسره خارج بودن و خبر نداشتن پسره نامزد کرده پسره که میدونست به پدرش بگه راضی نمیشه برای همین پنهان کاری میکنه اخه پدرش چون مریضی قلبی داشت و دوست داشت برادر زادش عروش بشه پدرش وقتی ماجرا رو میدونه تهدیدش میکنه که اگر باهاش بهم نزنه دختره رو میکشه فکر کنم بابای پسره خلافکار بود برای همین پسره ایران زندگی میکرد و کاری به کار های پدرش نداشت پسره چون دختره رو نمی خواست از دست بده قبول میکنه بره با دختر عموش ازدواج کنه سر عقدش جلوی فامیل دختره رو به بدترین شکل تحقیر میکنه که من کجا تو کجا من تو ببرم به پدر مادرم نشون بدم که عروسشون اینه که یه بابای مفنگی داری یه مادر خدمتکار ما بهم نمی خوریم دختر که میخواسته شب عقدشون بگه که حاملست ولی پسره ولش میکنه میره خارج بد از مدتی یه پاک به دستش میرسه که عکس عروسی پسرست .... فصل اولش اینجا تموم میشه تو فصل دوم بعد از چهار سال پسره از خارج میاد و دختر رو پیدا میکنه ولی دختر دیگه دختر سابق نیست حسابی پولدار شده شده بود و دو قلو داشت یکیش پسر بود یکش دختر پسره بچه هارو میبینه دختره میگه ازدواج کردم بچه ها از تو نیست پسره میگه طلاق بگیر خودم نوکر خودتو بچه هات میشم . قلمش خیلی قوی بود.


کسی اسم این رمان رو می دونه؟
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

alniloufar

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
0
دست‌آوردها
1
داستانشو یادمه اما اسمشو پیدا نمیکنممممم

آرام دختری که خیلی تنهاس و پسری به اسم طاها برای انتقام به آرام نزدیک میشه برای انتقام خواهرش به اسم تارا و از برادر آرام به اسم ارش چون ک ظاهرا آرش تارا رو ول کرده بود

طاها میاد آرام رو عاشق خودش میکنه و بعد هم ولش میکنه

آرام هم ک دید نمیتونه این درد رو تحمل کنه میره استرالیا برای درس خوندن چون ریاضی اش خیلی خوب بوده ادامش رو نخوندم تو رو خدا اگه اسمشو میدونین بگییییین؟؟؟؟
شهربازی اسم رمان
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

alniloufar

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
4
پسندها
0
دست‌آوردها
1
داستانشو یادمه اما اسمشو پیدا نمیکنممممم

آرام دختری که خیلی تنهاس و پسری به اسم طاها برای انتقام به آرام نزدیک میشه برای انتقام خواهرش به اسم تارا و از برادر آرام به اسم ارش چون ک ظاهرا آرش تارا رو ول کرده بود

طاها میاد آرام رو عاشق خودش میکنه و بعد هم ولش میکنه

آرام هم ک دید نمیتونه این درد رو تحمل کنه میره استرالیا برای درس خوندن چون ریاضی اش خیلی خوب بوده ادامش رو نخوندم تو رو خدا اگه اسمشو میدونین بگییییین؟؟؟؟
شهربازی
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

IFTW

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
ببخشید دنبال رمانی بودم که نمیدونم پسر عمو یا پسر عمه دختره از خارج برمیگرده و استاد دانشگاه دختره میشه و حتی از روی لج و لجبازی یک بار که دختره حالش خوب نبوده پسره میگم بیاد پای تابلو و دختره سرش گیج میره و میفته زمین و میشکنه سرش بعد دوباره پسره برمیگرده خارج.
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Bahar.vvvvv

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
1
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من ی رمانی رو چند سال پیش خوندم ولی به هیچ عنوان اسمش یادم نیست،موضوعش این بود ی دختری بود که به همراه پدرش سرایه دار خونه عمموش بودن و این دختر ی پسرعمو داشت به اسمم اراد که خیلییی با این دختر بد بود حتی باعث شد لال بشه و ی مادربزرگم داشت که خیلی هوای این دخترو داشت و با کارای اراد مخالف بود،و این اوضاع وقتی بدتر شد که پدردختره فوت شد،اگه کسی اسمش رو میدونه ممنون میشم بگه
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب

Tia20007

تازه وارد
کاربر رمان فور
سطح
0
 
ارسالات
2
پسندها
0
دست‌آوردها
1
سلام من چند مدت پیش یک رمان خوندم و اسمش ر یادم نمیاد ولی وقایع رو به یاد دارم . دختره دو سال از پسره کو چیک تر هست و پسره یه شرکت مدلینگ داره و دختره قراره داخل دانشگاه با پسره یه پروژه ای رد تکمیل کنند
 
انجمن رمان دانلود رمان تایپ رمان دانلود pdf کتاب
بالا پایین